گفت و شنود

با

آقاي واحد نظري مسوول تلويزيون شمشاد

در مورد وضع رسانه هاي جمعي

 

آقاي نظري يکي از سينماگران شناخته شدهء کشور است. وي در اين رشته درجهء معادل دکتورا دارد. در گذشته به حيث رييس افغان فلم کار کرده است. سريال  تلويزيوني «د گوندي زوي» از شمار  ساخته هاي مشهور اوست. از وي چندين مجموعهء طنز هم به نشر رسيده است. آقاي نظري استاد پوهنتون کابل و دارندهء درجهء پوهنياري است .  وي  در آغاز سال 2005  از آلمان به افغانستان برگشت و رياست تلويزيون آريانا را بر عهده گرفت و فعلاً رييس تلويزيون نو بنياد شمشاد است. آقاي نظري چندي قبل به آلمان سفري داشت و با اغتنام از اين فرصت با وي در سه عرصه مصاحبه هايي کرده ايم . مصاحبهء نخست در مورد عوامل تبارز دوبارهء بحران در افغانستان بود ، که  چند روز پيش در سايت آسمايي منتشر شد .گفت و شنود در مورد رسانه هاي جمعي افغاني را اکنون به توجهء تان مي رسانيم .

- آقاي نظري نظر شما در مورد وضع رسانه هاي جمعي افغاني چيست ؛ آيا اين رسانه ها واقعاً در سطح ايجابات امروزي کار مي کنند؟

- آن چي که روشن است امروز در افغانستان چندين تلويزيون ، راديو و شمار زيادي از نشريه هاي مطبوع داريم. اين ها يا دولتي اند و يا هم غير دولتي . نشريه هاي غير دولتي هم يا مربوط به احزاب و سازمان هاي سياسي اند و يا هم مستقل...

- اين رسانه هاي مستقل از نظر مالي هم مستقل اند؛ يعني مي توانند تنها از منبع اعلانات ، حق الاشتراک و اعانه ها تمويل ي شوند؟

- رسانه هاي مستقل يا از سوي صاحبان آن ها تمويل مي شوند و يا هم از سوي منابع خارجي کمک کننده ...

- در اين صورت کسي که پول را مي پردازد خط مشي و سياست نشراتي را هم تعيين مي کند.

- طبعاً.

- پس شما چي طور مي توانيد با چنين شرايطي ادعا کنيد که در کار تان آزاد هستيد؟

- من قبل از پذيرش مسووليت در تلويزيون آريانا و سپس در تلويزيون شمشاد ، در اين مورد با صاحبان اين تلويزيون ها صحبت کردم و در مورد يک مشي ملي و تحقق آن بر پايهء ارزش ها و موازين شناخته شدهء ژورناليزم به توافق رسيدم.

- و آن ها اين توافق را رعايت مي کنند و شما خود را در اين چهارچوب آزاد احساس مي کنيد؟

- من ، بر بنياد وجدان و اعتقاد خودم  کار مي کنم. و در اين چهارچوب خودم را آزاد مي يابم. آزادي به معناي مطلق و خارج از حد قوانين دموکراتيک و حکم خرد و وجدان ، آزادي نيست انارشيزم است.

- و در افغانستان آزادي واقعاً دموکراتيک براي کار رسانه ها موجود هست؟

- اگر مقايسه يي سخن بگويم ، به اين پرسش مي توان پاسخ مثبت ارايه کرد.

- مقايسه با چي ؟

- در مقايسه با گذشته و در مقايسه با کشورهاي ديگر منطقه.

- در اين صورت مسألهء آن نامهء سربستهء ادارهء امنيت ملي را چي گونه بايد ارزيابي کرد؟

- بلي ما هم آن نامهء بي مهر و بي امضا را در يک پاکت سربسته دريافت کرديم. و امّا دفتر رياست جمهوري از آن اظهار بي اطلاعي کرد.

- ولي گويا آقاي رييس جمهور هم در ملاقاتي از مسوولين رسانه هاي جمعي تقاضاهايي را مطرح کردند...

- در اين نشست رييس جمهور خواهان برخورد مسوولانهء رسانه ها شدند.

- بلي ولي قانون خود مرزها را ترسيم کرده است و اگر حکومت فکر مي کند که رسانه ها به اطلاع دهي يک جانبه مصروفند خود هم مي تواند آن اطلاعاتي را که دقيق و درست مي داند در اختيار رسانه ها قرار دهد و  يا هم مستقيماً توسط رسانه هاي دولتي عرضه کند.

- خوب رييس جمهور و دگر مقامات عالي دولتي اگر بخواهند نشست هايي هم با مسوولين رسانه ها داشته باشند و يا نکات نظر خود را در مورد کار رسانه ها بيان کنند ، مشروط بر اين که دستور صادر نکنند و قصد تحميل تقاضاهاي ضد قانوني را نداشته باشند ، اين نه تنها بد نيست ، بل خوب هم هست.

- در اين نشست تنها رييس جمهور سخن گفت و يا مسوولين رسانه ها هم ؟

- مسوولين رسانه ها هم با استفاده از فرصت مطالبي را به اطلاع رييس جمهور رسانيدند...

- مثلاً ؟

- در مورد مشکلات، شکايت ها و نگراني هاي مردم ...

- واکنش رييس جمهور چي گونه بود؟

- در مجموع مي توانم بگويم که رييس جمهور از برخي حقايق و واقعيت ها بي خبر بودند. چنان به نظر  مي رسد کساني که اين وظيفه را  دارند در انجام آن غفلت کرده بودند.

