مسايل جامعهء چند فرهنگی

و افغان های مقيم آلمان

گفت و شنود اختصاصی با

خانم کلاوديا روت

رهبر حزب سبزها

و نمايندهء پارلمان آلمان ( بوندستاگ)

خانم کلاودیا روت رهبری حزب سبزها را بر عهده دارد و یکی از برازنده ترین شخصیت های سیاسی آلمان به شمار می رود . کلاودیا روت در سال 1955 تولد یافته است. وی ، پس از ختم تحصیل ،  نخست به حیث هنرمند تیاتر به کار آغاز کرد. او هنرمند دارای آرمان و تعهد اجتماعی بود.

سهم گیری کلاودیا روت در مبارزات انتخاباتی حزب سبزها ، روابط او را حزب سبزها نزدیک تر و مستحکم تر ساخت .  سهم گيري کلاوديا روت در مبارزات انتخاباتي حزب سبزها ، روابط او را حزب سبزها نزديک تر و مستحکم تر ساخت .  در انتخابات سال  1989 برای پارلمان اروپايی به حيث يکی از  نامزدهای حزب سبزها اشتراک ورزيد و  براي اولين بار به حيث نمايندهء پارلمان  اروپايي، انتخاب شد. در انتخابات بعدي – 1994- نيز در شمار کانديدان حزب سبزها دوباره  به حيث عضو پارلمان اروپايي انتخاب گرديد. خانم کلاوديا روت تا سال 1998  رييس فراکسيون تمام احزاب سبز در پارلمان اروپايی بود.  وی در   سال  1998 به حیث نمایندهء مردم در بوندستاگ ( پارلمان فدرال آلمان ) انتخاب شد و به کار در پارلمان اروپایی پایان داد .

در سال 2001 به حیث رهبر حزب سبزها انتخاب گرديد و پس از مدتی از این پست استعفا نمود و در سال 2004 بار دیگر به حیث رهبر حزب سبزها برگزیده شد.

گفتنی است که حزب سبزها گرچه بیشتر به خاطر برنامه و مبارزه برای حفظ محیط زیست شهرت یافته است ؛ ولی این حزب به همان پیمانه هم در جنبش صلح ، هواداری از حقوق بشر، آزادی و عدالت اجتماعی و از جمله دفاع از حقوق اقلیت ها و شهروندان خارجی تبار ، جدی و ساعی است .  حزب سبزها  به رهبری خانم کلاودیا روت ، یگانه حزب سیاسی آلمان بود که با تصمیم کنفرانس وزرای داخلهء ایالات آلمان در مورد بازگردانیدن پناهجویان افغان ، به افغانستان ابراز مخالفت نمود.

حزب سبزها هوادار جدی جامعهء دیمکراتیک چند فرهنگی  است  . شاید به همین دلیل هم است که از جملهء رهبران احزاب سیاسی آلمان ، تنها خانم روت حاضر شد تا در مرحله یی که جامعهء چند فرهنگی و به خصوص در رابطه به اسلام و مسلمانان در اثر حوادث اخیر تروریستی در اروپا ، از سوی راستگرایان و محافظه کاران  زیر پرسش برده شده است ، به پرسش های ما در این مورد پاسخ بگوید که اینک آن را به توجهء تان می رسانیم  .

***

حميد عبيدی : خانم کلاودیا روت به نظر شما علت بنیادی این که حالا اکثریت آلمان ها و اروپایی ها میان اسلام و تروریزم و مسلمان و تروریست نمی توانند تفریق قایل شوند ، چیست ؟

کلاودیا روت : به نظر من  علت عمده  شیوهء سطحی خبرپراگنی و شیوه های سادهء تصویر سازی توسط رسانه های جمعی  و سیاست است . چشم پوشی از تفاوت های اساسی ، شاید کارهای ژورنالستیک و خبررسانی را در کوتاه مدت آسان بسازد ؛ ولی ، تأثیرات درازمدت این شگرد ، فاجعه بار است . در این رابطه باید به ویژه له  سهم آن سیاستمدارانی اشاره کرد که می کوشند اهداف سیاسی شان را به شیوه های پوپولیستی به دست بیاورند و نیز به سهم همه عوامفریبانی باید اشاره کرد که به مشاجرات لفظی نازل و تبصره های غیر تفریقی می پردازند .

