پیام مجاهد شماره 23، سال دهم 2 سنبله 1385، شماره مسلسل 490

حامد کرزي ديگر به درد امريکاييان نمي خورد


منبع: مرکزآسيا (www.centrasia.org) نگارنده: د. ورختوروف.برگردان: فاروق بهزاد
دوران دوستي وهمکاري بين حامد کرزي رئيس جمهور افغانستان ونمايندگان امريکا وناتو ظاهراً پايان يافته است. حوادث مربوط به جنجال پيرامون متهم نمودن برادر کرزي جهت کمک به قاچاقچيان مواد مخدر، نشان داد، که ادارات استخباراتي امريکا مبارزه مخفيانه عليه رئيس جمهور افغانستان واطرافيان وي را آغاز نموده اند.

به صورت مختصر جريان حوادث را يادآوري مي نماييم. اولين نشانه هاي منازعه روز افزون، درماه مي سال 2005 - اندکي قبل از بازديد پلان شده حامد کرزي از امريکا، زمانيکه ابتدا سفارت امريکا در افغانستان در باره مساعي ناکافي حکومت افغانستان در مبارزه با توليد مواد مخدر اعلان نمود، و اندکي بعد، در تاريخ 22 ماه مي در روزنامه « نيويارک تايمز» مقاله يي به نشر رسيد، که در آن گفته شده بود، که اطرافيان ريس جمهور افغانستان در تجارت مواد مخدره دست دارند، رونما گرديدند. در مقاله مذکور گفته شده بود، که به جاي 37 هزار هکتار مزارع خشخاش فقط 17 هزار هکتار کشت خشخاش از بين برده شده، و حبيب قادري رئيس اداره مبارزه با مواد مخدر افغانستان بانظاميان امريکايي تماس نمي گيرد.
آنگاه اين حمله به مثابه تلاش امريکائيان جهت سرزنش کرزي به خاطر استقلال بيش از حد و مطالبه استرداد فوري تمام افغانان، که در زندانهاي امريکايي نگهداري ميشوند تلقي گرديده بود.
ولي بعداً معلوم گرديد، که اين منــازعه ريشه عميق تري داشت. در تاريخ 20 سپتمبر سال 2005 حامدکرزي اعلام داشت، حضور بعدي نظاميان خارجي درکشور، وادامه عمليات جنگي را مناسب نميداند. انگاه موصوف مطالبه نموده بود، تا نظاميان امريکايي توجه شان را بر نابودسازي جنگجويان متمرکز سازند، نه بر وارد آوردن ضربات بر خانه هاي مردم ملکي. از همين لحظه به بعد، او مشي هرچه مستقل تري را در سياست کشور در پيش گرفت وبه صورت اعظمي از امريکائيان فاصله گرفت. البته، اين مشي مورد پسند امريکائيان نبود، و به احتمال زياد ادارات استخباراتي از لحظه همين چرخش در سياست افغانستان، شخص رئيس جمهور و اطرافيان او را تحت کنترول قرار دادند.
اين موضوع کاملآ تصادفي افشا گرديد. در ماه جون سال 2006 دستگاه ثبت مواد سري، به دست خبرنگار اي بي سي نيوز افتاده بود، که به صورت تصادفي در بازار در بدل مبلغ 200 دالر خريداري نموده بود، و در آن مواد محرم پنتاگون موجود بودند، که برادر حامد کرزي احمد ولي کرزي را به کمک به قاچاقچيان مواد مخدر متهم مي كرد. جنجال جدي برپا گرديد. احمد ولي تمام اتهامات را رد نمود و گفت که «هيچگاه در کاروبار مواد مخدر شرکت نداشت، وهيچگاهي ازين کار منفعت به دست نياورده، و به هيچ کس در انتقال مواد مخدر کمک نکرده است».
نمايندگان پنتاگون بر واقعيت ظهوراسناد امريکايي در بازار افغانستان تبصره نکردند. ولي در پارلمان افغانستان کميسيون محرم جهت تحقيق پيرامون واقعيت افشاي معلومات محرم تشکيل گرديد. در آن وزير داخله افغانستان ضرار احمد مقبل، سخنگوي وزارت دفاع جنرال محمد ظاهر عظيمي، زلمي رسول مشاورارشد ريس جمهور در مسايل امنيت ملي، عده يي از نماينده گان ولسي جرگه شامل گرديدند.
تحقيق از طرق رسيدن معلومات محرم به بازار، نظاميان افغاني را به کشف شبکه جاسوسي امريکا در کشورموفق مي سازند، زيرا روشن است، که چنين معلومات محرم فقط از دست افغان هايي ميتوانستند به بازار برسند، که در کار استخبارات نظامي امريکا دخيل باشد.
در کار اين کميسيون نقطه يي جالب وجود دارد و آن اينکه اين کميسيون منجمله دخالت سربازان امريکايي را در انتقال مواد مخدر تحقيق ميکند.
اداره مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل متحد و جلوگيري از جنايات امکان اين قضاوت را ميسر ميسازد، که سيستم فعلي گسترش مواد مخدر به اروپا ( 80 % بازار پر از هيرويين افغاني است) و امريکا (35 % بازار) بر انتقال مواد مخدر توسط سربازان امريکايي متکي ميباشد. حتي مطالبي به نشر رسيده بودند، که در آنها شماره هاي طيارات نيروهاي هوايي امريکا، که در انتقال مواد مخدره دخيل بودند نشر گرديده بود.
