رسیدن به آسمایی: 21.01.2010 ؛ نشر در آسمایی: 21.01.2010

 

حمیرا نکهت دستگیرزاده

درخت صدا



میان رقص رنگها کشیده می شود دلم

ز ساز برگ های تر شنیده می شود دلم


زجان پاک شبنمی به نرمیی خیال او

به سوی بی نهایتی دمیده می شود دلم


دلم هوایی غزل به باغ واژه می رود

بهار قصه میرسد قصیده می شود دلم


کسی ز لای قصه ها چوشب عبور می کند

سکوت میخورد به هم سپیده می شود دلم


کسی نشسته در دلم به رنگ قصه ی مگو

به دور جان واژه ها تنیده می شود دلم


پرنده کو رها شده، درختی از صدا شده

چه بیقرار سوی او کشیده می شود دلم


میان نغمه درخت به صبح آبیی گلو

تنیده می شود دلم شنیده می شود دلم.



15-می 2009