مواصلت به آسمايی :  04.03.2007

نشر در آسمايی :       04.03.2007

 نویسنده دکتور راینهارد  اروز( Reinhard Erös  )

برگرفته از روزنامهء آلمانی « زود دويچه تسايتونگ»

دوم ماه مارچ سال 2007 عیسوی

ترجمه از منصور سایل شباهنگ
 

چه گونه آدم جنگی را می بازد


کسی که تورنادوها (تورنادوها طیارات نظامی آلمانی اند که با دوربین ها و کمره های مخصوص شان اهداف مورد نظررا شناسایی میکنند و وظیفهء کشف و گزارش را به عهده دارند) را به افغانستان میفرستد؛ به طالبان کمک میکند. برعکس با معلمان و دکتوران  میتوان با آن ها به مقابله پرداخت.

بالاخره باید در چند هفتهء آینده تورنادو های آلمانی در هندوکش برای پیروزشدن در جنگ کمک کنند. این جنگی است که در اصل نمی بایست به جنگ می انجامید. قوای بین المللی آیساف پنج سال پیش با بیست هزار سرباز از سی کشور در واقع به این منظور داخل خدمت شدند که بازسازی سریع  کشور جسما ًو روحا ً درهم شکسته را تضمین کند. در کنار آن میبایست بقایای اندک طالبان و القاعده در چند ماه به وسیلهء قوای مسلح  بسیار مجهز آمریکا از میان برداشته میشدند.


نتیجه متاسفانه چیزی دیگری به نظر می آید:

تولید تریاک از سال 2001 به این سو 10 برابر افزایش یافته است که در سال گذشته بالغ بر 6100 تن شد. بیشترین مبلغ از سود این محصولات به سوی طالبان سرازیر میشود.

رشوه ستانی که در هنگام حکومت طالبان جرم تلقی میشد اکنون دیگر در سطح جهانی بر صدر جدول قرار دارد.

حملات بر مواضع نظامی به اندازهء سرسام آوری فزونی گرفته است، از1632   بار به 5338 بار. جمعا ً شمار کشته شده گان به 4000 تن میرسد. ده برابر بیشتر از سه سال قبل. دیگر نزدیک است که مثل سالهای نود طالبان خود شان را به هیت یک بدبختی کوچک دوباره به نمایش بگذارند.

همهء این وحشتناک است. اما آیا اين وحشت میتواند پایان پذیرد در صورتی که تورنادوهای آلمانی نیروی های رزمنده را رهنمایی کند؟

تورنادوها در مقابل تجمع گروه های شورشیان مؤثر است و ممکن است که آورندهء مصوونیت بیشتر نیز برای نیروهايی باشند که فی الحال اکثرا ً در پایگاه های خود مشغول دفاع از خویش اند. اما تغییری در عراق شونده گی تهدید آمیز این کشور، بمب های خیابانی و حملات انتحاری نخواهند آورد. تعداد زیادی از فرماندهان طالبان تهدید به عراقی ساختن کامل کشور می کنند. نه با وجود تورنادوها بل به علت وجود همین تورنادو ها.

آنها عملیات شان را بر به کارگیریی بمب های کوچک و از دور رهبری شونده متمرکز خواهند ساخت. چرا که در مقابل چنین کارکردی تورنادوها درمانده و عاجزند. بدون این، شمار حملات انتحاری از سال 2004 به این طرف ده برابر افزایش یافته است .

اصلا ً به طور کلی کارها در افغانستان به شکل نادرستی در جریان اند. از سال 2002 بدینسو 85 میلیارد دالر در جهت عملیات نظامی و صرف 7,5 میلیارد برای بازسازی کشوربه مصرف رسیده است که با این حال باز صرفا ً توجه بر پایتخت صورت گرفته و مناطق پشتون نشین از نظر انداخته شده اند.

اکثرا ً کارشناسان خارجی بیست هزار دالر در ماه معاش دارند و در مقابل دکتوران و آموزگاران افغانی در روستا ها کمتر از صد دالر. با این پیآمد که خیلی از آنها بیشتر علاقه مند اند تا از این لحاظ به حیث کارمند و یا رانندهء نیروی آیساف و یا کارگر در پروژه های انکشافی در بدل دستمزد بیشتری شامل به کار شوند. و چنین است که در روستا ها برای سازند ه گی و آبادانی نیروی لازم انسانی وجود ندارد.

یک خرُدضابط آیساف سی چندی یک افسر افغانی معاش میگیرد. افسر افغانیی که آموزش خوب نظامی ندیده و در محافظت خراب، سوار بر ب موترپیکپ با دهن پر از گرد وخاک و واگذاشته شده در گرمای شدید؛ بایست که امنیت یک قطار زرهپوش آمریکایی را بگیرد. سربازان افغانی ده برابر بیشتر از سربازان خارجی کشته میشوند. احترامی که در اوایل سربازان افغانی در برابر قوای نظامی آمریکا از خود نشان می دادند، دیگر دیده نمیشود. از سربازان آمریکایی که در سال 2002 به عنوان ناجی تحسین و تجلیل به عمل آمد، اکنون بیشتر اشغالگر به شمار میروند. و به دیدهء حقارت نگریسته میشوند؛ چرا که رویاروی و مرد مقابل مرد نمی رزمند بلکه با پیشرفته ترین تکنالوجی از هوا حمله ور میشوند.

