نشر :  24.11.2013

 

قرارداد امنیتی با امریکا  -

خیانت و یا خدمت به منافع ملی!؟

 

تبصره ها در این مورد در کانون مباحثاتی آسمایی در فیسبوک

Hakeem Naim

 آقای حمید عبیدی گرامی،
با عرض و حفظ حرمت باید بگویم که قسمت های از این نوشته (نمی دانم نوشته شماست یا خیر) مشکل دارد. این درست نیست که تمامی کسانی را که به دلایل مختلف از این قرارداد انتقاد می کنند به یک گروه مشخص پیوند بدهیم و بگوییم که "مخالفان امضای این قرارداد را مغایر با احکام اسلامی و ارزش های افغانی، خیانت ملی، وطنفروشی و ... میدانند." نخیر، این سطحی سازی مساله است همانطور که موافقان، با تصویر سازی ها گوناگونِ تبلیغاتی و یک منطق هموار از آن دفاع می کنند. این طرز نگرش و تحلیل، متاسقانه به همان دو گانه سازی لیبرالی شباهت دارد که همه چیز را به قطب های به ظاهر متضادِ خوب و بد، عقلانی و غیر عقلانی، جبر و اختیار تقلیل می دهد و در چارجوب تفکر و ایدیالوژی معین از آن بهره گیری می کند. این خطرناکترین نوع ایدیالوژی است که بر کانسبت برتر مشخص و پستر مشخص بناء یافته است.
متاسفانه این نوع نگرش به مسایل در میان ما خیلی ها هم جا افتاده است. که شاید تاثیرات آن بر نگارندۀ این سطور هم وجود داشته باشد. ما (هدفم شخص شما نیست) با گفتمان ها مود روز دوست داریم از آزادی بیان، دموکراسی، انتقاد پذیری، و صد ها مسایل ارزشی دیگر صحبت کنیم، ولی به آنچه که خارج از چارجوب باور هایمان، ویا بخصوص باور حاکم لیبرالی باشد، زیر نام چپ رادیکال، راست افراطی، غرب ستیز، عقده مندانه و چنین و چنان اتهام بزنیم و در حیطه صلاحیت مان آنرا محدود کنیم، ولو این صلاحیت به مانند آقای صبورالله سیاهسنگ حذف فیسبوکی هم باشد.
من نگرانی و نظرات خودم را در مورد این "قرارداد" دارم. و این هیچ ربطی به پاکستان، ایران، امریکا و طالبان هم ندارد.
این پراگراف هم خیلی جزم گرایانه است: " و اما اگر کسی از موقف مستقل ملی و بر اساس منافع و مصالح علیای ملی ، میخواهد با قرارداد امنیتی مخالفت کند، یا باید خطر سقوط نظام و برگشت افغانستان به گذشته را بر گردن بگیرد و یا به طور قناعت بخش نشان بدهد که در کوتاه مدت افغانستان چی گونه میتواند با مخاطرات موجود به صورت مستقلانه و بی نیاز از کومک امریکا و متحدان غربی اش مقابله کند." خوب، رخ دیگر این نوع نگرش این است که کسی بیاید و بگوید، که با توجه به تاریخ مداخله امریکا به کشور های جنوب و اهداف امریکا در منطقه و هم عملکرد امریکا در دوازده سال اخیر در افغانستان، کسانی که موافق این قرارداد استند، بایدخطر تبدیل افغانستان به مرکز رقابت های جهانی و همچنان پارچه پارچه شدن افغانستان زیر نام شریعت سازی در جنوب و ملوک الطوایفی در شمال را به گردن بگیرند. فکر نمی کنم، با آن همه جذابیتش، این گفته درست باشد. زیرا مااز آنهایی که مانند ما فکر نمی کنند، قبل از عمل می خواهیم، محکومیت شانرا بپذیرند.
درست است که این قرار داد قابل الغا است، ولی افسوس به حال ملت و کشوری که قراردادی رابا این امیداوری که روزی می تواند، انرا الغا کند، ببندد.
شاد باشید!

