فرانکفورتر روند شاو  (Frankfurter Rundschau)

پنجشنبه 14 سپتامبر 2006

کريستينه ميولهوف   (Christine Mölhof)

ترجمه : دهقان زهما

يادداشت مترجم : فرانکفورتر روند شاو از روزنامه هاي نسبتاً جدي و غنيمت آلماني است. سنت حاکم در اين روزنامه ، سنت « ليبرال هاي چپ» است. مترجم  ايديولوژي  « فتح قلب ها» را نمي پذيرد ؛ ولي جوانب اطلاعاتي اين تبصره مهم و جالب است.

 

غرب در افغانستان در جا زده است

خطر آن مي رود که غرب در افغانستان به شکست مواجه شود. ترور ، گرسنه گي و فساد اداري حلقوم اين سرزمين را مي فشارد. مردم به طالبان رو مي آورند.

 

دهلي نو. پنج سال پس از سقوط طالبان در افغانستان ، اخبار بد از اين کشور افزايش مي يابد. اين کشور بيش از پيش در منجلاب مواد مخدر فرو ميرود؛  و طالبان هرچه بيشتر دوباره پا مي گيرند. لشکريان ايساف به رهبري ناتو در مناطق ناآرام جنوبي آشکارا خواهان حمايت نظامي هستند ؛ و به اين وسيله آلمان را نيز تحت فشار قرار مي دهند.

انستيتويت بين المللي « ذخيرهء فکر» ( [Senlis council [Think Tank  ) سازماني که در آن پژوهشگران و متخصصين در ارتباط با امنيت ، انکشاف و سياست مواد مخدر مشغول وظيفه اند ، در جديد ترين تحقيق خويش به اين نتيجه مي رسند : « طالبان مناطق جنوبي را دوباره تحت کنترول خويش درآورده اند». اين انستيتويت در ادامه مي نويسد  طالبان به سرعت به طرف کابل مي آيند».

حتّا ، امريکا که افغانستان را به عنوان نمونه يي براي پيروزي در جنگ عليه تروريزم ستايش نموده است ، هوشدار شکست را مي دهد. اين کشور مي تواند پناهگاهي براي گروه هاي ستيزه جو شود.

مردم [ نااميد] و تلخکام شده اند

در حالي که انستيتويت سينليس ، واشنگتن را سخت به محاکمه مي کشاند ، در واشنگتن از انتقاد برخويش خبري نيست. در تحقيقاتي که متخصصين اين نهاد در مناطق و ولايات ناآرامي چون هلمند ، قندهار ، هرات و ننگرهار به انجام رسانيده اند ، به قضاوت نابود کننده يي مي رسند: امريکا و متحدينش با ستراتيژي هاي غلط ، مردم را به آغوش طالبان رانده اند.

شوراي سينليس سه اشتباه عمده را چنين برمي شمارد: ستراتيژيي که فقط اهداف نظامي دارد ؛ و حمايت ناچيز از سياست ضدمواد مخدر که انسان ها را در فقر و گرسنه گي تنها مي گذارد.

بنابر تحقيقات اين نهاد از سال 2002 به اين سو 82.5 ميليارد دالر براي فعاليت هاي نظامي صرف شده اند ؛ ولي، فقط 7.3 ميليارد دالر براي بازسازي. مقايسهء اين دو رقم نشان مي دهد که مصارف جنگي و نظامي در تناسب با مصارف امدادي900 در صد بالاتر است. از همه فراتر اين که نيروهاي غربي در مناطق ناآرام جنوبي اتکاي شان بيشتر بر بمب است تا به نان و کمک.

جنوب افغانستان در برابر يک فاجعهء انساني قرار دارد. کمپ هاي پناهنده گان به وجود آمده اند ؛ اطفال در کنار دروازه هاي اين کمپ ها از گرسنه گي مي ميرند.

کارزار « نابودي قهرآميز» مزارع خشخاش که رهبري آن به دست ايالات متحدهء امريکا و انگلستان است ، يگانه منبع درآمد دهقانان را از ميان برداشته است و به افزايش بحران انجاميده است.

« فقر روز افزون زمينه را براي حمايت از طالبان ميسر مي کند- طالباني که به وضع ناگوار مردم در منطقه رسيده گي مي کنند ».

مردم اين منطقه به صورت ناگوار و تلخ دريافته اند که شک [ طالب بودن] بر همه سايه افگنده است و غربي ها به زنده گي شان بهايي قابل نيستند.

در بمباران ها همواره مردمان غيرنظامي به قتل رسيده اند. سينليس به نقل از يک قومندان قديم مجاهدين در قندهار مي نويسد: « خون شما خون است ، خون ما  براي شما آب است».

در پژوهش ديگري که از جانب شوراي سنليس صورت گرفته است ، چنين برمي آيد که 80 درصد مردم در هلمند هوادار طالبان هستند.

بسياري از افغان ها  که  خارجي ها را با هلهله استقبال کردند ، امروز دست رد بر سينهء شان مي زننند.

يک دهاتي در اين باره چنين مي گويد: « به هنگامي که شما آمديد ، ما از ديدن تان خرسند شديم . حال که از پنج سال به اين سو با شما در کشور خود يک جا زنده گي مي کنيم، با چشمان خويش ديديم که زياد دروغ مي گوييد و وعده هاي دروغين به ما مي دهيد».

به قول شوراي سينليس بيشتر از نيم کساني که از آن ها پرسش صورت گرفته است ، مي گويند که غربي ها خود خواه ، خشن ، بد اخلاق و فاقد صداقت اند و  در مقابل زن بي حرمت هستند .

شوراي سينليس به اين نتيجه مي رسد : غرب موقع را از دست داده است تا شگاف فرهنگي را درک کند و [ ميان دو فرهنگ] پل زند. سينليس مي نويسد : « جامعهء بين المللي ، خاصه امريکا ، نبرد را براي فتح قلب ها و مغز ها در افغانستان باخته است». « تنها تغيير ستراتيژي مي تواند افغانستان را از مارپيچ خشونت غيرقابل کنترول در امان نگهدارد.

جامعهء بين المللي بايست « جنگ در برابر گرسنه گي» را از سرگيرد و به مردمان مناطق جنوبي آب و خوراک برساند. موضوع ياد شده تنها به دلايل انساني حتمي نيست ، بل چنين روشي ياري تواند کرد تا  اعتبار جامعهء بين المللي بهبود يابد  و قلوب مردم را دوباره  کمايي کند.

هامبورک 15 سپتامبر