گفت و شنود با ويدا صمد زی

« دختر شايسته افغانستان»

 

 

ورود به سايت رسمی ويدا صمدزی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

- چی شد که شما در مسابقات زيبايی اشتراک کرديد؟

- من در سال2003  در  مسابقه دختر شايسته سال  که اسمش بود “Miss USA International” و دارای اهداف بشر دوستانه  است  اشتراک ورزيدم.  در آن جا  بين سی نفر مقام سوم را به دست آوردم.

- با چه مليتی اشتراک کرديد ؟
- افغان-آمريکايی.

-   پس چی شد که به عنوان ملکهءزيبايی افغانستان  معرفی شديد ؟
- چون متولد افغانستان و افغان تبار هستم اين به من حق می دهد تا به حيث  Miss Afghanistan روانه  مسابقات شوم.

 - فکر نمی کرديد  که ممکن است در افغانستان - به خصوص بنيادگراها -  عکس العمل تندی نشان بدهند؟
- من فکر کردم و فکر می کنم که اين مسأله 
يی نيست که حکومت و يا ملاها در موردش تصميم بگيرند. ما قبلاً در افغانستان هم انتخاب دختر شايستهء سال را داشتيم.

 - به نظر شما آيا ظاهر شدن با لباس آب بازی  با اسلام که دين مردم افغانستان است و با فرهنگ افغانی   ، در تضاد قرار ندارد ؟

- اين کار با فرهنگ من و شمار زيادی از جوانان مثل من و با درک من از اسلام و درک شمار ديگری از روشنفکران از اسلام  ، در تضاد نيست.

- خوب بسياری ها اين را بی حجابی و حتّا بی عفتی می دانند و مخالف با احکام صريح اسلام ...

- عفت حجابی است که انسان را از هر فسادی حفظ می کند. به باور من منظور اسلام از حجاب رعايت عفت است نه اين که زن سراپای خودش را بپوشاند. حکمی که بر آن استناد می شود حکم عبادی نيست ، بل در جملهء احکام تأييدی برای اصلاح عنعنات قوم عرب در 14 قرن پيش بوده است.  امّا ، خوب می دانم که در  جامعهء مردسالار ما - به خصوص ملاهای ما - از سطح ديگری به اين مسأله می نگرند .

- شما عفت را چی گونه تعريف می کنيد ؟

- عفت از نظر من رعايت ارزش های اخلاقی است  .

- در اين صورت بايد اخلاق را هم تعريف کنيد ...

- من فکر می کنم  برای اخلاق ارزش های عموم بشری وجود دارد  و در اين مورد مشخصی که ما و شما داريم در موردش بحث می کنيم ، ارزش بنيادی اخلاقی اين است که کسی  بدن ، شخصيت و نفس خودش را نفروشد . درک من از عفت چنين است .

- آيا والدين تان با اين کار مؤافق بودند ؟

- من فقط برنامهء خودم را از روی احترام و محبت متقابلی که بين ما است ، با آن ها به طور کلی در ميان گذاشتم بدون أن که وارد جزييات شوم و از آنان طالب اجازه نشدم ؛ چون خودم را برای اين که در مورد مسايل زنده گی خودم خود تصميم بگيرم ، کاملاً بالغ می دانم .

- آيا خانوادهء شما با دشواری هايی مواجه نشد ؟

- چرا در اول هم من و هم خانواده ام سخت زير فشار بوديم .

- از طرف چی کسانی ؟

- خوب شماری از به اصطلاح ملاها ، سخت ترين واکنش ممکنه را نشان دادند . برخی مقامات رسمی افغانستان هم در مورد اظهار نظرهای منفی کردند .

- و کسانی هم از شما طرفداری کردند ؟

- بلی ،  چرا نی .

- کی ها .

- از رسانه ها و محافی خارجی که بگذريم ، از شمار زيادی از  افغان ها از سرار سر جهان از مرد و زن تا پير و جوان نيز  ايميل های تأييدی و تشويقی دريافت کردم .