Hamidulla Obaidi

دوست گرامی آقای نعیم حکیم ، گپ شما از یک جهت درست است: برای پیشگیری از همچو سووتفاهم ها شاید بهتر باشد اکثریت مطلق مخالفان نوشت. ولی من اصولن شما و خود و امثال مان را در شمار منتقدان حساب میکنم که جوانب مثبت و منفی مساله را سنجش کرده و بعد موضعگیری مینماییم. رابطه ی امریکا با شرکایش در مواردی آن گونه که شما نوشته اید بوده است؛ و اما در همه ی موارد و حتا در اکثر موارد چنان نه بوده است. دوم این که اگر ایران و پاکستان قادر اند از طریق وابسته گان خود در افغانستان به اقدامات تخریبی دست بزنند، کشور قدرتمندی مثل امریکا هم اگر نیات بدی داشته باشد میتواند بدون نیاز به حضور مسقیم نظامی، آن را در افغانستان بی در و پنجره و بی سر و سامان، انجام بدهد. من و ما در موقعیتی نیستیم تا لایه های درونی آن توپ هفت پوسته را ببینیم. من نیز شک و تردیدهایی دارم. و اما ، در مورد سیاست های پاکستان و ایران هیچ شک و تردیدی نه دارم که اگر مانعی در برابر شان نه باشد با افغانستان چی خواهند کرد. پس ما در موقعیت انتخاب دلخواه قرار نه داریم ؛ بل در حالت یک ناگزیری ناشی از اوضاع داخلی و تناسب قوا در سطح منطقه قرار داریم. من امیدوارم با شما و همسخنان دیگر این دریچه بتوانیم در این مورد با صراحت بحث و تبادل نظر کنیم که چی بدیل هایی برای رفع مخاطراتی که افغانستان را تهدبد میکنند ، موجود اند. و اما شما میتوانید متیقن باشید که ولو در تمام مسایل نظرات مخالف نظر مرا داشته باشید، باز هم کار به حذف نه خواهد کشید.

Arman Amani

امریکا نه تنها با کشور های جاپان ، فلیپین ، کوریای جنوبی و کشور مسلمان عضو ناتو ترکیه قرارداد های مشابه دارد بلکه با کشور های مسلمان بیرون از ناتو چون کویت ، قطر و بحرین هم چنین قرارداد های دارد که در بحرین یکی از بزرگترین پایگاه های بحری امریکا موجود است. اما سوال در اینجا است که چرا امریکایی ها در مسله تلاشی خانه های افغانها و مسله تضمین های امنیتی همان برخورد را که با کشور های فوق میکند با افغانستان نمیکند ؟ از همینرو است که بنده حقیر میگوید که کرزی کاملا درست میگوید که قبل از امضای قرارداد باید تضمین های در مورد صداقت امریکا در احترام به این معاهده داده شود و یکی از راه های که به نظر او میتواند صداقت امریکا را تایید کند سپردی شدن صلح آمیز ، مناسب و به موقع انتخابات ریاست جمهوری است که فقط بعد از آن او خواهد توانست این قرارداد را امضا و به آن مهر تایید بگذارد.

دکتور احمدسیر مهجور

بهتر است هر کشور بر اساس منافع ملی خودش در مورد امضای یک قرارداد فکر کند و تصمیم بگیرد نه اینکه فلان کشور اسلامی و یا غیر اسلامی امضا نموده ما هم باید امضاکنیم، شرایط سیاسی، اقتصادی و جیوپولیتیک هر یک فرق میکند. و آین اینکه حاکمیت ملی و منافع ملی افغانستان درین سند تضمین شده است یا خیر . بنابرهمین نکته میتوانیم اظهار نظر کنیم.

Hamidulla Obaidi

محترم دکتور مهجور ، اگر لطف کرده و با توجه به مسوده ی موجود سند ، در مورد نظر تان را بنویسید به این بحث کومک خواهد کرد. البته ما آن را در آسمایی نیز منتشر خواهیم ساخت.

 

دکتور احمدسیر مهجور

محترم عبیدی صاحب
با عرض سلام و احترامات
از اینکه خواهش نمودید عجولانه چیزی را نوشتم خدمت تان تقدیم میکنم.

