سخن روز

نشر :  21.11.2013

قرارداد امنیتی با امریکا  - خیانت و یا خدمت به منافع ملی!؟

 

این روشن است که قرارداد امنیتی با امریکا موافقان و مخالفان فعال  خود را دارد.

مخالفان امضای این قرارداد را مغایر با احکام اسلامی و ارزش های افغانی، خیانت ملی، وطنفروشی و ... میدانند.

موافقان آن را ابزار ضروری برای حفظ دستآوردهای سازنده ی دوره ی پساطالبی و گذار افغانستان به آینده ی با ثبات و دیموکراتیک میشمارند.

این که امضای یک پیمان امنیتی با امریکا به خودی خود خیانت و وطنفروشی و ... تعریف شود، منطق چندانی نه دارد- مثلن  آیا مردم و حکومات آلمان ، جاپان، پولیند،  ترکیه و ده ها کشور دیگری که با امریکا پیمان امنیتی دارند و سربازان و پایگاه های امریکایی در کشورهای شان مستقر اند، وطنفروش و خایین به منافع ملی کشورهای شان استند؟!

منطق آنانی که از مدت پیش با انتقادهای پیهم شان بر رییس جمهور کرزی فشار وارد میکردند تا   در هر صورتی و هر چی زودتر قرارداد را  نهایی ساخته و آن را امضا کند، پاهای چوبی داشت.  امروز که متن رسمن منتشر شده ی مسوده ی قرارداد را مرور میکنیم ، تشخیص این که امریکا نه تنها تعهد الزامی قوی و روشنی برای دفاع از افغانستان در برابر تجاوز خارجی ، را بر عهده نه گرفته است، بل روشن نیست که در پی امضا و انفاذ این پیمان هم به کومک امریکا ، قوای مسلح افغانستان در آینده ی قابل پیشبینی توانایی دفاع مستقلانه از کشور را در برابر تجاوز خارجی کسب کند. بگذریم از این خیالات خوش هوایی تبدیل افغانستان  به  ویترین و نمونه ی کشور و جامعه ی دیموکراتیک و کامیاب در منطقه - خیالاتی که سخنگویانش هم گویی دیگر آن ها را فراموش کرده اند.

طوری که تجربه ی بیش از یک دهه نشان داد جنگ امریکا  با تروریزم در افغانستان چیزی شبیه به شاخ بری است - تنه و ریشه ی اصلی تروریزم در پاکستان همچنان استوار باقی مانده است . اگر در وهله ی نخست پس از یازدهم سپتامبر، تهدید امریکا برای برگردان پاکستان به عصر حجر سبب شد تا جنرالان پاکستانی تنبان تر کنند،  و به همکاری با امریکا در مبارزه با تروریزم تن دهند، امروز دیگر کسی از امریکای خسته و کوفته از جنگ های بوش، ترس آنچنانی نه دارد.

روشن است که به علاوه ی موافقان و مخالفان ، این قرارداد منتقدان خود را نیز دارد. برخی از این منتقدان به عوارض و پیامدهای منفی استقرار نظامیان خارجی اشاره میکنند و برخی دیگر بر  عدم تناسب امتیازاتی که دو طرف برای همدیگر قایل شده اند.  و این انتقادات چندان بی پایه هم نیستند.

بحث در این مورد که آیا هدف امریکا از حضور در افغانستان به همانی خلاصه میشود که مقامات امریکایی میگویند و یا فراتر از آن میرود، برای ناظر و تحلیلگر افغانی دشوار است . سیاست ها و به خصوص سیاست های نظامی و امنیتی  قدرت های بزرگ کم و بیش شباهت به توپ هفت پوسته دارند که ما تنها پوسته ی بیرونی اش را دیده میتوانیم. و اگر اهداف دیگری هم مطرح باشند، طرف آن افغانستان نیست.

