رسیدن به آسمایی :03.2008 .29؛ تاریخ نشر در آسمایی :03.2008 .30

 

سمیع حامد

به پرویز کامبخش

 

 

عطر و آزادی

 

عطر

میتواند از میله ها گذشت

چون پرستوی آزادی

بافیده از ابریشم و نسیم-

پس... تو! کامبخش عزیز من،

دانسته ای که بهار

فرود آمده است از نردبان بلوری باران

پروانه یی

نشسته است بر سیم خاردار

چونان رنگین کمانی نوزاد

پس... تو! کامبخش عزیزمن،

دانسته ای که شقایق

شگافته است جلد خاکستری هندوکش را

تا احساسی تازه را معرفی کند

سمند سبزت بیقرار توست

در انتظار اسطوره یی تازه

با آهوان رنگین

میله ها

سد راهت نمیتوانند شد

تو

عطر آزادیستی!