مير حسين مهدوی
پریشانی ما یا پریشانی ماه
سال هاست که روزه می گیرم یا حد اقل سال ها است که ماه روزه ( تعبیر جالب مردم ما از ماه رمضان) مرا در خود می گیرد. در این سال های دراز حتّا یک بار ندیدم که ماه با ما مهربان باشد. نمی دانم چرا ماه هم در اوقات خاصی مهربان می شود و در اوقات دیگر نا مهربان. مرادم البته از نا مهربانی ماه ، شاید نا مهربانی خودمان باشد. این هم نمونه يی از این نامهربانی . چرا شیعه و سنی سعی دارند یک ماه را دو بار ببینند. اگر شیعه ماه را ببیند سنی سعی می کند آن را نبیند یا فردا ببیند و اگر سنی دید شیعه سعی می کند با هزار دلیل شرعی و غیر شرعی دیدن ماه مهربان را به فردا موکول کند. مگر یک ماه را چند بار می شود دید؟ می دانم سخن از قرص ماه نیست. سخن از یک شاخه ماه است؛ اما همین یک شاخه ماه به اندازه يی نورانی است که می شود آن را یک باره دید. چرا ما مسلمانان یاد گرفته ایم تنها تنها عید بگیریم و جدا جدا بخندیم؟ اگر تنها عید بگیریم ، ماتم مان نیز به تنهایی برگزار خواهد شد. اگر خنده يی هست می توان آن را بین همه لب ها تقسیم کرد. البته به دلایل شرعی این اختلاف واقفم. اما با توجه به هزاران دلیل موجه علمی و عقلی ، اینک زمان آن رسیده که ماه را به فتوای سازمان های بزرگ علمی ببینیم. وقتی تلسکوپ ها ماه را دیدند ماهم ماه را ببینیم. منتظر نباشیم کسی در بیابان های یزد یا شبرغان یا حجاز ماه عریان را ببیند بعد حجت شرعی بر ما تمام شود. اگر چنان کنیم که تا حالا کرده ایم ، ماه شیعه هیچوقت هم زمان با ماه سنی خود را عریان نمی کند. عید شیعه همیشه یک روز با عید سنی اختلاف دارد. وقتی عید این دو مذهب اختلاف داشته باشد عزای شان حتما اختلاف خواهد داشت. این ماه در دل آسمان ایستاده است. چشمان ما چه سنی باشد و چه شیعه ، این ماه همان ماه مهربان است. حتما چشمان ما نا مهربان است. حتما نگاه ماه به جای این ماه را نشانه بگیرد " ما " را نشانه گرفته است.
ما در شهر همیلتون یک مرکز اسلامی داریم. در محرم پارسال خیلی از سنی ها آمدند و برای امام حسین گریستند. وقتی اشک آنان را می دیدم من روشن تر می شدم. امیدم به نقطه های مشترک بیشتر می شد. امسال مرکز اسلامی به خاطر نماز عید سخت پریشان شده بود. نماز عید در یک مسجد اهل سنت برگزار می شد. نمی دانم پریشانی از ما بود یا پریشانی از ماه . به هر حال باز ایران و عربستان ماه را دوباره دیدند. سنی ها عید کردند و شیعه ها نکردند. ما مانده بودیم و نمازی که باید به پا داشته می شد. القصه جمعی از این مرکز تا شهر دیگر رفتیم و روزه را قصر کردیم و بعد آمدیم نماز عید را در مسجد برادران اهل سنت خواندیم. نماز را با آنان خواندیم تا وحدت ما حفظ شود و روزه را قصر کردیم تا مذهب ما. گمان می کنم می شود این ماه مهربان را با چشمان غیر مذهبی هم دید و آنگاه به آن دیدار خود کردار مذهبی بست. راستی عید تان مبارک. امسال اولین سالی است که عید فطر را بی مادرم. مادرم درست یکسال پیش به ستاره ها پیوست. از ماه می گفتم و به مادر رسیدم. دیگر هیچ نمی گویم.
يادداشت آسمايی : پيشرفت علوم در زمانهء ما در چنان حدی است که برای صدها سال می شود ماه های قمری را بدون کمترين اشتباهی محاسبه کرد. به اين حساب نيازی حتّا برای ديدن ماه با تلسکوب نيست. شايد يکی از عللی که علمای دينی نمی خواهند استفاده از دستاوردهای علوم را در امور دينی بپذيرند ترس از دست دادن نفوذ شان باشد؛ ولی، اگر علمای دينی با دستآوردهای دانش معاصر بيشتر آشنايی حاصل کنند و از سطح عاليتر فکری و فرهنگی دين و نقش آن را در زنده گی فردی و اجتماعی درک و تفسير نمايند، جايگاه شايسته تر و قابل احترامی ميان مسلمان کسب خواهند کرد و مسلمانان نيز امکان خواهند يافت تا جايگاه شايسته تری در ميان ملل جهان کسب کنند. بايد انديشيد چرا زمانی جهان اسلام توانست در عرصهء پيشرفت دانش و فرهنگ پيشگام باشد و چرا اين جايگاه والا را از دست داد و دچار تحجر و انحطاط گرديد و چی گونه می توان از اين انحطاط بيرون شد . بنأً مسأله تنها روی ديدن ماه نو نيست ؛ همه ميدانيم که ماه يکی است و رويت هلال نيز هم بدون اشتباه قابل محاسبه است و هم بدون اشتباه قابل رويت .و امّا ، تاجايی که به رمضان و عيد و امثالهم ارتباط دارد ، رقابت های سياسی ميان کشورها نيز جای خودش را دارد- رقابت بر سر رهبری جهان اسلام. و معلوم نيست که چرا ما بايد هلال را با چشم ديگران ببينيم؟
ترکيه مسألهء رمضان و عيد و ساير مناسبت های دينی را خوب حل کرده و خودش را از نياز به فتوای ديگران رها ساخته است ؛ مردم ترکيه هم در هر کجايی که هستند از عالم تا عامی همه اين حل را پذيرفته اند.