رسیدن به آسمایی: 28.10.2009 ؛ نشر در آسمایی: 29.10.2009


اسماعیل فروغی

دور دوم انتخابات یا حکومت مؤقت ؟

در حالی که فقط چند روز محدود به هفتم نوامبر، روز تدویر دومین دورانتخابات ریاست جمهوری افغانستان ، باقیمانده است ؛ حد س و گمانها و شک و ترد ید ها در مورد تدویر یا عدم تدویر دور دوم انتخابات ، روز تا روز افزایش می یا بد . این حدس و گمانها زمانی بیشتر افزایش یافت که ، عبدالله عبدالله رقیب رییس جمهور حامد کرزی ، پیش شرطهایی در ظاهر واقعبینانه ی خویش را به خاطر شرکت در دور دوم انتخابات، به مقامات دولتی افغانستان و جامعه ی جهانی ، پیشکش نمود . او با صراحت و قاطعیت هوشدار داده است که : در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهد کرد مگر آن که ، وظایف سه وزیر برحال حکومت ( داخله ،معارف ، سرحدات ) و رییس ارگانهای محلی ، بحال تعلیق در نیا مده و برخی مقامات برجسته ی کمسیون مستقل انتخابات بشول رییس آن ، از وظایف شان برکنار نگردند . این پیش شرطهای آ قای عبدالله که تا هنوز روشن نیست به ابتکار خودشان صورت گرفته است یا از سوی بحران سازان خارجی دیکته شده است ؛ این گمانه زنی ها را بیشتر تقویت میبخشد که ، شاید درامه نویسان اصلی ، سناریوی دیگری را برای افغانستان طرحریزی نموده باشند ـــ سناریویی را که نه آقای کرزی و نه آقای عبدالله ، در آن برنده هستند . زیرا آنان هردو در انتخابات دست به تقلب زده اند و هردو باعث ایجاد این مضحکه شده اند . به باور ناظران اوضاع افغانستان ، درامه نویسان اصلی که تا هنوز در جستجوی مهره ی اصلی سرگردان هستند ، همین اکنون سرگرم رایزنی بخاطر به تعویق انداختن انتخابات تا بهار سال آینده ، و تشکیل حکومتی مؤقت برای افغانستان و یا تدبیری کاملا جد ید و غیر منتظره هستند که بدون شک تا چند روز دیگر بیشتر روشن خواهد شد . پیش شرطهای عبدالله عبدالله درست زمانی با این قاطعیت مطرح شده است که آقای زلمی خلیل زاد سا بق سفیر ایالات متحده ی امریکا و نماینده خاص جورج بوش نیز بار دیگر و اینبار در نقشی دیگر ، داخل افغانستان شده ، محافل و نشستهای سوال برانگیزی به طرفداری خویش در کابل ، براه انداخته است . باساس گزارشهای رسانه ها ، در برخی ازین محافل ، شخصیتهای سرشنا س افغانی ، آ قای خلیل زاد را کیمیای سعادت و تنها شخصیتی دانسته اند که کشتی شکسته ی افغانستان را میتواند به ساحل نجات برسا ند و بس . هر چند در نظر نیست طی این تحلیل کوتاه خبری ، نقش سازنده و یا تخریب کننده ی آقای زلمی خلیل زاد را به بررسی بگیریم ؛ اما این پرسش را همیشه میتوان از ایشان مطرح کرد که چرا افغانستان پس از هشت سال حضور گسترده ی مادی و نظامی امریکا و جهان ؛ هنوز هم در همان گردابی غوطه میخورد که قبلا غرق گردیده بود ؟ در باره نسخه های نا کام و طرحها و پلانهای زیانبخش هشت سال گذشته که افتخار آن بیشتر به آقای خلیلزاد تعلق گرفته ، و صدمه ی مرگبار و ویرانگر آنرا ملت عذابد یده ی افغانستان متحمل گردیده است ، در مقال دیگر ، بحث خواهیم نمود . اما آ نچه درینجا قابل گفتن هست ، اینست که : طراحان استراتژی جنگ و صلح در افغانستان ، هر آن که بود ند و باشند ، با طرح و به کا ر گیری تاکتیک های نا سنجیده واستعماری ، کشور ما را از یک بحران به بحران دیگر و از یک افتضاح به افتضاح دیگر سوق میدهند .
افتضاح و رسوایی که از اثر تقلب گسترده و منحصر به فرد در انتخابات افغانستا ن، به بار آمد ، اگر از یکسو آبرو ریزی بزرگی برای دولتمداران افغانستان بود ، از جانب دیگر همچنان آبرو ریزی تاریخی ای بود برای سازمان ملل متحد ، ایالات متحده امریکا و سایر کشور هایی که بخاط منافع غرض آلود و توسعه طلبانه ی شان ، انتخابات نمایشی را در افغانستان براه انداخته اند.
آنان که خود ایجادگر این افتضاح و رسوایی بود ند ، اکنون به این کوشش اند که ، یا متقلبین بزرگ را بار دیگر شاخ به شاخ نموده ، درامه ی افتضاح را به پایان برسانند و یا به نمایش درامه ی جد ید ی که از قبل آماده نموده اند ، آغاز نمایند .
جالبتر از همه اینست که ، در چنین اوضاع و احوال بحرانی ، در حالی که دولت امریکا اراده ی اعزام دهها هزار سرباز تازه نفس را به افغانستان دارد ؛ حا مد کرزی رییس جمهور افغانستا ن بار دیگر نمایش مستقل نما یی را براه انداخته ، قابل اعتماد بود ن امریکا را بعنوان متحد افغانستا ن زیر سوال برده است .
او درین اواخر این سوالات را مطرح نموده است که : آیا ایالات متحده ی امریکا و غرب ، شرکا ی قابل اعتماد برای افغانستان هستند ؟ آیا ما چیز ها یی را که آنا ن در اول وعده داده بود ند بدست آورده ایم ؟
رییس جمهور کرزی که طی هشت سال گذشته ، نقش خود را درین درامه ی بزرگ بخوبی بازی کرده ، و هنوز هم میتواند همان مهره ی مورد اعتماد امریکاییان با شد ؛ درست زمانی دوستی امریکا را زیر سوال میبرد که ، گمانه زنیها د ر باره ی دور دوم انتخابات و تد ویر یا عد م تدویر شدن آن شکل گرفته است .
جناب ایشا ن که همواره از میان بحران ها ، شعار های جذاب تبلیغاتی بیرون میآورند ، اینبار نیز با بکار بردن این شعا ر جذاب ولی بسیار کهنه و بسیار آشنا ، میخواهند حریف یا حریفان خویش را مغلوب نمایند .
بهرحال ، چه آقای کرزی به امریکاییان نزدیک شود و یا از آنا ن دوری گزیند ، هرگاه قرعه ی فال بنام ایشان نیفتاده باشد ، همین دور دوم انتخابات و همین پیش شرطهای آقای عبدالله ، بهانه یی خواهد بود برای ختم کار و اقتدار وی ؛ د ر غیر آ ن همان آش است و همان کاسه که جناب ایشان طی هشت سال گذشته با آن آشنا یی کامل دارند .
پایان