ولي اين جزئيات هستند، مساله عمده اينست، که ادارات استخباراتي وافغانستان بر عليه يکديگر قرارگرفته اند. امريکائيان بر ضد کرزي و اطرافيان وي مدارک بدنام کننده جمع آوري مي نمايند و نظاميان افغان برخلاف نظاميان امريکايي کار مکنند. بدون در نظر داشت نتيجه بعدي، جنجال مربوط به افشاي اسناد محرم و متهم ساختن برادر حامد کرزي جهت کمک به کاروبار مواد مخدر رو شن مي گردد که اعتماد و همکاري بين ادارات استخباراتي افغانستان وامريکا وجود ندارد. رقابت مخفي ورويارويي جريان دارد. قرار برخي معلومات، در پايان کار کميسيون به واشنگتن، درخواست رسمي جهت دادن توضيحات بيشتر ارسال خواهد شد.
براي امريکائيان قابل پذيرش نيست که نتيجه کار اين کميسيون در دست رسانه ها قرار گيرد. بدون شک، اين موضع در مذاکرات وزيردفاع امريکا با مقامات افغاني حضورداشته.
جانب امريکا با تمام امکانات سعي مي ورزد؛ تا اين جنجال را رفع نمايد. يکي از علل بازديد وزيردفاع امريکا دونالد رامسفيلد از افغانستان ضرورت عذرخواهي به خاطر جمع آوري معلومات بدنام کننده از طرف استخبارات نظامي، و همچنان وارد آوردن فشار بر حکومت افغانستان بود، تا آنکشور از چنين کميسيون صرفنظر نمايد.
به احتمال زياد کميسيون، شبکه جاسوسان امريکا را کشف نموده، به خاطريکه قرار اطلاع روزنامه افغاني «چراغ »، بعد از اولين جلسه کميسيون، همايون عيني ريس اداره امنيت کابل بازداشت گرديد. اگر اين همه حقيقت داشته باشد، پس نگراني شديد امريکائيان، که به بازديد وزيردفاع آن کشور از افغانستان منجر گرديد قابل فهم ميباشد.
فکر ميشود که حقايق بيان شده، کافيست، تا اين نكته را درک نمود، که اعتماد بين کرزي و حکومت امريکا ديگر وجود ندارد، بلکه رويارويي وجود دارد، که تا سطح بلند تشنج رسيده است.
روشن است، که اداره امريکا در حال حاضر علاقمند است، تا کرزي را توسط شخص مطلوبتري تعويض نمايد. ولي اين کار را به چند علت انجام داده نميتواند. اول اينکه در افغانستان و افغانان خارج از کشور چنين شخصي، که امريکائيان بر او باور نمايند، و از قدرت به نفع خود استفاده نکند، مانند زلمي خليلزاد سفير اسبق امريکا در افغانستان وجود ندارد.
مساله کادري هنگام پيشکش نمودن دست نشانده، مساله يي بسيار حاد ميباشد.
دوم، اينکه امريکايان هيچ گونه زمينه برکناري کرزي، نه از نظر ديپلوماتيک ونه هم ازنظر نظامي در اختيار ندارند.
هرگونه تلاش درزمينه، فقط به تشديد اوضاع منجر مي گردد. تلاش ها جهت خدشه دار کردن اعتبار کرزي دردوران قبل از بازديد موصوف از امريکا او را هرچه بيشتر به فورمولبندي موضعگيري مستقل تر و تشديد مطالبات از امريکا وادار ساخت.
تلاش نظامي جهت برکناري او ازقدرت ميتواند به عواقب غيرقابل پيشبيني، بادرنظرداشت، آنکه کرزي در حال حاضر با رهبران افراد مسلح، که در ولايات جنوبي کشور عليه امريکائيان مي جنگند تماس ها بر قرار مينمايد وبا آنها مذاکرات آغاز ميکند، منجر گردد. به صورت کل نشانه هاي برخي تمايلات ولغزش ها به سوي ايديولوژي افراطي اسلامي مشاهده ميشوند.
به صورت نظري امکان اعلان افغانستان به مثابه «دولت مواد مخدر» يا « دولت تروريستي» وجود دارد. اين کار ميتواند موقعيت کرزي را متزلزل سازد. ولي قبل از همه چنين اعلاميه يي موقف امريکا را در منطقه، که به مشکل با کشورهاي آسياي ميانه به توافق رسيده، خدشه دار خواهد ساخت. اين سوال بر حق مطرح ميشود، که اگر افغانستان در سال 2006 به دولت مواد مخدر مبدل گشته پس امريکائيان در پنج سال تمام، مصروف چه کار بودند؟
از جانب ديگر کرزي نيز نميتواند دست به اقدامات قاطع تر بزند. به خاطر اينکه اومنابع نهايت کمتردراختيار دارد وبه کمکهاي مالي امريکا وابسته ميباشد، که در حال حاضر بسيار محدود گرديده اند. درصورت قطع رابطه با امريکا حکومت کرزي در سرحد فاجعه قرار خواهد گرفت.
سير آينده حوادث ميتواند در دو جهت انکشاف نمايد، اول، اينکه طرفين برمصالحه پوسيده و بدي دست خواهند يافت، که براي مدت زماني تا آن لحظه اي حفظ خواهند کرد، تا اوضاع تغييرکند.
دوم، اينکه آنها وضع موجود «جنگ سرد» را همچنان، تا تغييرات قاطع در اوضاع، حفظ خواهند کرد.