رسیدن به آسمایی:12.2007 .01 ؛ تاریخ نشر در آسمایی :12.2007 .01

میرزا رفعت

دانشگاه های افغانستان ومشکلات آن

از دید یک دانشجو

در این روزها که هوا سرد و بارانی شده ، هر کس برای خرید ضرورت های زمستانی دست و پا می کند. انگار زمستان از راه میرسد و نظام طبیعت فصل جدیدی از سردی و مشقت را به نمایش می گذارد. آمدن زمستان مثل همیشه مروریست بر خاطرات تلخ زمستان سالهای قبل، سالهای دشوار، سالهای رنج ، سالهای درد ، سالهای جنگ ، آواره گی، مصیبت ، طوفان هولناک کوه های بلند هندوکش ، بابا ، پامیر و...قتل عام ، آتش ، نفرت و....
به واقعیت ما فرزندان رنج و مصیبت هستیم. در سرزمین شوره زار جنگ کاشته شدیم. با نفرت و درد در مزرعه اندوه ریشه گرفتیم. در فضای آلودهء سیاست زمین سوخته جوانه زده و قد برافراشتیم و تا ابد در دیار محرومیت و محکومیت می مانیم؛  تا بالاخره از تنفر ابر بی باران بخشکیم.  زنده گی ما همه رنج - رنجی که در سکوتش فریاد است ، در امیدش یاس است و در نگفتنی هایش هزاران گفتنی ها- است.  وقتی یادم از زمستانهای وطنم میاید به خود می لرزم؛ هیولایی از وحشت فکرم را مشغول میکند، با خود فکر می کنم خدایا چی روزهای سختی ! چی مصیبتی ! سردی ، طالبان، جنگ، لیلیه ، بی آبی ، دانشگاه، استاد، لوبیای کرم دار، و....از همه مهمتر امتحان، امتحان ! دانشجو آزمایی ! نه هرگز دانشجوکشی ، قتل عام اندیشه ها نه از نوع طالبانی بلکه از نوع مدرن با فنون خاص در دانشگاه ، کیسه بری! دزدی و سرقت ! نه جیب خالی کردن از نوع روش های اکادمیک و معاملات دانشگاهی. و....
با این مقدمه و به بهانه آمد آمد زمستان و شروع امتحانات زمستانی دانشگاه های کشور قلم و کاغذ گرفته تا تاملی کوتاه بر مشکلات دانشگاه های کشور داشته باشم.
متاسفانه جنگ و خون ریزی دهه های گذشته در افغانستان در کنار ویرانی، قتل عام، آواره گی، بی ثباتی سیاسی، و تضعیف روحیه زیست باهمی تاثیرات ناگوار بر زیربناهای اقتصادی و از همه مهمتر بر الگوهای رفتاری اساتید، کیفییت درسی در دانشگاها، سیستم نظام تحصیلی، ترویج فرهنگ خشونت مطلق العنانی و استاد محوری، زایش و تولید فکر و.... نیز گذاشته است.
به باور من مهمترین مشکلات دانشگاهای کشور  قرار زیر است:
1-  نبود کادرهای مسلکی

 اکثریت اساتید دانشگاه های افغانستان تا مقطع لیسانس به درجه پوهیالی و یا هم پوهنیاری مصروف تدریس هستند؛ موضوعی که حتّا در عقب مانده ترین کشورهای دنیا هم معمول نیست. مطمناً  آمار دقیق از تمام اساتید را ندارم ولی در دانشکده یی که خودم مشغول تحصیل بودم در چهارسال از درس استادی بهره نبردم که تا مقطع فوق لیسانس یا بالاتر از آن در رشتهء تخصصش تحصیل کرده باشد.
2- استاد محوری در قالب خشونت فکری