و امّا ، من فکر می کنم،  اکثریت بزرگ  آلمانی ها و اروپای ها وقتی که در مورد  تجارب مشخص شان از همکاران و یا هم همسایه های مسلمان شان مورد پرسش قرار گیرند ، نگرش دیگری نسبت به اسلام و مسلمانان را ارایه می دهند. اسلام از سده ها ها به این سو یک دین اروپایی نیز  بوده و مسلمانان در زمان حاضر دومین گروه بزرگ دینی در اروپا هستند .

حمید عبیدی : آیا فکر نمی کنید که توسعهء نگرش های منفی و دشمنانه نسبت به اسلام و مسلمانان ، در فرجام می تواند نظریهء « جنگ فرهنگ ها » را به واقعیت مبدل کند؟

کلاودیا روت : بلی ، واقعاً چنین است . ایجاد و توسعهء هراس از اسلام و مسلمانان و سؤظن  نسبت به آنان ، صلح اجتماعی در کشور ما را با مخاطره رو به رو می سازد.  یکی از پیامدهای مخرب چنین انکشاف منفی آن است که  بر کوشش های هر دو جانب در مسیر همگرایی صدمه وارد می کند .

ما به همزیستی مسالمت آمیز ادیان و فرهنگ ها با همدیگر و در کنار همدیگر احتیاج داریم ، نه به « جنگ فرهنگ ها ». ما  در این رابطه تعهد سیاسی داریم . زنده گی روزمرهء ما توأم با این همزیستی است . غنای فرهنگی و معنوی ما نتیجهء این تنوع فرهنگی است .

حمید عبیدی : آیا چنان که راستگرایان ادعا می کنند ، «تصور» در مورد یک جامعهء چند فرهنگی با ناکامی مواجه شده است ؟

کلاودیا روت : جامعهء چند فرهنگی تصور و مفکوره نه ، بل از همان آغاز یک واقعیت تام بوده است. متأسفانه ، از این و اقعیت مدت درازی چشم پوشی شده است.  در نتیجه چانس های زیادی برای انتگراسیون سیستماتیک  به موقع و شکل دهی دیموکراتیک جامعهء چند فرهنگی از دست رفتند .

در شرایط فعلی باید متوجه باشیم که جامعهء چندفرهنگی واقعیت انکار ناپذیر است . وظیفهء ما این است تا این جامعهء چندفرهنگی را به شیوهء دیموکراتیک شکل دهیم .

حمید عبیدی : آیا حمله بر نظریهء جامعهء چند فرهنگی ، تنها حمله بر دیدگاه های سبزها است و یا اهداف سیاسی وسیع تری را مدنظر دارد ؟

کلاودیا روت : وقتی سبزها به شیوهء دیموکراتیک به عنوان حزب شامل در حکومت  و یا حزب اپوزیسیونی مورد حمله قرار بگیرند ، مسأله یی نیست . این جز فرهنگ مباحثه و جدال سیاسی جامعهء ما است . و امّا با ارایهء معنای نادرست از واژهء « جامعهء چند فرهنگی » یک جنگ داخلی سیاسی برضد مهاجرین و اقلیت ها به راه انداخته می شود . این یک مخاصمت نژادباورانه برضد انسان هایی را می پرورد که به نحوی از انحا دگرگون هستند و به شیوهء دیگر زنده گی می کنند . با وجودی که این اقليت ، نظم دیموکراتیک جامعهء ما  را به رسمیت شناخته و به اساس آن زنده گی می کند.

حمید عبیدی : چرا در امریکا یک جامعهء چند فرهنگی ممکن است ؛ ولی در آلمان بعضی از احزاب سیاسی تحقق آن را ناممکن می شمارند؟

کلاودیا روت: وقتی که ما به تاریخ جامعهء امریکا نگاه می کنیم ، می بینیم که در این باره بین امریکا و اروپا یک فرق اساسی موجود است . ما نمی خواهیم یک کاپی جامعهء امریکایی را در آلمان داشته باشیم. این کار ناممکن است – حتّا اگر آن را خواسته هم باشیم . امریکا و آلمان از راه های مختلف به جامعهء چند فرهنگی کنونی رسیده اند . این بیانگر برخی تفاوت های بنیادی در رابطه به فرهنگ ، روال زنده گی روزمره و عنعنات سیاسی و امثالهم ، میان  دوکشور است.  

