ملک ستیز
کارشناس مسایل حقوق بین المللی،
عضو مرکز مطالعات جهانی و حقوق بشر

بخش چهارم

پاسخ به پرسش های مشخص چند هموطن

در مورد حقوق  پناهجويان، فراريان و بيجا شده گان

پيگرد چيست ؛ حق پناهنده گی ؛ بيجا شده کی است؟
 

يادداشت: با تشکر از هموطنان عزیزی که با طرح پرسشها، به ادامۀ این بحث علاقه مندی نشان میدهند ،  کسانی که خواسته باشند، میتوانند پرسش ها و نظرات شان را به نشانی آسمایی Afghanasamai@aol.com  و یا هم به نشانی مرکز مطالعات جهانی و حقوق بشر mms@humanrights.dk  بفرستند.

در این بخش به برخی از پرسش های رسیده می پردازم و در بخش آینده، ادامۀ "مجریان و تأمین کنندگان" را از سر میگیرم.

 

خانم صفیه "راه"،  از شهر سخیدام کشور هالند پرسیده اند: پیگرد چیست؟

به پاسخ میپردازم:

پیگرد چیست؟

"پیگرد"، از مهمترین عوامل دریافت حق پناهنده گی، در کشورهای عضو کنوانسیون سال 1951 ژینوا، به شمار می آید. از تفسیری، که بر اصطلاح "پیگرد" صورت گرفته است، چنین می توان نتیجه گرفت: "پیگرد"، عمل سازمان یافته یی است، که توسط دولت "یا نهادهای دولت"، جهت تفتیش و تعقیب اندیشه ها و عقاید افراد جامعه، برای وادار ساختن تحمیلی اندیشه های خود، به اجرا در می آید. "پیگرد"، روی این دو امر اساسی استوار است:

الف ـ در صورتی که دلایل پیگرد را حمله بر حقوق اساسی فرد، چون: حق زندگی، حق امنیت فزیکی، حق داشتن کرامت در کشور اصلی اش، تشکیل دهد.

ب ـ در صورتی که دلایل پیگرد را تبعیض نژادی، جنسی، زبانی، شهروندی، عضویت در گروههای سیاسی- اجتماعی و داشتن مفکوره و ایدیالوژی، تشکیل دهد.

این دونکته جوهر قوانین اصلاح طلبانۀ کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا، کانادا و استرلیا نیز است.

 

آقای نورالحق عبادی از وینس ایتالیا پرسیده اند حق پناهنده گی چیست؟

آقای عبادی!

این پرسش شما دو بخش دارد؛ بخش نخست حق تقاضای پناهنده گی است و بخش دوم حق داشتن پناهنده گی.

به پاسخها توجه بفرمایید:

حق تقاضای پناهنده گی،

این حق ازحقوق اساسی بشر به شمارمیاید. براصل این حق فردیکه در کشور اصلی خود بنابر داشتن عقاید سیاسی و ایدیوژیک مورد تعقیب قرار داشته و از کشور ویا (نهادی مربوط به کشور دیگر) تقاضای پناهنده گی مینماید، پناهنده سیاسی یاد شده وازین حق بهره مند میگردد.

به تاریخ 16 دسامبر سال 1966 مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تایید دو میثاق بین المللی پرداخت که یکی مربوط به حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و دیگری مربوط به حقوق مدنی- سیاسی است. این میثاقها که ثمرۀ یک کار آرام، فرسایشی و ازسرپختگی وکمال اند، نتیجۀ مذاکرۀ دولتهای عضو سازمان ملل متحد میباشد. هردو میثاق نقش با اهمیتی را درنظام حقوق بشر بین المللی بازی نموده است.

به تأسی از میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در جنب "اکوسوک" (ECOSOC) کمیتۀ اقتصادی، اجتماعی مرکب از کارشناسان مستقل ایجاد گردید که مأمور نظارت و مراقبت در بارۀ رعایت ِ تکلیف ِ ناشی از میثاق، از سوی دولتهای عضو هستند.

میثاق حقوق مدنی - سیاسی ایجاد یک کمیتۀ حقوق بشر را مطرح نمود که مرکب از 18 عضو به صفت فردی در خود کمیته مستقر میشوند و بنابرین مستقل از دولتها هستند. دولتهای عضو این میثاق به مساعی سر منشی سازمان ملل متحد اعضای کمیته را برای چهار سال انتخاب می نمایند. این کمیته در چهارچوب نظارتی ، به دریافت وبررسی گزارشهای دولتها می پردازد.