- آيا اين تقاضاي رييس جمهور فراقانوني و تؤام با نوعي اعمال فشار و تهديد بود؟

- اگر در يک کلمه جواب بگويم ، پاسخ منفي خواهد بود. و امّا ، طبعاً  اگر رسانه يي که خلاف احکام صريح قوانين کار کند ، آن گاه هم اشخاص حکمي و هم اشخاص حکمي و از جمله حکومت مي توانند عليه آن به اقدامات مقتضي دست بزنند. من قبلاً عرض کردم که آزادي بدون موجوديت قوانين دموکراتيک نمي تواند نهادينه شود و آزادي خارج از حدود قوانين دمکراتيک  منجر به انارشي مي شود.

- آيا رسانه هاي ما در سطح ايجابات کنوني قرار دارند و کار شان در چنان سطحي است؟

- نه خير . به طور کل نمي توان چنين گفت. و امّا ، رسانه هايي هستند که  مي کوشند به سوي حرفه يي شدن و دستيابي به معييار هاي شناخته شده حرکت کنند.

- کاستي اصلي در کجا است؟

- کمبود ژورناليست هاي مسلکي ؛ کم توجهي به موازين و معييار هاي شناخته شدهء ژورناليزم ؛ کم تجربه گي و  در پارهء موارد هم ايديولوژي زده گي ، سياست زده گي ، وابسته گي ها و تعهد هاي پشت پرده و در موارد ديگر تلاش براي کسب نام به هر قيمت و عوامل متعدد ديگر.

-  آيا مردم در اين هياهو مي توانند اطلاعات و مطالب مورد نظر شان را از رسانه ها به دست بياورند؟

- بلي ؛ مردم دريافته اند که مثلاً کدام برنامه ها را در کدام تلويزيون ببينند.

- چي طور؟

-  هر کس مي داند که مثلاً اخبار  را در کدام تلويزيون بيند ،  ميز هاي مدور را در کدام تلويزيون ، برنامه هاي هنري را در کجا و  برنامه هاي ذوقي  را در کجا تماشا کند.

- واز نظر شما  راه اصلاح آن کاستي هايي که قبلاً در مورد شان صحبت شد،  چيست ؟

- خوب رقابت  شلاقي است که همهء ما را وادار مي سازد تا بهتر کار  کنيم. گذشت زمان طبعاً بر تجربه مي افزايد. و امّا ، نهادهاي تحصيلات عالي ما بايد به تربيت کادرهاي مسلکي و ارتقاي سطح تحصيلات  موافق به ايجابات جهان و زمان امروز ، سعي کنند.

-  شما از رقابت گفتيد. در کشور فقير و بحران زده يي مثل افغانستان ، مگر همکاري هم ضروري نيست؟

- چرا ني . اين بسيار ضرور است. رسانه ها در همکاري و همبسته گي با هم مي توانند  بر فشار هايي که از سوي نيروهاي معين براي تضييق فضاي آزادي اعمال مي شود مقاومت بکنند. به علاوه مي توانند متقابلاً کاستي هاي همديگر را جبران نمايند. مثلاً اگر ما بخواهيم يک فيلم مستند در مورد تاريخ چند دههء اخير بسازيم ، همهء مواد مورد نياز در آرشيف راديو- تلويزيون و افغان فلم قرار دارند. بي همکاري اين دو مؤسسه ما نمي توانيم در اين زمينه کاري را از پيش ببريم.

- در مرحلهء کنوني وظيفهء اصلي رسانه هاي جمعي در افغانستان چيست؟

- به باور من در برابر رسانه ها وظايف متعددي قرار دارند. اهم اين وظايف از نظر من عبارتند از تنوير اذهان عامه ، بلند بردن آگاهي مردم ، عمل کردن به حيث چشم ،  گوش و زبان مردم ...

- شلاق کوفتن بر تن تنبل و روي خواب آلود دولت چي طور؟

- بلي اگر براي بيداري و تحرک بخشيدن باشد چرا ني. و امّا ، رسانه هايي که مسؤولانه و آگاهانه و از چشم انداز ملي و  منافع همه گاني عمل مي کنند ، هدف شان نمي تواند براندازي دولت باشد ؛ بل ، بايد کوشش شان در جهت اصلاح امور باشد.

- آيا رسانه هايي هم هستند که برنامهء براندازي را به پيش مي برند؟

- وقتي در يک موقعيت حساس کسي کار شبيه ريختن روغن بر آتش بکند ،  آتش کانون هاي بحران زا را پکه کند و  از سوي ديگر از عناصر هنجارناپذير  مسقيم و غير مستيم و به هر قيمتي دفاع کند در اين صورت خواهي نخواهي مردم به سوي آن به نظر شک و ترديد خواهند ديد.

- آيا منابع تمويل رسانه هاي غير دولتي روشن است؟

- من در اين مورد نمي توانم به شما پاسخ دقيق بدهم.

- چي يعني اين ها منابع درآمد و مصارف خود را به  هيچ مرجع قانونيي گزارش نمي دهند؟

- من گمان نکنم ؛ ولي ، باز هم چون به اين گونه مسايل سرو کار ندارم نمي توانم به شما پاسخ دقيقي ارايه بکنم.

- آقاي نظري از اين که به پرسش هاي ما پاسخ گفتيد از شما سپاسگزاريم.

- از شما هم متشکرم که اين زمينه را برايم فراهم ساختيد تا لحظاتي با خواننده گان صفحهء آسمايي باشم.