حمید عبيدی

طنين  زنگ خطر در پايتخت

نهم جوزای سال 1385 برابر با 29 ماه می سال 2006

اين که تصادم پر تلفات وسيلهء نقليهء  نظامی قوای امريکايی با وسايط نقليه ملکی در شمال کابل در صبح روز هشتم جوزا در اثر نقص تخنيکی  اتفاق افتاد و يا در اثر بی مبالاتی راننده ، ديگر مسألهء اصلی نيست.

مسألهء اصلی اين است که رويدادهای متعاقب حادثه ناتوانی ارگان های مربوطه را برای مقابله با چنين « حوادث » و جلوگيری از مبدل شدن آن ها  به هرج و مرج و آشوب نشان داد. پليس کابل نتوانست امنيت شهر و  شهروندان کابل را حفظ کند.

اگر اين ادعا درست باشد که کسانی از اين حادثه برای اهداف خاص سياسی بهره برداری کرده اند و به گفته آقای مجددی آشوب از پيش برنامه ريزی شده بود  ، پس اين عناصر از امکاناتی برای سازماندهی سريع اقداماتی جهت برهم زدن نظم و امنيت در شهر کابل برخوردار اند. در اين صورت اين کسان بايد دارای نوعی سازمان و تشکيلات مخفی باشند. پس گروه يا گروه هاي مخفيی بايد در درون کابل  موجود بوده  باشند که  با سؤاستفاده از اين رويداد دلخراش و تحريک و اغوای عده يی نظم و امنيت را در پايتخت چنان برهم زدند که کار به اعلام قيود شبگردی و مداخلهء اردوی ملی رسيد. و وظيفهء  رياست امنيت ملی بود تا چنين گروه هايی را از قبل تشخيص و مطابق به قانون تحت نظارت قرار می داد و با به دست آوردن اطلاعات ، اسناد ، مدارک و شواهد ، امکان آن را فراهم  می ساختند تا همچو گروه ها از طريق ارگان های ذيربط  به پنجهء قانون سپرده شوند .

گفتن اين که دشمنان مردم افغانستان سعی کرده اند تا برای دستيابی به اهداف ضد افغانی شان از يک حادثه بهره برداری کرده و  ماجرا و آشوب برپا کنند ، نه مسأله يی را حل می کند و نه هم ناتوانی ارگان های حفظ امنيت را توجيه کرده می تواند. بيشتر از اين ، وقتی که بلند پايه ترين مقامات دولتی چنين ادعايی را مطرح می کنند، پس بايد شواهد و مدارک و سرنخ  هايی از سوی ارگان های امنيتی به آنان ارايه شده باشد . در اين صورت در آيندهء نزديک اين دشمنان بايد با  اسناد ، مدارک و شواهد افشأ گردند  و عوامل آنان به پنجهء قانون سپرده شوند. و اگر چنين ادعاهايی هوايی و تنها بر اساس حدس و گمان مطرح شدند باشند، در آن صورت پيامد چنين روشی برای اعتبار مقامات دولتی و دولت نزد مردم بسيار زيانبار خواهند بود. و اگر مراجع ذيربط امنيتی برای پنهان کردن ناتوانی ها ، سهل انگاری ها و خطاهای خود شان اطلاعات نادرستی را  به مقامات رهبری دولتی ارايه کرده باشند، بايد مسؤولين اين مراجع از کار برکنار و مورد بازخواست جدی قرار داده شوند .

به علاوهء ناتوانی ارگان های امنيتی ، مسألهء ديگری که اين رويداد آن را برملا ساخت ، وجود نارضايتی ميان مردم و ايجاد فاصله ميان مردم و حکومت است. مردم از شيوهء جاری « بازسازی» که يک قشر نازک ثروتمند را به بار آورده و بخش بزرگی از کمک دوازده مليارد دالری سرازير شده به افغانستان را نصيب سازمان های خارجی و انجوهای پر مصرف و بی حاصل ساخته است ، سخت سرخورده اند. اين سرخورده گی کم کم دارد به خشم مبدل می شود.

مسألهء حساس ديگر در افزايش ميزان نارضايتی مردم افغانستان شيوهء رفتار  قوای امريکايی است . در ايجاد و افزايش اين نارضايتی ، روش و کردار نظاميان امريکايی به مراتب نسبت به تحريکات دشمنان مردم افغانستان ، نقش داشته است: شيوهء رفتار با زندانيان و موارد سؤرفتار با اسرأ و زندانيان ، برخورد اهانت آميز با اهالی در مناطق جنگی ، تلفات غير نظاميان در بمباردمان ها و ...