چنان که یادآوری کردم حقیقت انکار ناپذیر این است که با رسیدن اولین نسل «کارگران مهمان» ما به واقعیت جامعهء چند فرهنگی و چند دینی پا نهادیم .

عبیدی : آیا نیو نازی ها و راستگرایان افراطی زیر پردهء  مخالفت بی پرده  با جامعهء چند فرهنگی ، دشمنی شان را با خارجی ها و خارجی تباران ، پنهان نمی کنند؟

کلاودیا روت : این گروه ها به گونهء آشکار دیدگاه ها و مواضع نژاد پرستانه دارند . و امّا ، اگر آنان با دشمنی در برابر خارجی ها و شعارهای کاملاّ راسیستی شان تنها می بودند ، ما دیموکرات برای اثبات پوچی این دیدگاه ها و شعارها دشواریی نمی داشتیم . مشکل این است که برخی از سیاست مداران در احزاب بزرگ ملی ، حساسیت این مسأله را درست درک نکرده اند یا این که آگاهانه چنین موضعگیری می کنند تا با تکیه بر پشداوری عده یی ، رأی شان را کسب کنند .

احزاب سیاسیی که از شیوه های پاپولستی و عوامفریبانه کار می گیرند ، زمینهء وسیعی را برای تحقق خواست های نژادپرستانهء نازی های به وجود می آورند .

حمید عبیدی : و به این گونه ارایهء سیمای دشمن از اسلام و مسلمانان، به تقویهء نیونازی ها منجر نمی گردد ؟

کلاودیا روت : نیو نازی ها همیشه  به دشمن تراشی و دشمن پنداری ضرورت دارند. آنان برای حل مشکلات انسان ، طرح و پیشنهاد مثبتی ندارند . اینان با دشمن تراشی ، می کوشند  موجودیت خود شان را توجیه بکنند . بنابرین پیوسته در کوشش اند تا کسانی را دشمن و یا مقصر معرفی بکنند .

حمید عبیدی: آیا انتگراسیونی که محافظه کاران از آن سخن می گویند ، در واقع به معنای منحل کردن نیست ؟

کلاودیا روت : اکثریت سیاستمداران محافظه کار نمی خواهند  بپذیرند که در جامعهء ما  عده یی مهاجر زنده گی می کنند که باید در جامعهء ما مدغم گردند و برای این کار باید طرح مناسبی ارایه شود  و زمینهء آن  فراهم آید تا این مهاجران به اعضای لاینفک جامعهء ما  مبدل گردند .  این سیاست مدران دهه ها این فراخوان ما و تشکل های مهاجرین نشنیدند . بار  نخست این مشکل از طریق ایتلاف حکومتی حزب سوسیال دیموکرات و حزب سبزها ، به گونهء تمام حجم مورد مباحثه قرار داده شد .

ما توانستیم از طریق تصویب قانون قانون مهاجرت به این هدف رسیم که آلمان به حیث یک کشور مهاجرپذیر به رسمیت شناخته شود . این کار مشکلی بود ؛ ولی به زحمتش می ارزید . الان باید پیگیرانه در این سمت کار بکنیم .

حمید عبیدی : برای شما و حزب تان معیار تفریق میان انتگراسیون و اسیمیلاسیون چیست ؟

کلاودیا روت : ما آگاهانه از انتگراسیون اجتماعی حرف می زنیم ، نه از همسان سازی یا اسیمیلاسیون .

پیروان اسیمیلاسیون خود هم نمی دانند که چی می خواهند و چی گونه می خواهند  به آن نایل آیند و از این نظریه بدون در نظر داشت واقعیت های اجتماعی  به حیث یک ابزار مبارزاتی استفاده می کنند .

منظور ما از انتگراسیون این است که همزیستی مسالمت آمیز میان فرهنگ ها ، ادیان، مذاهب و زبان های گوناگون بر پايهء   قانون اساسی آلمان ممکن است.