 خشونت و محصل ستیزی مشکل دیگریست که دانشجویان کشورما از آن به شدت آسیب پذیر اند؛ عقده گشایی های بی معنا، اعمال بدترین نوع خشونت فکری و کینه توزی های بی رحمانه در چوکات اندیشه های نابخردانه فضای با صفای دانشگاها را پیش از پیش آلوده کرده، درساعات درسی خشم و غضب نابجای اکثریت اساتید محور اصلی و در محراق توجه دانشجویان قرارمی گیرد.
وقت استاد داخل صنف (محبس 90 دقیقه یی) محصلین میشود سکوت عجبیب حاکم شده، بحث روی درس، پرسش و پاسخ، لکچر، دادن ماخذ و...در آتش خشم پیشانی چین خورده استاد و سکوت معنی دار و معصومانه دانشجویان ذوب می شود. الگوهای رفتاریی که به این شکل در صنف حاکم باشد نتایج منفی آن جز نفرت، عقده، کم سوادی، خشونت فکری و بالاخره منفی گرایی در همه ابعاد زنده گی اکادمیک چیزی دیگری نخواهدبود.
3- عدم تولید فکر و اندیشه

 مهمترین چالش-که حتی روند پیشرفت و ترقی کشور را به بن بست مواجه ساخته- عدم تولید فکر و اندیشه در دانشگاه های کشور می باشد. دانشگاه همچنان که از نامش پیداست کانون علم، تولید اندیشه، موشکافی مشکلات جامعه، نوآوری، خلاقیت، جهل گریزی و بالاخره کاوش راه های برون رفت از وضعیت نابسامان موجوده می باشد. متاسفانه در دانشگاهای افغانستان نه تنها روی این موضوعات مهم تاکید نشده بلکه گراف این مشکلات را بالا برده که این موضوع یقیناً ربط مستقیم با کمبود اساتید فعال و عدم برنامه ریزی دقیق وزارت تحصیلات عالی کشور درسیستم نظام تحصیلی دارد.

فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی، رشد ظرفیت ها، تحقیق و پژوهش، ابتکار و خلاقیت که از لازمه های دانشگاهی بودن است، زمانی جامه عمل می پوشد که اساتید فعال جذب دانشگاها شده و سیستم نظام آموزشی دانشگاه ها از نو برنامه ریزی شود. تا وقتی که نوت های چند صفحه یی اساتید که از دوران حکومت داود خان و ظاهر شاه به ارث مانده اند و سال به سال تجدید پوش می شوند به موزیم فرهنگی کشور سپرده نشده و اصل روابطه  در جذب اساتید دانشگاه ها مورد بازیابی از طرف وزارت تحصیلات قرار نگیرد، مفاهیم و پژوهش جای حفظ نقطه به نقطه نوت های چند صفحه یی باستانی را پر نکند ، و... ادعای تولید اندیشه ، ابتکار و خلاقیت و مجهز شدن دانشجویان به علوم متداوله روز بیجا خواهد بود.
نگاه دانشجویان به مفاهیم اصلی علوم، نگاه تازه نبوده ، برداشت دانشجو داشته های فکری دوران دانش آموزشی شان است وبس.
علوم اجتماعی، حقوق و علوم سیاسی، ادبیات و... مفاهیم کلیشه یی اند که نام شان عطش تشنه گی مارا فرو می نشاند و شخصیت های کاذب اشباع شده، ما را هر لحظه در قدمگاه دانشگاها با دریشی های لوکس و صحبت های دلنشین تیلفونی به نمایش می گذارد. برداشت ما از تاریخ هنوز حفظ  بیوگرافی شاهان کشور و به یاد داشتن تعداد پسران و زنان شاهان بوده از تاریخ سیاسی جهان همان مفهوم حفظ سنوات جنگ های جهانی را داریم ، ادبیات همان موضوع حفظ اشعار سعدی ومعنی کلمات عربی به فارسی چیزی تازه نمی فهمیم و....
4-عدم توجه به مکان های رهایشی ولیلیه ها