و اما، سخن بر سر این است که اگر افغانستان این قرارداد را امضا نه کند و در نتیجه امریکا و متحدانش نیروهای نظامی خود را از افغانستان خارج کرده و همین کومک هایی را هم که در صورت امضای قرارداد امنیتی پرداختش را وعده کرده اند، از افغانستان دریغ ورزند، آن گاه چی واقع خواهد شد. این سناریوی است که  طالبان، پاکستان ،  ایران و سرسپرده گان نظام ولایت فقیه ، تمام تلاش خود شان را برای تحقق آن انجام داده اند . با توجه به همین سناریو ، آنانی که از برگشت افغانستان به گذشته هراس دارند، قرارداد امنیتی را نوعی تضمین برای عدم برگشت به گذشته ی نامطلوب ارزیابی میکنند. حقیقت تلخ این است که افغانستان در حالت حاضر حتا توانایی تمویل مصارف عادی قوای مسلح خود را نیز نه دارد- کم از کم بیش از نیم این مصارف را امریکا تمویل میکند.

روشن است که پاکستان ، ایران و برخی قدرت های همجوار  از دیدگاه منافع خود  به مساله ی حضور نظامی امریکا در افغانستان مینگرند . علت مخالفت طالبان نیز  بیخی روشن است.  و اما اگر کسی از موقف مستقل ملی و بر اساس منافع و مصالح علیای ملی ، میخواهد با قرارداد امنیتی مخالفت کند، یا باید خطر سقوط نظام و برگشت افغانستان به گذشته را بر گردن بگیرد و یا به طور قناعت بخش نشان بدهد که در کوتاه مدت  افغانستان چی گونه میتواند با مخاطرات موجود به صورت مستقلانه و بی نیاز از کومک  امریکا و متحدان غربی اش مقابله کند.

*

نگاهی به سه نکته ی بحث بر انگیز :

- روشن است که امریکا به هیچ وجه  حاضر نه خواهد شد تا در مساله ی پیگرد قضایی نظامیانش ، برای افغانستان استثنایی قایل شود. امریکا در همه کشورهایی که نظامیانش در آن حضور دارند و از آن جمله کشورهای عضو پیمان ناتو، در این مورد موقف  واحد و ثابت دارد .

- کمتر محتمل به نظر میرسد تا  امریکا  فورمولبندی دیگری غیر از آن چی را که در متن مسوده ی قرارداد  آمده است در مورد تعهدش در برابر افغانستان در صورت رو به رو شدن با  تهدید و تجاوز خارجی بپذیرد.

- در مورد شیوه ی رفتار قوای امریکایی در حالات استثنایی نیز کمتر محتمل به نظر میرسد تا امریکا به کمتر از آن  چی که  رییس جمهور اوباما در نامه ی شب چهار شنبه اش عنوانی رییس جمهور حامد کرزی نوشته است ، قناعت ورزد.

پس اگر لویه جرگه بخواهد امضای این قرارداد را به حکومت توصیه کند، در این صورت نه باید شرایطی غیرقابل قبول برای طرف مقابل را مطرح بسازد. و اما جرگه میتواند به مشوره ی مذاکره کننده گان افغان مطالبی را مطرح کند تا طرف افغانی بتواند با اتکا بر آن احتمالن امتیازاتی بیشتری را از طرف امریکایی به دست بیاورد.

**

نامه ی  رییس جمهور اوباما عنوانی رییس جمهور کرزی نشان میدهد که امریکایی ها کم کم دارند با خوی و بوی افغان ها آشنا میشوند. و اگر امریکا خواسته باشد  تا سرمایه گذاری اش در افغانستان با تاوان رو به رو نه شود باید هر چی زود راه و روش نو و متفاوت از گذشته  را در بر خورد با افغان ها و افغانستان فرا بگیرد- راه و روشی که   بتواند  دوستی و اعتماد مردم افغانستان را جلب کند ...

قرارداد امنیتی ، سند غیر قابل الغا نیست. هر یک از طرفین میتوانند مطابق به طرزالعمل پیشبینی شده برای فسخ آن اقدام کنند. چی گونه گی سیاست عملی  امریکا  در مورد افغانستان و در افغانستان در  همین سالیان نزدیک  ، نشان خواهد داد که آیا روابط دو کشور به حیث دو متحد ستراتژیک انکشاف خواهد کرد، و یا این که  مردم افغانستان در مورد چی گونه گی این روابط  به نتیجه ی دیگری خواهند رسید.

