نشر در آسمایی : 11.2014.04 

حمیرا نکهت دستگیرزاده

صدای باد

 

اینک صدای باد که می پیچد در پنجه های روشن آزادی

تا بشکند سکوت و سکون ها را در انحنای دامن آزادی

اینک یکی که عاشق آواز است در پرده های ساز رها گشته

تانغمه های تازه بیاراید در جشن های گلشن آزادی

باید به عاشقانگی فردا امروز را به خانه فرود آرایم

دیروز مانده در سبد تیره ، فردا روانی در تن  آزادی

من باورم به باغ نگاه تست وقتی که خیره می نگری در من

یک فصل اعتماد به دستانم جاری شود ز روزن آزادی

اینک تمام شهر ترا خواند در جاده های آبی خورشیدی

تا نورِ عشق جاده ای پر پهناست تا وسعت شگفتن آزادی

باز این بهار باغ مرا خواند در بیشه های روشن نا تکرار

تا بر دهد کویر به تب خفته در باور سترون آزادی

آزاد در تمامی دریا ها حتی حباب خالی تنهایی

سرواده های بکر  صمیمانه آویزه های  مامن آزادی

 

 

1/8/2013