افغانها به آنها بدگمان اند. چون که آنها به افغانها اعتماد نمی کنند و با آنها مانند غلام های شان رفتار می کنند.

کامیابی و یا ناکامی در افغانستان در کوهها و روستاهای شرق و جنوب تعیین میشود و نه در کابل. حکومت کابل در کشورهای غربی از اعتبار و نیکنامیی بسیار فراوانتری برخوردار است تا نزد دهقان های پشتون که از این حکومت به عنوان یک حکومت ضعیف ،فاسد (رشوه خوار) و ناآگاه و به دور از مشکلات واقعی روزمره مردم یاد می کنند.

از تجزیه و زوال این کشور تنها با یک چرخش بنیادی از سیاست کنونی میتوان جلوگیری کرد. رفتار برتری جویانه و طرز برخورد غربی متقابلا ً مؤجد واکنش های متضاد است. با پشتونها بایست نه با نگاه  از بالا به پایین همکاری کرد. آبادانی ؛ آموزش خوب و ساختن یک اردوی مجهز افغانی و متکی برخویش، وهمین گونه پولیس و حق قضاوت عادلانه ضرورت است. به مستخدمین در این ارگان ها بایست که تنخواهء خوبی پرداخته شود با دورنمای روشن کاری برای آینده؛ تا به این گونه  از رشوه خواری و همکاری شان با طالبان، جنگسالاران و مافیهای مواد مخدر جلوگیری شود.

اجرای مجازات سنگین علیه اشخاص خاطی ، به خصوص آنانی که وابسته گان نزدیک افراد بلند پایهء دولت اند حتمی است. تام کونیکس Tom Konigs فرستادهء خاص ملل متحد می گوید: ما به پول زیادتر و سربازان بیشتر خارجی نیاز داریم تا امنیت و بازسازی را ممکن بسازیم. هیچ چیزی نادرست تر از این نیست! هر کسی میخواهد در افغانستان آرامش و آسایش را ایجاد کند او باید برای خدمات اجتماعی و بازسازی کشور تلاش ورزد. قوای نظامی خارجی در درجهء اول جهت آموزش سربازان بومی و افراد مسلکی سودمند است. برای این منظور سربازان اروپایی مناسبتر از اردوی آمریکا اند و بیشتر قابل قبول.

کشت محدود خشخاش میتواند مجاز و قابل کنترول باشد. تریاک میتواند برای تولید مورفین مورد بهره برداری قرارگیرد. در مراکز محلات کشت تریاک میتوان کارخانه های کوچک دواسازی بنا کرد و به این گونه امکانات کار قانونی را فراهم ساخت. پولی که به دهقانها برابر به نرخ بازار جهانی برای تریاک پرداخته خواهد شد، سه برابر مبلغی است که از فروش حاصلات خود از سوی مافیهای مواد مخدر به دست می آورند.

افزون بر این بایستی چاره و راه حلی برای مدارس تندرو اسلامی در پاکستان سنجیده شود. در آن جا هزاران پسر پشتون با سلاح تعصب مذهبی مجهز میشوند تا سپس به صفت طالبان داخل کشور همسایه شده «کفار اجنبی» را بیرون برانند.

بر حکومت پاکستان بایستی فشار وارد شود تا در کنار هر مدرسهء دینی یک مکتب دولتی را اعمار کنند که در آن جا کودکان آموزش عصری ببینند و به مانند مدارس دینی غذای رایگان دریافت کنند. مناطق سرحدی غرب پاکستان ، «فقیرخانه»ء کشور پاکستان، با کمبود هزاران همچو مکاتبی روبرو است. اگر پاکستان فقط ده فیصد از مصارف وحشتناک نظامی خود را در راستای تعلیم وتربیه به کار اندازد، تمام این ها در چند سال آینده شدنی است.

همین طور در آن طرف سرحد ؛ در شرق و جنوب افغانستان، برای کود کان بايد چشم انداز به سوی یک آیندهء بهتر عرضه شود. اعمار مکاتب خوبی که در آن ها مضامین علمی و امروزین و هم فرهنگ و کلتور افغانی تدریس شود.

بر طالبان پشتون هنگامی میتوان پیروزی حاصل کرد که ما اعتماد اقوام پشتون را در افغانستان و پاکستان به دست بیآوریم.

18سال پیش یک لشکر شکست خورده در فرجام از این سرزمین عقب نشینی کردما نه به علت کمبود قوهء نظامی و به دلیل نبود طیارات نظامی « اکتشافی» که اصلا ً نه.

***


* دکتور راینهارد اروزReinhard Erös افسر بازنشستهء آلمانی بنیادگذار مؤسسهء کمک به کودکان افغانستان است. او بیش از دو مکتب دختران ، پرورشگاه ها برای کودکان یتیم، و مراکز صحی را در شرق افغانستان اداره می کند.