نشر :  08.05.2013

دو رخ سکه ی فریبکاری در مورد دیورند

این گفته ی آقای رییس جمهور کرزی که ما هیچوقت دیورند را به رسمیت نه خواهیم شناخت  و نیز موضعگیری کسانی مانند آقایان احمد ضیا مسعود ، محمد  محقق، سید اسحق گیلانی  و شرکا  در مورد به رسمیت شناختن خط  دیورند ، در واقع دو رخ یک سکه ی غلط  است. این اظهارات  اگر از روی نیت بد نه باشد، در آن صورت باید آن ها را ناشی از سطحی گرایی و کمبود احساس مسوولیت تعبیر کرد. غلط به خاطر این که از یک سو ما نه میتوانیم بگوییم روی این مساله حاضر به مذاکره نیستیم  و نه خواهیم بود و از سوی دیگر در نرمترین زبان اگر گفته شود این غیر مسوولانه است اگر یک افغان بگوید که افغانستان باید  بدون قید و شرط و به شکل یک جانبه اعلام نماید که این خط را به حیث سرحد رسمی دو کشور به رسمیت میشناسد.

معقول آن است تا افغانستان و پاکستان روی حل این معضله با هم مذاکره کنند و در روشنی حقایق تاریخی و مطابق به اصول و موازین حقوق بین الدول در مورد  یک حل عادلانه به توافق برسند.

آنانی که به رسمیت شناختن فوری و یک جانبه را مطرح میکنند ، به این پرسش منطقی که تبعات این به رسمیت شناختن چی خواهد بود و افغانستان در کوتاه مدت ، میان مدت و داراز مدت از آن چی چیزی هایی را به دست خواهد آورد و چی چیزهایی را از دست خواهد داد، عاجز اند و نیز هیچ تضمینی ارایه کرده نه میتواند که پس از آن پاکستان از جنگ اعلام ناشده و طرح عمق ستراتیژیک و یا در واقع مبدل ساختن افغانستان به صوبه ی ششم  دست بردارد.

پس این موضع به صورت کامل میتواند منطقی و بر حق باشد که آغاز مذاکرات برای حل مساله ی دیورند منوط به قطع  کامل  و عملی جنگ اعلام ناشده و سیاست «عمق ستراتیژیک» پاکستان در قبال افغانستان  گردد. افغانستان در این ارتباط میتواند و باید به پاکستان و جامعه ی بین المللی یک نقشه ی راه  پیشنهاد کند. نقطه ی آغاز این نقشه ی راه  باید  قطع  هرگونه  کومک-  به شمول آموزش ، تسلیح، تجهیز و دادن پناهگاه-  به شورشیان و قطع صدور شورشگری  به افغانستان  و یا در واقع انجام عملی تعهدات رسماً اعلام شده ی پاکستان در برابر جامعه ی جهانی  باشد و مرحله ی نهایی  آن همانا مذاکرات میان افغانستان و پاکستان برای حل مساله ی دیورند.

خوبی طرح و ارایه یک نقشه ی راه در این است که میتواند منجر به یک اجماع ملی در مورد مساله شود و تلاش پاکستان برای ایجاد تفرقه ی بزرگ در افغانستان در مرحله ی حساس کنونی را ناکام بسازد. به علاوه داشتن چنین نقشه ی راه این فرصت را فراهم میسازد تا موقف افغانستان در برابر پاکستان از یک پشتیبانی وسیع بین المللی برخوردار شود و  نه برعکس آن. خوبی دیگر چنین نقشه ی راه در این است که میتواند  جلو فریبکاری و عهدشکنی مجدد و مکرر پاکستان را بگیرد؛ زیرا تا کنون پاکستان هیچ قول و قرار و قرارداد با افغانستان را عملی نه کرده است و در امر مبارزه با تروریزم نیز پاکستان در برابر جامعه ی جهانی پیوسته  فریبکاری نموده  که در نتیجه ی آن شهرت یک دولت دروغگو را کسب کرده است.