 - اصلاً شرايط دختر شايسته چیست ؟
- درباره اين است که به جامعه خدمت بکنيم ... هر کدام هدف مخصوصی دارد ... Miss World ، Miss Universe ... همه اين ها راجع به موضوع های بشردوستانه و انسانی است. ما هم منظورمان اين بود تا به سهم خود در کوشش ها برای نجات سيارهء ما از شر جنگ ، تندروی ، مخاصمت ها و ... تهديدهای ديگر عليهء بشريت سهمی بگيريم 
.

- بسياری ها فکر می کنند که اين مسابقه تنها همين نشان دادن زيبايی چهره و اندام بود .

- نه خير فهم ، درک ، دانش ، استعداد هنری ،  شخصيت و شيوهء برخورد ، استقامت و معيارهای ديگر به هيچ وجه  نقش کمتری از زيبايی در انتخاب بانوی جهان ندارد.

- خوب اين چيز ها را چی گونه در مسابقه تشخيص می دهند ؟
 يک شب مثلاً داوران مسابقه با هر يک از نامزدان مقام دختر شايسهء جهان صاحبه کردند . سوال های مختلفی پرسيدند. از من راجع به افغانستان خيلی پرسيدند که مشکل عمده افغانستان چيست، از نظر محيط زيست چه مشکلاتی دارند ... مشکل صحی و چيزهای ديگری از اين قبيل .
 يک روز ديگر هم جايی رفتيم که کوه و تپه های سرسبز و آب بود ، اونجا مقاومت نشان می داديم که چه کسی می تواند بيشتر تحمل کند ... با ريسمان خيز می زديم ، بايد از آب می گذشتيم  ... برخی از اشخاص نتوانستند و درون آب می افتادند. اما من تونستم که بگذرم. خيلی خوش گذشت.
جمعاً مسأله سه هفته طول کشيد. از شروع بايد می رفتيم کودکستان و اطفال را می ديديم ، مکاتب و آسايشگاه بزرگسالان  را می ديديم . همه روزه  از صبح تا ساعت ۱۰ يا ۱۱ شب  چنين برنامه هايی داشتيم.  و در تمام اين مدت داوران مراقب گفتار و کردار ما بودند و مشاهدات خود در مورد هر يک از اشتراک کننده گان  را يادداشت می کردند 
.

- از استعداد  هنری هم ياد آوری کرديد ، در اين زمينه شما چی کرديد ؟

- من رقص کلاسيک هندی را  به صورت مدرنی که خودم تنظيم کرده بودم اجرا کردم . کسان ديگری آواز  خواندند و يا هنری ديگری را به نمايش گذاشتند. از اين بخش هم يک جايزه گرفتم.

- وقتی که امروز به جرياناتی که گذشت می نگريد ، از آن چی نتيجه گيری می کنيد ؟
-  من نه صرف  از سر شوق و ذوق ، بل آگاهانه و هدفمند اين کار را کردم و امروز هم اگر به فرض محال برگشت به گذشته ممکن می بود، باز هم همين کار را می کردم. از اين طريق جهان و زنده گی مردمان جهان را بهتر و عميقتر شناختم 
.

- خوب هدف شما از اين کار چی بود ؟

- هدف من اين بود که به دنيا بگويم  که افغانستان تنها همين چند گروه بنيادگرا و افراطی نيست . من می خواستم افغانستان ديگری را هم به ياد جهان بياورم - افغانستان پيش از سلطهء بنيادگراها را  . می خواستم بگويم که افغانستان زن های تحصيل کرده ، خود آگاه ، نو انديش و هوادار مدرنيته هم دارد  .

- آيا به اين هدف رسيديد ؟

- بلی از اين جهت کاملا به هدف رسيدم . و امّا در کنار آن هدف ديگری هم برای بذل کمک های بشر دوستانه به زنان و کودکان نيازمند و معلولين و معيوبين افغانستان هم بود .  من با جمع آوری اعانه ها و نيز فروش جتری که خوم تهيه کردم هزاران دالر کمک به اين هموطنان از طريق يک مؤسسهء خيريه مبذول داشتم . مثلاً ده هزار دالر از طريق IOC به يتيمان افغانستان کمک کردم . حال هم برنامه دارم تا با مس يونورس 2005  دو هفته برای کمک به مبتلايان به ايدز به آسيا سفر بکنيم .