تصویب ولازم الاجرا گردیدن این دومیثاق، نقش دولتها رادرزمینۀ رعایت حقوق شهروندان خویش و بیگانگان (اعم از پناهجویان و سایر بیجاشده گان) فعال میگرداند که آنها را به مطالعه میگیریم.

حق پناهنده گی از دید اعلامیۀ جهانی حقوق بشر،

حق پناهنده گی و تشکیل نهاد های مدافع این حق ( به پنداشت ِحقوق معاصر بین المللی)، متأثر از اعلامیه جهانی حقوق بشر منعقدۀ دسامبر سال 1948 سازمان ملل متحد بوده است.

ماده سیزدهم این اعلامیه چنین مینگارد:" 1. هرکس حق دارد که از آزادی حرکت و اقامت در محدودۀ مرزهای خویش برخوردار باشد. 2. هرکس حق دارد هر کشور از جمله کشور خودرا ترک کند و نیز حق دارد که به کشور خود بازگردد." مادۀ سیزدهم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر حق آزادی حرکت را بخصوص در حالاتیکه فرد احساس خطر مینماید، مشروعیت میدهد که در واقع فرد براین اصل میتواند از حقوق بشر دوستانۀ بین المللی بهره مند گردد. بند دوم این ماده را میتوان به مراحل احیای مجدد زندگی و یا برگشت به سرزمین آبایی رجعت داد و ازآن استفادۀ معقول نمود. این بدان معناست که هیچ کسی حق برگشت هر بیجا شده، پناهند و مهاجر را به سرزمین بومی اش مانع شود.

مادۀ چهاردهم اعلامیۀ جهانی حقوق بشر مینگارد:" 1. هر کس که تحت تعقیب و پیگرد باشد، حق تقاضای پناهنده گی از کشور های دیگر دارد و استفاده از آن حق را خواهد داشت. 2. این حق در مواردی که تعقیب واقعأ ناشی از جرایم غیرانشانی یا اعمال خلاف مقاصد و اصول ملل متحد باشد، قابل استناد نخواهد بود." مادۀ چهاردهم این اعلامیه، فلسفۀ وجودی کنوانسیون سال 1951 در مورد وضعیت پناهندگان و بخصوص پناهندگان سیاسی را میسازد.

آقای فرزاد بهرام به ادامۀ بحث بیجا شده گان از مزار شریف میپرسند:

آنانی که از کابل در مزار اقامت دارند، بیجا شده اند یا پناهنده؟

بهرام عزیز!

در حقوق بشر بین المللی دو نوع بیجاشده گان، شناخته شده اند. من آآنان را به تشریح میگیرم بعد شما خود جای هموطنان مارا که از کابل در جریان جنگها به مزارآمده اند، مشخص سازید.

بیجاشده گان داخلی

این اصطلاح به گرهی اطلاق میگردد که بنا بر عواملی که ناشی از تناقضات محلی، قومی، مذهبی زبانی... باشد مجبور به ترک محل اصلی میشوند ولی از مرزهای سرزمین خویش برون نمیشوند. از نظر حقوق بین المللی این گروه از حالت مدنی پناهنده فرق دارند، چون مرزهای کشور اصلی را عبور نکرده اند. مسوولیت دولتها برای رفع این معضله، بسیار خطیر است. در صورت کمبود امکانات دولتها، نهاد های بین المللی با توافق دولتها برای رفع این معضل می پردازند.

بیجا شده گان بین المللی،

این اصطلاح به گروهی اطلاق میگردد که مرزهای کشور اصلی خویش را ترک میکنند و در کشور دیگری مجبور به کوچ کردن میشوند. زمانیکه این گروه داخل خاک کشور دومی میگردند، میتوانند تقاضای پناهنده گی نمایند ولی تا زمانیکه متقاضی پناهنده گی نمیباشند بنام بیجاشده گان بین المللی یاد میگردند و نهاد های بین المللی بشر دوستانه به کمکهای اولیه برایشان میشتابند.

****

لينک ها:

بخش نخست نوشتار : پناهنده گان ، مهاجرین، بیجاشده گان...

 

 بخش دوم:
حقوق بشر و حقوق بشردوستانه
(دو دیدگاه همباور در پیوند با پناهنده گان و بيجاشده گان)


بخش سوم  پاسخ  به پرسش های شما
 در مورد مسايل
و دشواری های حقوقی
پناهجويان افغان

 

بخش چهارم

پاسخ به پرسش های مشخص چند هموطن
در مورد حقوق پناهجويان، فراريان و بيجا شده گان
پيگرد چيست ؛ حق پناهنده گی ؛ بيجا شده کی است؟