نکتهء ديگری که در حوادث اخير به روشنی تبارز کرد ، اين است که در جامعهء افغانی هنوز فرهنگ دموکراسی جوانه نزده است . مردم حق داشتند تا در برابر اين حادثه - به ويژه به علت سابقهء بی اعتنايی مقامات امرکايی نسبت به سؤ رفتار ،  جرايم و جنايات و يا برخورد بسيار نرم آنان  با سؤرفتار ، جرايم و جنايات سرزده توسط نظاميان امريکايی - دست به اعتراض بزنند. اين حق مسلم مردم بود تا از مقامات افغانی و امريکايی بخواهند تا نه تنها حقيقت را روشن سازند و در صورت تثبيت وجود جرم ، نه تنها با مجرمين برخورد قانونی نمايند، بل برای جلوگيری از تکرار همچو حوادث تدابير مؤثری را اتخاذ به به کار بندند. و امّا ، متأسفانه به جای اعتراض مسالمت آميز ، ديديم که چی به ساده گی کار به کجاها رسيد...

اگر عوامل و زمينه هايی که در بالا به آن ها اشاره شد ،  نمی بودند  چی گونه امکان داشت تا « دشمنان مردم افغانستان» بتوانند عده يی از مردم افغانستان را به  ارتکاب اعمال مغاير با منافع و مصالح عليای افغانستان تحريک کنند؟!

در هفته ها و روزهای اخير ما شاهد کشته شدن ده ها نفر و زخمی گرديدن صدها نفر و آواره شدن هزاران افغان از خانه و کاشانهء شان هستيم. شاهد جنگ های جبهه يی ، بمباردمان ها ، حملات انتحاری، به آتش کشيدن مکاتب و شاهد وسعت مناطق ناآرام و ناامن  و افزايش ميزان تشنج در افغانستان هستيم. و ديديم که  نه تنها در ولايات ، بل  در شهر کابل و مرکز شهر کابل ، بل در چند قدمی ارگ رياست جمهوری هم امنيت به چی ساده گی برهم زده شده می تواند. بنأً مسأله تنها بر سر پرداخت غرامات به مصدومين حادثهء ترافيکی ، تثبيت علت اصلی بروز حادثهء ترافيکی - نقص تخنيکی و يا بی مبالاتی راننده - اتخاذ تدابير ويژه برای تکرار همچو حوادث از جمله با انتخاب زمان مناسب برای عبور کاروان های نظامی و  تدابير لازم ترافيکی نيست.   اين کار ها بايد بشوند و بدون تأخير بايد بشوند. مسأله تنها روی ناتوانی های ارگان های قوای مسلح افغانستان يا تجديد نظر روی روش قوای امريکايی و ايساف با افغان ها ،  شيوهء سهم گيری آنان در تأمين امنيت و مقابله با چالش های امنيتی نيز نيست - گرچه اين ها هم مسايل حايز اهميت و بسيار مبرم اند.

افغانستان تنها با شکوه و شکايت و داد و فرياد نمی تواند جلو توطيه های خارجی و عمال داخلی اين دشمنان خارجی را بگيرد. و امّا ،افغانستان و افغان ها می توانند خود را برای مقابلهء مؤثر با اين چالش ها آماده سازند . روشی که برای اين کار تا کنون در پيش گرفته شده بود به هدف نرسيده است.

اوضاع در هفته ها و روزهای اخير نشان می دهند که افغانستان کم کم دارد دوباره به لبهء پرتگاه بحران خطرناکی می لغزد. همين گرايش خطرناک به روشنی نشان می دهد و ثابت می سازد که    « مهار کردن بحران و عادي سازي اوضاع و تأمين صلح و ثبات در افغانستان به يک ستراتيژي  منسجم ، دقيق ، همه جانبه و کارآ و برنامهء مؤثر متکی بر چنين ستراتيژی ضرورت دارد...» ، بسيار مهم است تا دولت افغانستان و کشورهای عمدهء کمک کننده در امر بازسازی افغانستان  اين ضرورت را هر چی زودتر دريابند و به آن پاسخ بگويند.  

ما در مورد  « به صدا در آمدن زنگ های خطر در افغانستان»  قبلاً هوشدار داده بوديم. رويدادهای اخير کابل هم صدايی بود که به گوش های کر هم بايد رسيده باشد.

حال بايد ديد که آيا مقامات دولتی استعداد آن را دارند تا از اين هوشدارها نتيجه گيری های لازم را بکنند و يا اين که باز با فرارسيدن آرامش ظاهری به مانند گذشته در کنار گدام های باروت ، تا انفجار های بعدی در روزمره گی غرق خواهند ماند.

***

صفحات مرتبط:

حميد عبيدی: زنگ های خطر به صدا در آمده اند

هاتف:غیرت  و عبرت- به ارتباط حوادث کابل

- گزارش نیویورک تایمز

-افغانستان باردیگردرمحورتوجه رسانه های آلمانی

- گزارش رامین انوری (بی بی سی )

- تحلیل "رویش" از حادثه

- مجددي : پرونۍ پېښې واردمخه پلان شوې وې

- د ولسى جرګې ناسته د تړلو دروازو شاته جوړه شوه

- چارواکي : په پرونۍ پېښو کې ١٥ کسان وژل شوي

-ايتلافي ځواکونو د کابل پېښو پلټنې پيل کړي

- د کابل د مظاهرو مالي تاوان په سلگونو زره ډالره دي

 - کابله پام کوه پاڅون ونه کړې) ! شعر)