- آيا پس از انتخاب تان به افغانستان هم سفر کرديد   ؟

-بسيار مايل بودم ؛ وامّا ،  متعصبين و افراطيون  با تهديدات علني و جدی شان  ، مانع از مسافرت من به افغانستان گرديدند .

- اين رويداد  چی تأثيراتی بر زنده گی تان بر جا نهاد ؟

- خوب در مجموع اين برای من يک تجربهء بسيار جالب ، پر خاطره و آموزنده بود .

- پس از انتخاب ، در برخورد افغان های مقيم امريکا با شما  هم تغيری رونما شد ؟

- بلی ، بسيار و در معنای بسيار خوب . حتّا برايم بازی در فيلم ها  پيشنهاد شده است  . همچنان در شبکهء تلويزيونی  IPN بخش موسيقی و نيز مصاحبه با هنرمندان هاليود را گرداننده گی می کردم .

- و  چی مصروفيت   های ديگری داشتيد ؟

- در چند مسابقه ديگر هم دعوت شدم و مقام هايی کسب کردم ، باری هم به حيث عضو هيات ژوری در مسابقات دختر شايستهء سال انتخاب شدم .  مدتی هم در هندوستان کارهای هنری انجام دادم .و امّا ، کوشش من بيشتر در اين جهت بود تا اگر بتوانم به هموطنان نيازمندم در داخل افغانستان کمک های بشردوستانه مبذول دارم . تا حدی هم در اين امر - چنان که پيشتر گفتم - توفيق داشتم . همچنان به قربانيان سونامی کمک هايی مبذول داشتم و ضمن سفر برای تسليم دهی همين کمک ها به هندوستان بود که اين جا از من برای کار به حيث مدل دعوت شد. و به زودی هم جهت اشتراک در مسابقات دختر شايستهء جهان به چين مسافرت خواهم کرد .

- به چی حيث در اين مسابقات اشتراک می ورزيد ؟

- به حيث عضو هيات ژوری .

- آيا افغان های مقيم امريکا ، مشکلاتی هم براي تان  خلق کردند ؟

- نخير اصلاً ،  تا امروز من هيج برخورد منفيی نديده ام. هر جايی که می روم - مثلاً  کنسرت های افغانی - همه از من ابراز  حمايت می کنند. همه من را دوست دارند و با من عکس می گيرند و من احساس خوشی دارم.

- وا لدين و اقارب تا چی گونه ؟

- پدر و مادرم در اول با شنيدن اخبار رسيده از افغانستان و واکنش برخی از اقارب ما سخت زير فشار قرار داشتند ؛ ولی به تدريج همه چيز عادی گرديد و فعلاً مرا موجب افتخار خود می دانند.

- واکنش اقارب تان چی بود؟

- برخی ها در مورد نام خانواده گی جنجال داشتند ؛ ولی خوب به تدريج مشکل رفع شد و ديدند که من کار بدی نکرده ام ...

- آيا اشتراک در اين مسابقه و مصروفيت های بعدی ناشی از آن اثرات منفيی هم بر زنده گی تان داشت ؟

- کم از کم متأسفانه بر جريان تحصيلاتم اثر منفی گذاشت . به هر رو ، اکنون يک سال ديگر از تحصيلاتم برای کسب درجهء ليسانس باقی مانده است  و اميدوارم بتوانم آن را به پايان برسانم . و چون زياد در سفر هستم ، متأسفانه از مهر و محبت خانواده و از دست پخت مادرم دور می مانم که اين کمبود را هميشه وقتی در سفر باشم احساس می کنم .

