07.2014 .12

کاکه تیغون

غیرتِ فوتبال و عزتِ سیاست

 

بر جهانیان پوشیده نیست که فوتبال با آنکه ورزش است ( و این یعنی که ارزش است) کرامات و هنرهای پوشیده و آشکار غیر ورزشی بسیار دارد. از برشمردن همه که بگذریم، یک هنر فوتبال که ظاهراً با خود فوتبال هیچ همخوانی ندارد، ایجاد نرمش عاقلانه است. فوتبال، اگر نه همیشه، لااقل در جریان مسابقات مهم آن، در بسیار چیز ها و در بسیار کس ها نوعی انعطاف و نرمش عاقلانه ایجاد می کند.
شما همان بیت معروف مرحوم مستغنی را که قانون اساسیِ طرز فکر ما با آن آغاز می شود در نظر بگیرید:


گر ندانی غیرت افغانی ام
چون به میدان آمدی میدانی ام

این بیت را با همزبانی بسیار و همدلی نه چندان بسیار می توانیم چنین بنویسیم:


گر ندانی غیرت ایرانی ام
چون به تهران آمدی می دانی ام

همین بیت را با ناهمزبانی بسیار و همدلی نه چندان کم، بدینگونه هم می توانیم بنویسیم:


گر ندانی غیرت آلمانی ام
چون به فوتبال آمدی می دانی ام

نرمش ایجاد شده در این بیت با آریایی بودن این اقوام اصلاً ارتباط ندارد، بلکه حتی در مورد غیر آریایی ها هم صدق می کند:


گر نمی دانی که پاکستانی ام
چون پشاور آمدی می دانی ام

از یک دید وسیع، همان بیت را برابر با شرایط جهانی همین روز ها می توان با نرمش عجیب چنین نوشت:


گر ندانی غیرت مَیدانی ام
چون برازیل آمدی میدانی ام

فوتبال، مبارزۀ جهان آشوب و توپ افگن است؛ تا آخرین لحظه تلاش و تکاپو برای پیروزی و زدن است. از سوی دیگر با آن قدر لگد که در فوتبال زده، خورده و پرانده می شود تقریباً بیشتر عقده ها یا از دل آدم می برآید یا در دل آدم لگد مال می شود. دل که یخ کرد، خون آدم سرد تر می شود؛ پیش از آنکه خواهر و مادر حریف را به فلان برابر کند و لگد بر همه عالم و آدم بزند، بسیار چیز ها را بیشتر از یک بار می سنجد. سرداران بزرگ میدان فوتبال پس از مبارزات شیردلانۀ گول افگن و شوت آسا، از پیروزی خود سرشار می شوند و شکست خود را هم مثل آدم قبول می کنند. حداکثر کاری که می کنند، برای پیروزی ها و شکست های خود اشک می ریزند آنهم مقابل تمام لنز های جهان.
به نظر ما (با آنکه فوتبال بازان ما آنقدر ها نتوانسته اند) ما همه و به ویژه بازیگران میدان سیاست می توانیم از آن ها بیاموزیم. ما آدم های خاکی می توانیم یاد بگیریم که شکست و پیروزی تمامیت زنده گی نیست، زنده گی مهم تر از فقط اشک شکست و پیل مستیِ پیروزی است. زنده گی این حق را بر ما دارد که با ما و بعد از ما هم ادامه داشته باشد .آنچه سیاستمداران می توانند از جنگ و صلح فوتبال بیاموزند، استفادۀ عاقلانه و عادلانۀ مبارزه و نرمش، هر کدام در جای خود است.
ما دوست تر داریم که آن بیت غیرتمند را در این روزگار چنین بخوانیم:
گر نمی دانی سیاست دانی ام
انتخابات است پس می دانی ام


7 جولای، 2014، پونته کانه