*

مساله ی دیورند جهات بسیار پیچیده ی حقوقی دارد. از اظهارات رهبران سیاسی کنونی افغانستان میتوان دریافت که اینان چندان با پیچ و خم ها و باریکی های این مساله آشنا نیستند.  گمان نه میرود که در میان نسل امروزی دیپلومات های افغان نیز وضع بهتر از این باشد. علت عمده در این ارتباط گسست های عمیق و فراخی است که در چند دهه ی بحران خونین در امر دولتمداری و دستگاه دیپلوماسی افغانستان پیش آمده است. به همین جهت بسیار ضروری است تا وزارت امور خارجه- و یا هم شاید ریاست جمهوری- گروه های کارشناسان عرصه های مربوطه را توظیف نماید تا جنبه های مختلف مساله ی دیورند را با مراجعه به  اسناد و مدارک معتبر  و سوابق آن ها مورد مطالعه قرار دهند . در نتیجه ی این مطالعات باید استدلال  معتبر حقوقی و اسناد و مدارک برای گزینه های  ممکنه  و از جمله احتمال مطرح شدن مساله در یک محکمه ی ذیصلاح بین المللی ، تدارک دیده شود. در این صورت هم میزان حقانیت و عدم حقانیت موضعگیری های گوناگون کنونی  و هم  نتایج، پیامد ها و تبعات گوناگون به رسمیت شناختن و به رسمیت نه شناختن خط دیورند، روشن خواهد شد.

**

بحث دیورند در وضعیت کنونی یک بحث انحرافی است- هم از سوی پاکستان و هم از سوی رییس جمهور و اپوزسیون سیاسی افغانستان. پاکستان با پیش کشیدن این بحث میخواهد توجیهی برای سیاست مداخله گرانه و تجاوزکارانه ی خود در برابر افغانستان دست و پا کند و خود را از فشار و تجرید بین المللی نجات دهد و برعکس  پشتیبانی بین المللی از افغانستان را تضعیف نماید . هدف  بازیگران صحنه ی سیاسی کنونی افغانستان نیز  از گرم ساختن تنور این مساله  نه میتواند با منافع و مصالح علیای افغانستان مرتبط دانسته شود؛ زیرا افغانستان در شرایط کنونی در وضعی نیست که بتواند  به حیث یک طرف مساوی با پاکستان وارد مذاکره و یا هم مقابله برای حل همچو مسایل پیچیده و حساس شود.

حکومت ، اپوزسیون و تمام افغان ها در هر صورتی باید در مقابل عبور قوای پاکستانی از خط دیورند متحدانه عکس العمل نشان بدهند- چنان که در رابطه با برخورد میان قوای افغانی و پاکستانی در گوشته این کار را کردند- و چنان که در بالا آمد با توافق در مورد یک نقشه ی راه ، موقف متحدانه یی را در قبال پاکستان شکل دهند . افغان ها تنها با تفاهم، همبسته گی و اتحاد ملی میتوانند توطیه های ناپاک پاکستان را ناکام بسازند.  دفاع از استقلال ، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان، در  برابر تجاوز و مداخله ی خارجی  و هر گونه خطر  دیگر مسوولیت مشترک تمام افغان ها است . سرنوشت افغانستان و همه ی مردم افغانستان وابسته به  چی گونه گی برخورد با این مسوولیت است.

***

لینک های مرتبط با موضوع:

افغانستان و خطر صوبه ششم شدن

افغانستان روی چنگک قصابی منافع همسایه ها

همبسته گی ملی سد مطمین در برابر سیاست ناپاک پاکستان

دیورند و مسایل موجود در مناسبات افغانستان و پاکستان

آرشف سخن روز

نگاهی بر سفر غنی به پاکستان - نه « زور کم ،‌ قهر بسیار» و نه «عقل کم ،‌ چال کلان»

 صفحه ویژه ی مدیر مسوول آسمایی