- از چی مدت از افغانستان دور هستيد؟
- از بيش از يک دهه .
- چرا افغانستان را ترک گفتيد ؟
- تا  سال ۱۹۹۲ هيچ دشواريی نتوانست والدينم را ناگزير از ترک وطن کند.  با تغيير رژيم  و شايد بهتر باشد گفت سقوط رژيم و فروريزی دستگاه حکومت ، حقوق زنان کاملاً سلب شد ، ديگر هيچ امنيتی موجود نبود  و مصايب ديگری که همه گان از آن اطلاع دارند . در نتيجه ما ناگزير از مهاجرت شديم 
.

- از افغانستان مستقيم به امريکا مهاجرت کرديد ؟

- نه خير اول به پاکستان و از آن جا به هند رفتيم و سپس من نزد خويشاوندانم به امريکا آمدم .

-  وقتی به امريکا آمديد چی احساسی داشتيد و آيا توافق با محيط نو برای تان آسان بود؟
- احساس خوشی داشتم که می خواستم آمريکا بيايم. پسر و دخترهای عمه هايم، همه گی اينجا بودند. مشکل بود که خانواده را در پاکستان پشت سر گذاشتم ، منتها با يک اميد و آرزوهای خوب آمدم. فرق زياد ديدم. فرهنگ ما و آمريکا خيلی متفاوت بود. در شروع زياد شوک زده شده بودم منتها آهسته آهسته توانستم خودم را با محيط آمريکا و شرايط آن آشنا کنم.

-  مثلاً چی چيزهايی در محيط نو براي تان دشوار بود ؟
-  خوب ، مثلاً وقتی من برای آشنايان امريکايی ام فکاهی  می گفتم آنان اصلاً نمی خنديدند ، وقتی هم که آنان برای من فکاهی می گفتند ، من هم نمی فهميدم منظورشان چيست!

- در فرهنگ آمريکايی بيش از همه چه چيزی برای تان بيشتر جالب توجه است؟

- آزادی های فردی مهم ترين ارزش جوامع غربی است . اين چيزی است که ما در کشورهای شرقی و از جمله افغانستان از آن محروم هستيم . در نتيجه ما افغان ها اکثراً دارای چند چهره هستيم : يکی آنانی که نزد خود مان هستيم ، ديگری در ميان خانواده و سومی نزد مردم .

- و در فرهنگ افغانی چی چيزی برای تان بسيار ارزشمند تر است ؟

- در فرهنگ افغانی روابط و گرمای فضای خانواده گی از نظر من ارزش بسيار مهمی است . متأسفانه در جوامع غربی فرزندان و والدين و اقارب هفته ها و گاه هم ماه ها با هم ديد و بازديد کرده نمی توانند . کسانی کم نيستند که تنها در سال يک بار و آن هم در روزی که به همين مناسبت در نظر گرفته شده است ، با هم ملاقات می کنند .

- از نظر فرهنگی اکنون در کجا قرار داريد.

- کوشش می کنم  از هر دو فرهنگ ارزش های مثبت را پذيرفته و با هم مزج کنم و از همهء فرهنگ های ديگر هم  که هنگام مسافرت ها با آن ها آشنا می شوم چيزهای ارزنده و مثبت را بياموزم .

- خانم صمدزی ، پس از شما چند دختر ديگر افغان هم - از استراليا و انگلستان- در مسابقات مشابه برنده شدند. پيام شما به آنان چيست؟

- اين برای من خبر خوشی است . اميدوارم آنان برای جهان بهتر و فردای بهتر افغانستان هم کار مثبتی انجام داده بتواند. من فکر می کنم ارايه يک سيمای متمدن و شايسته از افغانستان ، می تواند در امر جلب کمک ها و سرمايه گذاری های بين المللی در افغانستان هم کمک بکند . اميدوارم روزی افغانستان مانند چين و ببرهای جوان آسيا برای جهان جذاب شود .  چيام من به همه بانوان افغان  اين است  که از فشارها و واکنش های

 منفی احتمالی از سوی عده يی تندرو و بنيادگرا هراس نداشته باشد و با شهامت راه زنده گی شان را چنان که خود می خواهند طی کنند .

 

 

 
صفحهء ويدا صمد زی