رسیدن به آسمایی:12.2007 .18 ؛ تاریخ نشر در آسمایی :12.2007 .19

احسان الله سلام

خسته و پسته

عید سعید قربان را به همۀ وطنداران کلچه دار و بی کلچه و همشهریان پسته خور و بی پسته از عمق معدۀ مان تبریک می گوییم.

آرزومندیم دراین ایام خجسته، کارمندان بی کشمش، ماموران بی سیمیان، افسران بی نخود، معلمان بی خجور، تبنگیان بی چاکلیت، کراچی کشان نقل سوخته و مهاجران دل پخته با خانواده های بی پراتۀ شان دقایق « تلخ چایی» را با شیرینی سپری کنند.

بدون شک هموطنان مغز شناس مان، درروز های بیرو بار عید، کمبود مغزهای شور و شیرین را احساس می کنند؛ اما دلسرد نشوند که در بازار های کشورمان، مغزهای تند و تیز و بی نمک، با قیمت های نازل پیدا می شوند.

خوشحالیم که دراین ایام مبارک، در هر گوشه و بیشه، گوش فیل، گوش اسپ، گوش بره، گوش خر، گوش خرگوش و ده ها نوع گوش دیگرـ غیر ازگوش آدم ـ برای استفادۀ مردم گوش خور ما موجود هستند.

اگر در این روزهای اشتها برانگیز، هموطنان ما از خوردن نخود شور و شیرین بی نصیب هستند، به نخود بی نمک قناعت کنند، تا به دنبال نخود سیاه سرگردان نشوند.

خدا کند در این روز های عید، یک کیلو آرد پوپنک زده ، در کلچه فروشی های شهر باقی نمانده باشد، و هر چه نقل و چاکلیتی که ماه ها در محاصرۀ مگس ها ی چشم پاره بسر برده بودند، از فشار حاکمیت مکروبی آن ها، رهایی یافته باشند.

دل مان می خواهد بگوییم: اگر کسی سهواً و یا قصداً فرق برادر مؤمن خود را شکسته باشد، به احترام این روز های کینه کُشی، از وی معذرت بخواهد؛ ان شاءالله، بعد از سپری شدن روز های کلچه خوری می توانند دوباره، سهواً و یا قصداً دهن همدیگر را پاره کنند!

بزرگسالانی که برای کودکان دور و بر شان نمی توانند عیدانه بدهند، خجالت نکشند، و مثل دولتمردان مان " لافانه " بدهند.

با فراسیدن عید، اگربا طیاره به جایی سفرمی کنید، بیدرنگ پرواز تان را به تعلیق اندازید؛ زیرا دراین روز ها فضای افغانستان پر است از " قیمت های پرندۀ طلایی"، خدا نخواسته هواپیمای تان با نرخ های نقل و بادام تصادم نکند!؟

از تمام حمام چیان خداپرست تمنا داریم تا به پیشواز این ایام چُرک زدایی، به کیسه مالان وطن پرست شان وظیفه بدهند که این بار با استفاده از کیسه های فلزی و سنگ پا، چرک درون هموطنان پوپنک زدۀ مان را بکشند.

با ابراز دوصد متر تبریک به پیشگاه خیاطان عالی رتبۀ کشور، از آنان می خواهیم تا به احترام این روزهای متبرک، پتلون و ایزار سیاستمداران سبک وزن مان را آن قدر گشاد ندوزند که در آن ها باد خانه کند.

آن عده هموطنان مان که توان بریدن حلق گوسفندی را ندارند، غمگین نباشند؛ به جای شان "قصابان شلاقی " چند رأس آدم را قربانی می کنند، و گوشت شان را به زاغ و زنبورخیرات می دهند.

بی سبب نخواهد بود از شیرینی فروشان « ابو جهل مارکیت» بخواهیم که با فروش نفل های باروتی تاریخ زده و چاکلیت های انفجاری پوپنک گرفته، بیش از این مزۀ دهن ملت جرگه پرور ما را خراب نکنند، و بگذارند تا مردم ما شیرپیرۀ دموکراسی و پراتۀ بازار آزاد را با آرامی نوش جان کنند.

در فرجام آرزو داریم که در این ایام خسرپرور، قطارهای اکمالاتی دامادان لق گردن، بدون راهگیری خسربره ها و دستبرد خیاشنه ها، به وضع الجیش دایمی خشوها برسند و به نامزادان مستحقِ چشم به راه توزیع شوند.

خود تان نقل باشین و عمرتان نه !