ما از طریق تصویب قانون جدید مهاجرت و پیشنهاد  تازه برای انتگراسیون ، زمینهء خوبی برای همزیستی مسالمت آمیز را به وجود آوردیم. البته این زمینه ها باید هنوز هم توسعه  و بهبود یابند.

در این میان روشن است که مهاجران باید بر زبان واحد تفاهم تسلط یابند. این زبان واحد تفاهم در کشور ما،  زبان آلمانی است. آموختن زبان آلمانی برای مهاجرین در آلمان بسیار مهم است ؛ چون درب بسیاری امکانات را به روی شان باز می کند.

حمید عبیدی : شهروندان افغان تبار چه گونه می توانند در توفیق  جامعهء چند فرهنگی سهم مناسبی بگیرند؟

کلاودیا روت :  در آلمان کانون های زیادی وجود دارند که توسط شهروندان افغان تبار بنیاد نهاده شده اند. البته این تشکل ها ناهمگون و نامتجانس اند و اهداف مختلفی را دنبال می کنند. تجارب زنده گی این اشخاص قسماً با تجارب ما فرق می کنند. البته که اینان می توانند به شیوهء دلخواه خود زنده گی بکنند و در کنار آموختن زبان آلمانی ، زبان و فرهنگ خود را پرورش دهند. فرهنگ پدیدهء دارای ریشهء ژرف و  پیچیده یی است و پرورش آن می تواند در سطوح و شیوه های گوناگون تحقق یابد.

حمید عبیدی : بازسازی مؤفقانهء افغانستان ، چی نقشی می تواند در امر مبارزه با تروریزم داشته باشد ؟

کلاودیا روت : بازسازی پیگیر و مؤفقانه، دو جنبهء این پدیده را روشن خواهد ساخت . نخست این که انزوا گرایی همانند زمان طالبان ، به فقر و بدبختی منجر می گردد. دوم این که جهان گشوده گی و دیموکراسی ، در پرورش رفاه  اجتماعی و بالابردن سطح زنده گی مؤثر است .

مبارزه بر ضد تروریزم یک مبارزهء چند بعدی است. مبارزه برضد فقر که امری است دراز مدت ، در عین زمان مبارزه بر ضد تروریزم و ریشه های آن است. البته مدتی لازم است تا  ایدیولوژی تروریزم ، زمینه های اجتماعی آن و پندارهای ساده انگارانهء « دوست – دشمن » ، ریشه کن شوند.

حمید عبیدی : آیا افغان های مقیم در آلمان می توانند سهم فعالتر و مؤثرتری در بازسازی افغانستان ایفا بکنند ؟

کلاودیا روت: این را  در همه برنامه ریزی ها- هم در برلین و هم در کابل- باید مورد توجه قرار داد.  این به سود حکومت افغانستان است تا موانع بیروکراتیک ،  سؤاستفاده جويی  و دیگر موانع و مشکلات برچیده شوند تا  افغان های مقیم در آلمان بتوانند به گونهء مطمین ، مؤثر و بدون هراس در بازسازی افغانستان سهم بگیرند. افغانستان به کمک افغان های مقیم در خارج نیاز دارد. اینان  از نظر اندوخته های علمی و اقتصادی و شناخت و تجربهء زنده گی در جامعهء دیموکراتیک ، دارای ظرفیت های خوبی اند  که می توانند برای افغانستان سودمند باشند.

از بازگردانیدن کورکورانه و اجباری افغان ها به افغانستان باید خودداری شود. نباید نمونه های خوب انتگراسیون مؤفقانهء  جوانان و خانواده ها ،  توسط یک سیاست بازگشت کورکورانه و اجباری نابود شوند.

حمید  عبیدی : آیا افغان های مقیم آلمان می توانند به پلی بین افغانستان و آلمان مبدل گردند ؟

کلاودیا روت : چنین پلی همین اکنون وجود دارد . البته این پل با توسعه و ازدیاد تبادلات فرهنگی ، علمی ، اقتصادی و سیاسی و انسانی ، می تواند  پهن تر ، قوی تر و دارای توان انتقال بزرگتر و مؤثر تر گردد. ¢