***

Afghanasamai (ورود به کانون مباحثاتي آسمايي در فیسبوک)

تبصره ها در این مورد در فیسبوک:

Hakeem Naim آقای حمید عبیدی گرامی،
با عرض و حفظ حرمت باید بگویم که قسمت های از این نوشته (نمی دانم نوشته شماست یا خیر) مشکل دارد. این درست نیست که تمامی کسانی را که به دلایل مختلف از این قرارداد انتقاد می کنند به یک گروه مشخص پیوند بدهیم و بگوییم که "مخالفان امضای این قرارداد را مغایر با احکام اسلامی و ارزش های افغانی، خیانت ملی، وطنفروشی و ... میدانند." نخیر، این سطحی سازی مساله است همانطور که موافقان، با تصویر سازی ها گوناگونِ تبلیغاتی و یک منطق هموار از آن دفاع می کنند. این طرز نگرش و تحلیل، متاسقانه به همان دو گانه سازی لیبرالی شباهت دارد که همه چیز را به قطب های به ظاهر متضادِ خوب و بد، عقلانی و غیر عقلانی، جبر و اختیار تقلیل می دهد و در چارجوب تفکر و ایدیالوژی معین از آن بهره گیری می کند. این خطرناکترین نوع ایدیالوژی است که بر کانسبت برتر مشخص و پستر مشخص بناء یافته است.
متاسفانه این نوع نگرش به مسایل در میان ما خیلی ها هم جا افتاده است. که شاید تاثیرات آن بر نگارندۀ این سطور هم وجود داشته باشد. ما (هدفم شخص شما نیست) با گفتمان ها مود روز دوست داریم از آزادی بیان، دموکراسی، انتقاد پذیری، و صد ها مسایل ارزشی دیگر صحبت کنیم، ولی به آنچه که خارج از چارجوب باور هایمان، ویا بخصوص باور حاکم لیبرالی باشد، زیر نام چپ رادیکال، راست افراطی، غرب ستیز، عقده مندانه و چنین و چنان اتهام بزنیم و در حیطه صلاحیت مان آنرا محدود کنیم، ولو این صلاحیت به مانند آقای صبورالله سیاهسنگ حذف فیسبوکی هم باشد.
من نگرانی و نظرات خودم را در مورد این "قرارداد" دارم. و این هیچ ربطی به پاکستان، ایران، امریکا و طالبان هم ندارد.
این پراگراف هم خیلی جزم گرایانه است: " و اما اگر کسی از موقف مستقل ملی و بر اساس منافع و مصالح علیای ملی ، میخواهد با قرارداد امنیتی مخالفت کند، یا باید خطر سقوط نظام و برگشت افغانستان به گذشته را بر گردن بگیرد و یا به طور قناعت بخش نشان بدهد که در کوتاه مدت افغانستان چی گونه میتواند با مخاطرات موجود به صورت مستقلانه و بی نیاز از کومک امریکا و متحدان غربی اش مقابله کند." خوب، رخ دیگر این نوع نگرش این است که کسی بیاید و بگوید، که با توجه به تاریخ مداخله امریکا به کشور های جنوب و اهداف امریکا در منطقه و هم عملکرد امریکا در دوازده سال اخیر در افغانستان، کسانی که موافق این قرارداد استند، بایدخطر تبدیل افغانستان به مرکز رقابت های جهانی و همچنان پارچه پارچه شدن افغانستان زیر نام شریعت سازی در جنوب و ملوک الطوایفی در شمال را به گردن بگیرند. فکر نمی کنم، با آن همه جذابیتش، این گفته درست باشد. زیرا مااز آنهایی که مانند ما فکر نمی کنند، قبل از عمل می خواهیم، محکومیت شانرا بپذیرند.
درست است که این قرار داد قابل الغا است، ولی افسوس به حال ملت و کشوری که قراردادی رابا این امیداوری که روزی می تواند، انرا الغا کند، ببندد.
شاد باشید!

