بيرنگ كوهدامنى




آغاز فصل حادثه 



از درد و غصه طينت و از غم سرشت ماست

رنج و عذاب و در بدرى سرنوشت ماست
در گوره گاه خشم خدا آبديده ايم

دوزخ اگر نصيب شود ، خود بهشت ماست
پيداست آن كه عاقبت مان چه ميشود

در رهگذار سيل بلا خاك و خشت ماست

اندوه و ماتم و اين غربت غريب
حكم خدا و قسمت و تقدير زشت ماست
افشان كنيم به كجا ، بذر سال خود

برق و تگرگ و صاعقه دنبال كشت ماست
تا آستان آذر و بهمن چه فاصله است
آغاز فصل حادثه ، ارديبهشت ماست

***

از   مجلهء  آسمایی- سال  2001