دادن یک نظر ژرف و عاقلانه در مورد محتوای قرارداد همکاری های امنیتی و دفاعی کاری است که بوقت زیادتر نیاز دارد تا ما بتوانیم جوانب مختلف این قراداد را مورد مداقه و بحث قرار دهیم.
عرضه کردن همچو قرارداد انسان را به یاد گفته جورچ دبلیو بوش میاندازد که در سپتمبر سال 2001 بعد از حادثه یازده سپتمیر در حالیکه یک ائتلاف بین المللی را بر علیه طالبان و القاعده تشکیل میداد گفت «هر که با ما نیست پس بر علیه ماست». مشکل درهمین جا نهفته است ما نمیتوانیم صد درصد موافق و یا مخالف این سند باشیم. هرچه تا حال موافقین و مخالفین بیان داشته اند، اصل بودن پایگاه ها در افغانستان است که بدلایل مختلف از جمله ناشی از احساسات مذهبی، غرور ملی تاریخی، حفظ سنت های جامعه افغانی و دشمنی با مدرنیته غرب و منافع کشور های منطقه می باشد.
فکر نمیکنم که هیچ فرد وطن پرست در هیچ کشور جهان سوم خوش باشد که در کشورش نیروی نظامی بیگانه حضور داشته باشد. ازینکه رئیس جمهور کرزی گفته بود «که امریکایها در افغانستان ماندنی است چی ما بخواهیم و چی ما نخواهیم»، نسبت به اینکه یک نیروی خارجی بشکل غیر قانونی در یک کشور تداوم خود را حفظ کند، منافع ملی و واقعیت های جهانی ایجاب میکند تا این تداوم بشکل قانونی در چارجوب یک قرار داد باشد.
بر همین اساس این قرارداد گامی مثبت بسوی حاکمیت ملی و منافع ملی افغانستان البته در کوتاه مدت محسوب میشود. ورنه راه دیگر تداوم جنگ، بر ثباتی سیاسی و اقتصادی می باشد.
قسمت زیاد این قرار داد موضوعات تخنیکی و حقوقی است که بحث جداگانه نیاز دارد، متن آن؛ عام فهم نیست تا هر کس بتواند برداشت درستی از آن کند، بدرستی معلوم میشود که متن به انگلیسی تهیه و سپس به فارسی و پشتو ترجمه شده است. چنان معلوم میشود که قرارداد یک تعهدنامه از طرف یک کشور مقتدر برای یک طرف دیگر که ناتوان و نیازمند است فراهم شده است. تعهدات نقدی در آن هیچ دیده نمیشود و همچنان ضمانت های اجرائی آن بسیار ضعیف است. به نحویکه جامعه بین المللی در ده سال گذشته در کنفرانس های متعدد تعهدات سپردند اما فقط به یک قسمت آن وفا نمودند و هیچ کدام مرجع بین المللی در مورد عدم التنزام به تعهدات شان اقدامات لازم را انجام نداد. چه رسد به این قرار داد که طرف اصلی آن یک ابرقدرت جهان و یک طرف دیگر یک دولت ورشکسته که توان پرداخت معاش کارکمندان دولتی خود را ندارد. فساد در آن بیداد میکند، در تولید مواد مخدر قهرمان دنیاست.

در اینجا بطور مثال روی چند نکته که به نظر من مشکل آفرین است مکث میکنیم.

- ماده دوم این سند برای مبارزه با تروریزم تاکید میکند. در حالیکه یکی مشکلات اساسی در ده سال گذشته مشکل تعریف دقیق تروریزم بوده که نه دولت افغانستان و نه جامعه بین المللی ارایه نکرده اند تا ما بدانیم که تروریزم در منطقه به معنی چی است و کدام عناصر تروریزم محسوب میشوند زیرا مذاکره و صلح با تروریست ها معنی ندارد.

- ماده ششم این قرارداد در مورد تجاوز خارجی بر حریم افغانستان می باشد که الزاما هدف آن پاکستان است که مقابله قوی طرفین را با هر نوع تجاوز و تهدید علیه تمامیت ارضی و استقلال سیاسی افغانستان، بشمول از گروه های مسلح از جمله تأمین پناهگاه ها یا تسلیحات از سوی یک کشور خارجی، یا گروه های مسلح دیگر پیش بینی میکند. در حالیکه پاکستان نیز با ایالات متحده امریکا توافقات نظامی دوجانبه دارد که این قرار داد در تضاد با آن قرار میگیرد و درینجا امریکا بر اساس منافع خودش موقف لازم را اتخاذ میکند و واضح است که هرگز امریکا منافع پاکستان را که در منطقه یگانه شریک استراتیژیک آن میباشد فدای منافع ملی افغانستان و حاکمیت ملی (از نظر افغانستان) نمیکند. زیرا برای امریکا ها اولا خط دیورند مرز رسمی دو کشور محسوب میشود و مداخلات پاکستان در هر دو طرف خط را به نفع استراتیژی خود میداند. در قرار داد تذکر نیافته است که مرز کدام است تا تمامیت ارضی مشخص شود. بدون شک زمانیکه این قرارداد در سازمان های بین المللی ثبت میشود همان خط دیورند بعنوان مرز میان دو کشور تلقی میشود. درین جا اگر هدف از مداخلات پاکستان باشد چی ضمانت اجرائی دارد که امریکا بر علیه پاکستان اقدام کند.