Hamidulla Obaidi دوست گرامی آقای نعیم حکیم ، گپ شما از یک جهت درست است: برای پیشگیری از همچو سووتفاهم ها شاید بهتر باشد اکثریت مطلق مخالفان نوشت. ولی من اصولن شما و خود و امثال مان را در شمار منتقدان حساب میکنم که جوانب مثبت و منفی مساله را سنجش کرده و بعد موضعگیری مینماییم. رابطه ی امریکا با شرکایش در مواردی آن گونه که شما نوشته اید بوده است؛ و اما در همه ی موارد و حتا در اکثر موارد چنان نه بوده است. دوم این که اگر ایران و پاکستان قادر اند از طریق وابسته گان خود در افغانستان به اقدامات تخریبی دست بزنند، کشور قدرتمندی مثل امریکا هم اگر نیات بدی داشته باشد میتواند بدون نیاز به حضور مسقیم نظامی، آن را در افغانستان بی در و پنجره و بی سر و سامان، انجام بدهد. من و ما در موقعیتی نیستیم تا لایه های درونی آن توپ هفت پوسته را ببینیم. من نیز شک و تردیدهایی دارم. و اما ، در مورد سیاست های پاکستان و ایران هیچ شک و تردیدی نه دارم که اگر مانعی در برابر شان نه باشد با افغانستان چی خواهند کرد. پس ما در موقعیت انتخاب دلخواه قرار نه داریم ؛ بل در حالت یک ناگزیری ناشی از اوضاع داخلی و تناسب قوا در سطح منطقه قرار داریم. من امیدوارم با شما و همسخنان دیگر این دریچه بتوانیم در این مورد با صراحت بحث و تبادل نظر کنیم که چی بدیل هایی برای رفع مخاطراتی که افغانستان را تهدبد میکنند ، موجود اند. و اما شما میتوانید متیقن باشید که ولو در تمام مسایل نظرات مخالف نظر مرا داشته باشید، باز هم کار به حذف نه خواهد کشید.

Arman Amani امریکا نه تنها با کشور های جاپان ، فلیپین ، کوریای جنوبی و کشور مسلمان عضو ناتو ترکیه قرارداد های مشابه دارد بلکه با کشور های مسلمان بیرون از ناتو چون کویت ، قطر و بحرین هم چنین قرارداد های دارد که در بحرین یکی از بزرگترین پایگاه های بحری امریکا موجود است. اما سوال در اینجا است که چرا امریکایی ها در مسله تلاشی خانه های افغانها و مسله تضمین های امنیتی همان برخورد را که با کشور های فوق میکند با افغانستان نمیکند ؟ از همینرو است که بنده حقیر میگوید که کرزی کاملا درست میگوید که قبل از امضای قرارداد باید تضمین های در مورد صداقت امریکا در احترام به این معاهده داده شود و یکی از راه های که به نظر او میتواند صداقت امریکا را تایید کند سپردی شدن صلح آمیز ، مناسب و به موقع انتخابات ریاست جمهوری است که فقط بعد از آن او خواهد توانست این قرارداد را امضا و به آن مهر تایید بگذارد.

دکتور احمدسیر مهجور بهتر است هر کشور بر اساس منافع ملی خودش در مورد امضای یک قرارداد فکر کند و تصمیم بگیرد نه اینکه فلان کشور اسلامی و یا غیر اسلامی امضا نموده ما هم باید امضاکنیم، شرایط سیاسی، اقتصادی و جیوپولیتیک هر یک فرق میکند. و آین اینکه حاکمیت ملی و منافع ملی افغانستان درین سند تضمین شده است یا خیر . بنابرهمین نکته میتوانیم اظهار نظر کنیم. داکتر مهجور

***

آرشیف سخن روز

لینک های مرتبط با موضوع :

متن کامل سخنرانی حامد کرزی در پایان لویه جرگه مشورتی

متن کامل سخنرانی رییس جمهور حامد کرزی در محفل افتتاحیه لویه جرگه مشورتی

نخستین روز لویه‌جرگه مشورتی؛ تصمیم‌گیری در مورد موافقتنامه امنیتی پوشش زنده

مجموعه گزارش‌ها و تحلیل‌ها در مورد لویه جرگه مشورتی

نامه رییس جمهور اوباما به رییس جمهور کرزی در مورد قرارداد امنیتی

متن موافقتنانه امنیتی میان افغانستان و امریکا

افغانستان حق‌به‌جانب است

توافقنامه امنیتی به نفع کیست- امریکا یا افغانستان

زنان افغان چگونه به جرگه‌های مردانه راه یافتند؟

گاهشمار لویه جرگه های افغانستان