می خواهيم ملت شويم

 «يا « جمع پراگنده

باقی بمانيم؟ 

 

وسوسهء گرايش به قوم و قبيله ، نژاد ، زبان ، سمت و مذهب ، دردههء 90 چنان گسترده گرديد که در هيچ مرحله يی از  گذشته مثالش را نمی توان يافت . اين وسوسه هنوز هم فروکش نکرده است . جدال های لفظی در شمار زيادی از صفحات نشريه های مطبوع و انترنتی افغان ها به گونهء مستقيم و غير مستقيم ، نيز گواه اين گرايش است .

ديدن  طيف وسيع  تنوع اتنيکی در افغانستان نياز به  ذره بين و دوربين ندارد - اين واقعيت را می توان با چشم ساده هم ديد . اگر تنوع زبانی ، دينی و مذهبی را هم بر آن بيفزاييم اين طيف به مراتب گسترده تر می گردد.

افراطيونی که اکنون خود را نمايندهء اين قوم يا آن قوم می دانند ، کار را به نثار اتهامات بی پايه و دشنام های زشت می رسانند . در مورد نام افغان ، افغانستانی و  افغانستان هم منازعات لفظی ميان گروه های ياد شده در جريان است . در اين رابطه اگر  بازی احصايه ها ،  ارقام ، اعداد  ارايه شده را در نظر بگيريم ، نفوس افغانستان بسيار بالاتر از 20 ميليون خواهد رفت . اگر فيصدی ها را مورد توجه قرار دهيم ، در آن صورت هيچ يک از گروه های افراطی با هيچ احصايهء رسمی از منابع دولتی افغانستان و منابع معتبر خارجی قناعت ندارد .  در مورد مسألهء زبان  و مذهب نيز چنين است .  اين گونه دعوا ها در زير  خيمهء لويه جرگهء قانون اساسی نيز در جريان بود . راه های حل ميانی هيچ گروه افراطی را راضی نکرد و کرده هم نمی توانست .   از نتايج انتخابات برای ولسی جرگه و شوراهای ولايتی هم چنان به نظر می رسد که در زير سقف پارلمان و مجالس ولايتی هم شاهد بگو مگوها و تشنجات ميان گرايش های قومی ، زبانی ، سمتی و مذهبی ، خواهيم بود .

نمی توان گفت که در افغانستان مسايل قومی ، زبانی ، سمتی و مذهبی ، در مرحلهء پيش از بحران سه دههء اخير  همه حل شده بودند و هيچ مشکلی موجود نبود ، ولی چنان هم نيست که بحران خونين  سه  دههء اخير  در اثر اختلافات قومی ، زبانی ، سمتی و مذهبی بروز کرده باشد. برخلاف درست تر خواهد بود اگر گفت که  در نتيجه بحرانی که بالاخره در دههء نود منجر به فروپاشی دولت و تسلط هرج و مرج کامل بر سراسر افغانستان گرديد و با ناکام شدن ايديولوژی های چپ کمونيستی و راست اسلاميستی ، غضروف هايی که می توانستند به استخوانبنديی استوار ملی مبدل گردند ، فروپاشيدند و عناصر و گروه های قدرت طلب و حاميان خارجی شان ، مسايل قومی ، زبانی ، سمتی و مذهبی را به خاطر اغراض خود شان ابزار سازی کردند و کار را به خصومت های خونين و کشتارهای متقابل رسانيدند.

می توان گفت که اگر نهضت امانی سقوط نمی کرد و نيز رشد مسالمت آميز اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سياسی  افغانستان در مسيری که  قانون اساسی سال 1964 باز کرده بود،  با کارد کودتاها قطع نمی شد ، روند تشکل ملت در معنای معاصر ( ناسيون و يا ملت – دولت ) نيز تا حدی قوام می يافت . 

شما شايد با آن چی که گفته آمد در اين يا آن جهت مؤافق نباشيد . و امّا ، شايد با اين گفته توافق داشته باشيد که   منازعات قومی ، قبيله يی ،مذهبی ،  زبانی و سمتيی که شاهدش بوده ايم نه تنها هيچ گرهی از گره ها را باز نکرد  و به  نفع يکی از اقوام ، قبايل و يا گروه مذهبی و زبانيی تمام نشد ، بل تمام مردم افغانستان از آن صدمه های استخوانسوز ديدند . 

- با اين گذشته از لحاظ فکری ، فرهنگی و اخلاقی  چی گونه بايد برخورد نمود و از آن چی عبرت هايی را بايد آموخت  ؟

- آيا باقی ماندن در حصار های قومی و قبيله يی به نفع مردم افغانستان بوده می تواند و يا رفتن در راه تشکل ملت – دولت معاصر ؟

- به نظر شما در مرحلهء کنونی چی چانس ها و چالش ها در راه تشکل ملت- دولت در افغانستان وجود دارند ؟

ما شما را به بحث روی اين مسايل فرا می خوانيم و منتظر نبشته ها و نظريات تان هستيم .

