اقتباس از آژانس باختر


بارنت روبین

امريکا و مسايل موجود در مناسبات افغانستان و پاکستان


به گزارش آژانس باختر ، بارنت روبین مدیر مطالعات و از اعضای ارشد مرکزهمکاری های بین المللی دانشگاه نیویورک با ذکر این مطلب گفته است : چنانچه امریکا به تاریخ قبل از 11 سپتمبر توجه بیشتری کرده بود ، امروز شاهد مبارزه طالبان و بهره مندی آن ها از پناهگاه ها در پاکستان نبودیم .

وی در مقاله يی که روز چهارشنبه در روزنامه وال ستریت ژورنال به چاپ رساند، نوشته است : برای حل اختلافات دیرینه میان پاکستان و افغانستان به چیزی بیش از مراسم شامی که ماه گذشته در کاخ سفید برگزار شد و دران پرویز مشرف و حامد کرزی حضور داشتند ، احتیاج است .

به نوشته روبین ، سازمان های اطلاعاتی امریکا ، ناتو و افغانستان براین مسئله توافق دارند که پناهگاه رهبران طالبان در پاکستان و بخصوص در شهر کویته و برخی سازمانهای قومی تاثیر عمده يی برتوانایی جنگجویان افغانی در بهره برداری از ضعف های داخلی افغانستان دارد .

جنرال پرویز مشرف نیز هفتم سپتمبر در کابل اعتراف کرده بود در حالی که این کشور به مبارزه علیه القاعده پرداخته است ، ولی هم ا کنون توجه ء آن ها به طالبان جلب شده است ، به عبارت دیگر پاکستان هیچ اقدامی جهت جلوگیری از آن ها انجام نداده است .

مدیر این مرکز تحقیقات دانشگاه نیویورک خاطر نشان کرده است : در پنجم سپتمبر نیز دولت جنرال مشرف توافقنامه يی را با رهبران قومی وزیرستان شمالی ، مجاهدین محلی ، طالبان و علما به امضاء رساند که بر اساس  آن ارتش پاکستان به پایگاه های خود باز گردد و مبارزان نیز حملات خود به افغانستان را متوقف کنند.

وی نوشته است : از زمان تصویب این توافقنامه میزان حملات سه برابر افزایش یافته و پاکستان هیچ گاه به صورت کامل به درخواست های امریکا جهت مبارزه با طالبان عمل نکرده است .

به نوشته روبین ، علت مسئله این است که ارتش پاکستان منافع خود را دریافت منطقه يی و نه جنگ امریکا علیه تروریزم ، می بیند .

نویسندهء مقالهء وال استریت ژورنال اشاره دارد : تنش میان پاکستان و افغانستان ، وضعیت غیر عادی مناطق قبیله يی پاکستان ، مشاجره میان طالبانیزم و ناسیونالیسم پشتونها در مناطق مرزی ، مبارزه به خاطر این که کشور پاکستان تحت کنترول نظامی است و پناهنده گی به تروریست ها در مرز های دو کشور ، همه گی از مسایلی هستند که همچون سیاست هايی که میتوانند این مسایل را حل کنند با یکدیگر مرتبط هستند.

به غیر از پنج سالی که طالبان بر کابل حکومت می کردند ، پاکستان و افغانستان به صورت کلی از تقریبا" 60 سال پیش که پاکستان تاسیس شد دارای روابط خصمانه يی بوده اند، البته حتی در دوران حکومت طالبان نیز افغانستان هیچگاه با الحاق منطقهء پشتون و بلوچ خود به پاکستان موافقت نکرد ، همین اختلاف باعث شده بود حکومت پادشاهی افغانستان از کمک های نظامی شوروی سابق برای مبارزه با ارتش پاکستان که مورد حمایت امریکا بود استفاده نموده و از نظر دیپلوماتیک نیز با هند همسو گردد.

این روزنامهء امریکایی می نویسد : ارتش پاکستان از شبه نظامیان جهت دستیابی به چند هدف استفاده می کند ، انجام جنگهای نامتقاران در کشمیر و افغانستان جهت گسترش اسلام گرایی در میان پشتونهای دوطرف مرز با هدف مبارزه با ملی گرایان پشتون و بلوچ ، ازجمله این اهداف است چرا که پاکستان نگران است این ملی گرایی باعث تقسیم آن کشور شود .

هدف دیگر آن نیز تحکیم اتحاد خود با احزاب اسلامی است ، احزابی که قدرت های محلی آن ها احزاب میانه رو را تحریک کرده و به حاشیه می راند .

سازمان های قبیله يی پشتون نیز که به مناطق قبیله يی دولت فدرال اف – ای – تی – ای معروف هستند ، نقش مهمی را دراین استراتیژی ایفا میکنند زیرا عدم حضور دولت ملی یا سازمان های سیاسی فضای مناسبی را ایجاد می کند که شبه نظامیان اسلام گرا میتوانند در آن نیروهای خود را سازمان دهی و آموزش دهند آن هم در حالی که دولت پاکستان هرگونه مسوولیت را دراین زمینه رد می کند .

به نوشته روبین ، حاکمان پاکستان از این مناطق قبیله يی به عنوان مخزن سنت های باستانی یاد می کنند ولی در حقیقت آن ها یاد گار های به جای مانده از دوران استعماری اند .

