سخيداد هاتف

من کبیر خان نیستم!
 
فیلم کابل اکسپرس را دیدم. فیلمی است به تمام معنا مزخرف. و دقیقا به همین خاطرهم می شد از کنارش آسان گذشت. قرار بوده این فیلم تصویر گر برش هایی از زنده گی در افغانستان باشد. این برش ها چنان ساخته گی و بیگانه اند که آدم را دچار تهوع می کنند. خوب ، بالیوود است دیگر. هزار جنس ازش بخرید تا یکی مرغوب باشد و متاسفانه کابل اکسپرس از جمله ی همان نه صد و نود و نه تای بقیه است.
***
در پای نوشته ی قبلی ام در این زمینه بعضی از دوستان نظرهای خشم آلودی نهاده اند. من با اعتراضی که در مورد فیلم مذکور شده هیچ مشکلی ندارم. هر کس در این اعتراض شرکت کرده ، دست خدا همراهش. در ضمن این ها ، عرض من این بود که صرف مخالفت کردن با چیزی سبب نمی شود که آن چیز گم و گور شود. بر عکس در موارد بسیاری وقتی مخالفت و واکنش ( بدون عرضه ی کالاهای ایجابی) تنها اجناسی می شوند که کسی قادر به عرضه کردن شان هست ، شخص یا گروه عرضه کننده ی آن ها در نهایت زیان می کند. فعلا که دولت افغانستان نمایش فیلم کابل اکسپرس را ممنوع کرده ، دوستان فعالی که همت کردند و خواستند این فیلم را رسوا کنند ،احساس پیروزی می کنند و موفقیت خود رابه همدیگر تبریک می گویند. مبارک باشد. اما محتوای این پیروزی و موفقیت چیست؟ کسانی که کار را به توقیف فیلم مذکور در افغانستان رسانده اند ، باید ماده ی این پیروزی را به شکلی ملموس و قابل پیمایش به دیگران نشان بدهند. نمی توان گفت ما اعتراض می کنیم برای این که اعتراض کرده باشیم. مگر هزاره های افغانستان چه قدر انرژی دارند که هر جا که کسی دامی پهن کرد واردش شوند و همه ی انرژی خود را صرف پاره کردن آن دام کنند؟ هر روز دامی پهن می شود ، شما چه کار می کنید؟ واردش می شوید یا نمی شوید؟
سرانجام آنچه هزاره ها را کمک خواهد کرد به حقوق شهروندی عادلانه ی خود برسند ظرفیت درونی ایجابی خود شان برای استفاده از عقل جمعی شان است نه واکنش هایی که در برابر دیگران از خود نشان می دهند. کسانی که نمی توانند حتا یک نظر وبلاگی متفاوت را تحمل کنند چه گونه می خواهند از سرمایه ی عقل جمعی یک قوم کار بگیرند؟ تن به احساسات سپردن بد نیست ، به شرطی که جا بر عقلانیت زیاد تنگ نشود.

 
***
پيوند ها:

سخیداد هاتف :

- آیات شیطانی ِ کابل اکسپرس

- من کبیر خان نیستم!

- ساير مطالب در اين رابطه