شما می توانيد نبشته های تان را در فورمات های  doc.و يا   html به شکل ضميمهء ايميل به نشانی ايميل صفحهء انترنتی آسمايی ارسال نماييد .

اگر در مورد صورت طرح مسايل ملاحظاتی داشته باشيد  و يا طرح پرسش ها و نکات جديد و يا تعديل برخی نکات را لازم بدانيد ، از دريافت نظر و مشورت شما سپاسگزار خواهيم شد.

البته شما اگر خواسته باشيد می توانيد به برخی از جنبه های مسايل مطروحه بپردازيد و يا اين که از زاويه يی  که شما خود لازمی می دانيد در اين بحث ها اشتراک بفرماييد .

 

در صورت ضرورت شما می توانيد به واسطهء ايميل ، تيلفون و يا فکس با ما تماس بگيريد .

 

 چرا عناصر خواهان تجدد و دموکراسی در انتخابات پارلمانی ناکام شدند ؟

چنان به نظر می رسد که شمار محدودی از عناصر طرفدار تجدد و دموکراسی به پارلمان آينده راه يافته باشند . برخلاف شمار کثيری از عناصری که هواخواهان تجدد و ديموکراسی آنان را جنگ سالار و تنظيم سالار می خوانند و با استناد به گزارش های منابع ملی و بين المللی معتبر مدافع حقوق بشر آنان را به ارتکاب جرايم سنگين متهم می سازند ، به پارلمان راه يافته اند .

 - چرا چنين شد ، مگر مردم گذشته را فراموش کرده اند و يا اين که گذشته از ديد مردم افغانستان چنان نبوده که مدافعان حقوق بشر  ترسيم کرده اند ؟

- پاسخ شما به پرسش بالا چيست ؟

- چرا در حالی که صدها کانديد و ده ها حزب و سازمان سياسيی ک خود را هواخواه تجدد و ديموکراسی معرفی می کردند ، در انتخابات اشتراک ورزيدند ، ولی تنها شمار اندکی از آنان توانستند در انتخابات به ولسی جرگه و شوراهای ولايتی راه يابند ؟

- به نظر شما علت مشارکت اندک مردم در انتخابات اخير در مقايسه با انتخابات رياست جمهوری چیست ؟

- به نظر شما انتخابات اخير برای هواخواهان تجدد و دموکراسی ، حکومت آقای کرزی و جامعهء بين المللی از چی پيام هايی دارد ؟

-  به نظر شما پارلمانی با چنين ترکيبی – که در بالا ذکر شد - می تواند نقش مثبتی در حل مسايل حاد و اساسيی که جامعهء ما با آن ها مواجه است ايفا بکند ؟

- برای جلوگيری از تبارز گرايش های مخرب در داخل پارلمان ، چی امکاناتی موجود اند و  عناصر و نيروهای سالم انديش در اين زمينه چی کرده می توانند .

ما شما را به بحث روی اين مسايل فرا می خوانيم و منتظر نبشته ها و نظريات تان هستيم .

شما می توانيد نبشته های تان را در فورمات های  doc.و يا   html به شکل ضميمهء ايميل به نشانی ايميل صفحهء انترنتی آسمايی ارسال نماييد .

 

اگر در مورد صورت طرح مسايل ملاحظاتی داشته باشيد  و يا طرح پرسش ها و نکات جديد و يا تعديل برخی نکات را لازم بدانيد ، از دريافت نظر و مشورت شما سپاسگزار خواهيم شد.

البته شما اگر خواسته باشيد می توانيد به برخی از جنبه های مسايل مطروحه بپردازيد و يا اين که از زاويه يی  که شما خود لازمی می دانيد در اين بحث ها اشتراک بفرماييد .

 

در صورت ضرورت شما می توانيد به واسطهء ايميل ، تيلفون و يا فکس با ما تماس بگيريد .

 

 

 
  uبرگشت به صفحه اول

 

مطالب مرتبط با قضيهء محاکمه آقای محقق نسب :

اعلاميهء تولد

انجمن دفاع  آزادی بيان

فراخوان :

تفتيش عقايد را بس کنيد 

« ارتداد در اسلام»

علی محقق نسب

نامهء سرگشاده ء روشنفکران و فرهنگيان افغانستان به رييس جمهور افغانستان 

- علی محقق نسب : « ارتداد از نظر قرآن »

- وزارت د ژورنالست نيونه ناقانونه بولي

- توقيف مدير مجلهء 'حقوق زنان' ا

- محاکمهء مدير مجله 'حقوق زنان'

 

 

 

فرشته از  کابل

... از اين علمای محترم بايد پرسيد که در کدام آيت در قرآن شريف  و در کدام حديث از حضرت پيامبر اسلام ( ص)  در مورد عدم تساوی حقوق زن و مرد حکم شده است؟ ttt