 خوابگاه های دانشگاه های ما مکان مناسب برای زنده گی دانشجو نیست؛ عدم امکانات مناسب، کمبود اتاق، برق، کانالیزاسیون، کتابخانه و... مواردی هستند که هیچگونه بهبودی در آن ها به ملاحظه نمی رسد.
سلول های زندان از نگاه معیشتی و حفظ نظافت از اتاق های خوابگاه به مراتب بهتر هستند. در هر اتاق تا13 دانشجو مثل گوسفند روی هم زنده گی می کنند. در چنین شرایطی نه تنها فضای مناسب برای درس ومطالعه نیست بلکه احتمال شیوع امراض گوناگون به شدت قابل پیش بینی است. در دانشگاه مزارشریف خوابگاهی است که از آن به گوانتاناموی ثانی یاد می کنند. کسی چیزی را  به نام لیلیه و خوابگاه نمی شناسد. نبود آب تشناب مشکلات زیادی را به بارمی آورد که از تاثیرات منفی آن حتّا شهروندان مزارشریف که در اطراف خوابگاه هستند نیز بی بهره نیستند. همه دانشجویان از تشناب مساجد اطراف خوابگاه استفاده می کردند که بالاخره تشنابهای مساجد هم  بر روی دانشجویان قفل زده شد.
عدم نظافت در طعامخانه دانشگاه خود فشار روحی دیگری است که دانشجویان از آن رنج می بردند. لوبیای کرم دار طعام خانهء دانشگاه ورد زبان همه محصلین خوابگاه بود. در پوهنتون کابل محصلین به خاطر ابراز مشکلات معیشتی شان چند قربانی دادند.درست است که ما فرزندان رنجیم و زیربنای اقتصادی کشور ما از هم پاشیده است؛  اما، توجه به کانونهای علم و دانش خصوصاً دانشگاه ها از مسایل مهم کشور میباشد تا دانشگاه های ما که می توانند و باید منشأ تحولات مثبت شوند به وضعیت مطلوبی نرسند جامعه ما راه به سوی انکشاف باز نخواهد کرد.


واما فرصت ها، زمینه ها وراه حل ها
1-نوسازی سستم تحصیلی

سیستم تحصیلی کشور ما شدیداً نیاز به بازبینی و نوسازی دارد. نظام تحصیلی  کهنه نه تنها مشکل ما را رفع نمی سازد بلکه بنا به عدم تطابق با جامعهء امروزی بر مشکلات می افزاید. وقتی نظام تحصیلی ما  نوسازی شود، سیستم نوتیشن کارآیی خود را ازدست داده، رجوع به ماخذ و منابع، کتابخانه ها، تحقیق و پژوهش و ابتکار اهمیت ویژه پیدا می کنند که تولید اندیشه و خلاقیت از ملزومات آن می باشد. رشوت ، معاملات نامشروع دانشگاهی و عقد ه گشایی جایش را به خشونت پرهیزی فکری، تعمیم فرهنگ مطالعه، تلاش در راستای تخصصی شدن و ...می دهد. با اصلاح نظام تحصیلی است که دانشگاه و  صنوف درسی سلولهای زندان فکری نه بلکه باغستان دانش و کانون گرم علم محوری خواهند بود.
2- تجدید نظر درسیستم جذب اساتید

یکی از زمینه هایی که وزارت تحصیلات عالی و هیئت علمی دانشگاها دارند تجدید نظر و بازبینی در روند جذب اساتید است. در شرایط کنونی جذب و استخدام استادان بنا به روابط و با انصراف  از ضوابط و معیار های مشخص تحصیلات عالی صورت می گیرد. تا زمانی که این روند ادامه داشته باشد انجماد فکری و کوتاه نگری های نابخردانه  در دانشگاها حاکمیت خواهند داشت. جذب اساتیدی که مقطع فوق لیسانس و دکتورا را سپری کرده باشند از اهمیت ویژه در شرایط امروزی برخوردار است. عدم زایش تفکر و خلاقیت، نابودی دسته جمعی فکری، استفاده از امتحان به مثابهء شمشیر برنده توسط  استاد برای نابودی استعدادهای شکوفا و....همه ناتوانیهای اکثریت اساتید دانشگاه ها را به اثبات می رساند.
و بالاخره رفع بی عدالتی، پربارساختن کتابخانه ها و توجه به ساحات رهایشی و خوابگاها زمینه و فرصت دیگری برای بهبودی وضعیت دانشگاهای کشور می باشد. تعمیم ارزش ها و مفاهیم اصلی عدالت آموزشی و تحصیلی، روحیه خودباوری و افغانستان دوستی را تقویه، حس تلاش و مبارزه جوانان کشور را با همه مفاسد اجتماعی در همه ابعاد زنده گی زنده و همه را به آینده با صفا مجهز با دانش که مطابق به ایجابات قرن ما باشد امیدوارخواهد کرد.