- ماده سوم تمام اعضای نیروهای نظامی و بخش غیر نظامی ایالات متحده امریکا وظیفه دارند تا به قانون اساسی و سایر قوانین نافذه افغانستان احترام بگذارند. احترام گذاشتن به معنی تطبیق و عمل بر قانون است، هر کسیکه قانون را احترام نمیگذارد به معنی سرکشی و تخطی از قانون است. پس برای کسانیکه در یک کشور قانون را مراعات نمیکنند و یا از قانون سرکشی میکنند مجازات قانونی پیش بینی شده است زیرا قانون اصولا برای تنظیم زندگی افراد در جامعه وضع میگردد. قانون شکنان باید در یک نظام مورد مجازات قار گیرند، به همین جهت است که رکن اساسی یک نظام دموکراتیک حکومت قانون است.
در حالیکه در ماده سیزده در رابطه به جایگاه حقوقی پرسونل برای سربازان امریکای مصونیت قضائی پیش بینی شده است.
درین بخش یک تناقض حقوقی و تعریف جرم بوجود می آید که در قوانین هر کشور بشکل متفاوت بازتاب یافته است. مثلا در قوانین نافذه امریکا هتک حرمت به مقدسات از جمله قران کریم و یا روابط جنسی میان زن و مرد خارج از دایره ازدواج جرم تلقی نمیشود اما در قوانین نافذه افغانستان این جرم است. همچنان حکم اعدام در افغانستان وجود دارد اما دولت فدرال امریکا هیچ وقت حکم اعدام را آنهم در برای یک سرباز خویش عملی نکرده ونمیکند و لوکه یک سرباز صد نفر افراد ملکی افغان را بقتل رسانیده باشد.
لازم است یادآوری شود که بازرسی منازل بدون مجوز دادگاه بخصوص در موارد شک منافی با همه قوانین حقوق بشری است که حریم شخصی یک انسان مورد تجاوز قرار میگیرد، جناب رئیس جمهور در لویه جرگه از مجبوریت های نظامیان امریکا برای نجات یک سرباز شان سخن زد،اما فراموش نکنیم از نگاه حقوقی که برای یک حالت نادر و استثنای نمیتوان تجاوز بر حریم زندگی شخصی افراد ملکی مجاوز و مشروع ساخت، بویژه در شب که بر علاوه اینکه زمان نهایت محرم برای یک خانواد بوده و این تجاوز بر روان همه اعضای خانواده ازجمله کودکان تاثیرات بسیار نا گوار روانی دارد. و آزادی فردی سخت مورد هتک و تجاوز قرار میگیرد. و اکثرا همچو عملیات بر اساس تجارب ده سال اخیر بر مبنای اطلاعات غلط و یا شک و شبهات صورت میگیرد.

رویهمرفته دولت افغانستان به این قرار داد نیاز دارد، و در آن تلاش نموده تا در بدل حضور پایگاه های امریکا از آن کشور امتیازاتی کسب کند. اگر واقعا امریکا به این تعهدات عمل کند ممکن است افغانستان به یک ثبات نسبی سیاسی و اقتصادی نایل شود، بادرنظرداشت اینکه همیشه سیاست افغانستان زیر تاثیر موقف ایالات متحده قرار خواهد داشت. در بخش جامعه شناسی آن که موضوعات فرهنگی و مدرنیته زیاد مطرح می باشد در آینده آگر وقت یاری کرد اظهار نظر خواهم کرد.
با عرض احترام داکتر مهجور
از یونیورستی رووان فرانسه

Afghanasamai (ورود به کانون مباحثاتي آسمايي در فیسبوک)

لینک های مرتبط با موضوع :

متن کامل سخنرانی حامد کرزی در پایان لویه جرگه مشورتی

متن کامل سخنرانی رییس جمهور حامد کرزی در محفل افتتاحیه لویه جرگه مشورتی

نخستین روز لویه‌جرگه مشورتی؛ تصمیم‌گیری در مورد موافقتنامه امنیتی پوشش زنده

مجموعه گزارش‌ها و تحلیل‌ها در مورد لویه جرگه مشورتی

نامه رییس جمهور اوباما به رییس جمهور کرزی در مورد قرارداد امنیتی

متن موافقتنانه امنیتی میان افغانستان و امریکا

افغانستان حق‌به‌جانب است

توافقنامه امنیتی به نفع کیست- امریکا یا افغانستان

زنان افغان چگونه به جرگه‌های مردانه راه یافتند؟

گاهشمار لویه جرگه های افغانستان

*

واکنش‌ها به تایید توافقنامه امنیتی از سوی لویه‌جرگه

لویه‌جرگه- موافقت‌نامه با امریکا ظرف یک ماه امضا شود

لویه جرگه مشورتی موافقتنامه امنیتی و دفاعی با امریکا را تایید کرد

حامد کرزی با وزیر خارجه امریکا صحبت تیلفونی کرد

رییس لویه‌جرگه- کرزی حق ندارد که موافقتنامه امنیتی را امضا نکند

هیچ فرد و ارگانی حق ندارد مانع ابراز نظر آزادانه نماینده گان لویه جرگه مشورتی شود

کرزی عملیات نیروهای امریکایی در  ننگرهار را شدیداً محکوم کرد

امنیت ملی افغانستان- برنامه شورشیان برای اخلال لویه جرگه خنثی شد

طالبان قطعنامه لویه‌جرگه را 'بی‌ارزش' و اعضای آن را 'فروخته‌شده' خواندند