درسال 1910 لارد کرزون نایب السلطنه هند آیيننامهء جنایات مرزی را اعلام کرد که اف – ای – تی – ای نیز همچنان بر اساس آن اداره میشود .

نویسنده مقاله وال استریت ژورنال افزوده است : بزرگان قبیله يی که پرویز مشرف در مورد آن ها صحبت می کند نماینده گان یک جامعه سنتی نیستند ، بل بازیچه هایی دست اموز توسط عوامل سیاسی دولت هستند که بدون هیچ حساب رسی پول خرج می کنند - بزرگانی که اگربا طالبان مخالفت کنند ، فورا" اعدام میشوند .

چنین قتل هایی به اندازه يی رایج شده بود که لغت انگلیسی زبان قتل های هدفمند در توافقنامه وزیرستان که به زبان اردو نوشته شده است نیز به کار رفته است ، البته دو مورد از این قتل های ممنوع شده نیز تنها یک هفته پس از امضای این توافقنامه تحقق یافت .

روبین نوشته است : پاکستان نیز همچون امپراتوری بریتانیای پیشین از خشونت و دستکاری برای اطمینان از این که هیچ نیروی متخاصمی در مرزهای آن یا خاک افغانستان شکل نگیرد استفاده می کند . بیشترین مسئله يی که باعث نگرانی پاکستان شده کشور هند است که اخیراً در شهرهای جلال اباد و قندهار در نزدیکی مرز پاکستان قنسلگری تاسیس کرده است .

مدیر این مرکز مطالعاتی دانشگاه نیویورک افزوده است : پاکستان سازمان اطلاعاتی هند را متهم کرده که از عواملی برای جاسوسی و بی ثبات کردن آن کشور استفاده میکند به عنوان مثال اسلام آباد مدعی است دهلی نو باعث ایجاد ناآرامی در بلوچستان این کشور شده است .

درهمین حال اتهامات نژادی ريیس جمهوری پاکستان مبنی براین که کشور افغانستان تحت تسلط تاجیک ها قرار گرفته تا پشتونها را به حاشیه برانند ، با این هدف است که نفوذ هند بر افغانستان را ازبین ببرد .

به نوشته وی ، منظور مشرف از تاجیک ها نیز ريیس امنیت ملی و لوی درستیز قوای مسلح افغانستان است که در دوران حکومت طالبان از طرف ایران ، روسیه و از همه بدتر کشور هند مورد حمایت قرارمی گرفتند.

روبین می نویسد : در مراسم شام ماه گذشته نیز که در کاخ سفید برگزار شد حامد کرزی این اتهامات را رد کرد و جورج بوش ريیس جمهوری امریکا نیز به این مسئله اشاره کرد که امریکا از سرویس های نظامی و اطلاعاتی افغانستان حمایت می کند نه کشور هند .

نویسنده مقاله وال استریت افزود ه است : مقررات قدیمی مرزی نیز فضا را برای پاکستان به وجود آورده که به شبه نظامیان و عوامل سابق اطلاعاتی خود اجازه دهد از طالبان حمایت کنند .

لذا فشار های جدی برای بسته شدن مرکز فرماندهی و کنترول طالبان بایستی با تلاشهایی جهت حمایت از دموکراسی و حاکمیت مدنی در پاکستان همراه باشد تا به این ترتیب میانه رو ها و احزاب غیر فرقه يی که در حقیقت در انتخابات های پاکستان پیروز شده اند ، به قدرت برسند .

ترویج دموکراسی همچنین باید به مناطق قبیله يی نیز که شبه نظامیان افراط گرا در آن به یک قدرت سیاسی انحصاری دست یافته اند ، گسترش یابد ، این در حالی است که برخی از احزاب اصلی پاکستان نیز پیشنهاد چنین اصلاحاتی را مطرح کرده اند.

روبین می نویسد : در عین حال امریکا و افغانستان نیز باید نگرانی های مشروع پاکستان را به رسمیت بشناسند ، لذا اندازهء قنسلگری های هند باید محدود باشد و امریکا ، افغانستان و هند نیز توافق کنند که نسبت به نقش خود اقداماتی را جهت اطمینان سازی اتخاذ کنند .

لذا هنگامی که پاکستان علیه پناهگاه های طالبان عمل کرد ريیس جمهوری افغانستان نیز بایستی این قدم سیاسی دشوار ودلیرانه را اتخاذ کند تا یک مذاکره سیاسی در داخل و خارج از افغانستان برگزار و در آن به بحث در مورد دیگر مسایل باقی مانده همچون به رسمیت شناختن مرز آزاد میان دو کشور بپردازند

درمقابل  افغانستان نیز اطمینان خواهد یافت که به تاسیسات بندری پاکستان دسترسی داشته باشد .

روبین افزوده است : امریکا و کشور های عضو سازمان ناتو نیز باید تضمین کننده گان این روند باشند و برای توسعه مناطق مرزی که بیکاری و بی سوادی عامل اصلی جذب نیروها به گروه های مسلح است ، کمک کنند .

نویسنده مقاله وال استریت ژورنال تصریح دارد : این سیاست ها به ریشهء بی ثباتی و خشونت در منطقه اشاره خواهد کرد و به این ترتیب دو کشور به شرکایی جهت حفظ امنیت خود و امنیت امریکا تبدیل خواهند شد .

***

متن اصلی مقاله در وال ستريت ژورنال

A Border Affair
October 2006