رسیدن: 09.03.2012 ؛ نشر : 09.03.2012

 

حمیرا نکهت دستگیرزاده
 
 

مرثیه یی برای ظاهرهویدای بزرگ

خورشید صدایی به دل خاک نهادیم

ای خاک بخوان مرثیه کز پای فتادیم

پیری پدری زاده ی پاکی و تبرا

از چشم نهان کرده و از دست بدادیم

یک کوه غرور از دل خونین وطن بود

این مرد که در سینه ی تو جا ش گشادیم

چون باد سفر کردی و درخاک بخفتی

سنگیم و صبوریم چو خاکیم و چو بادیم

سرگشته تر از باد بیابان به سراغت

نومید تر از چشم که در اشک بزادیم

ای خواب ِتو خوش در دلِ این خاک همیشه

ما در پی اندیشه و آواز تو رادیم

ای خاک تو زیبایی مطلق شدی امروز

خورشید صدایی به دلت تا که نهادیم




09-03-2012
 

 

لینک ها:

صفحه ی ویژه ی حمیرا نکهت دستگیرزاده