رسیدن به آسمایی:01.2008 .06 ؛ تاریخ نشر در آسمایی :01.2008 .06

 

بحرانِ ارزش زدايي

منبع: اندين عوامي

نوشته: پريم چند

ترجمه: جاويد فرهاد

ياد دهاني مترجم:

خواننده گان ورجاوند!

مسألهء ارزش و ارزش زدايي، بحث گسترده يي است که براي دستيابي مقدماتي به اين موضوع، به بر گردان مقالهء يک نويسندهء هندی ميپردازم. با توجه به این که محور بحث در این مقاله به تجربه های بحران ارزش زدایی در هند اشاره می کند اما پاره يي از موارد، مشکل بحران زدایی در کشور هاي جهان سوم را نيز زير پوشش قرار مي دهد.

بحران ارزش زدايي،  در بسياري از جوامع(مُدرن و عقب مانده) به يک  مشکل فرا گير بدل  شده است. در يافت ارزشها، نوع بر خورد با آن و پاسخ به اين مسأله که ارزش چيست  و ماهيت آن کدام است، مفاهيم گسترده يي است که در اين مقاله به آن پرداخته مي شود.

ارزش چيست؟: ارزش ، مجموعه يي از داده هاي سودمند در پيوند با پذيرش اصول جمعي است که آدمها براي در يافت مفاد خود، از آن بهره مي جويند. در تعريف  اقتصادي، "ارزش " عبارت است از محصول منفعت هاي اقتصادي به منظور  حصول سرمايه ؛ ولي  مهمترين تعريف  جامع  از اشيش نندي(1)  است. "نندي" مي نويسد: "ارزش" يک مقولهء بر گرفته از رويکرد هاي اجتماعي است. اقتصاد، سياست، فرهنگ وخود اجتماع نيز- سازندهء مفاهيم ارزشي اند که در آغاز به  گونهء يک قرار داد جمعي ميان افراد شکل مي گيرد و نفس اين شکل گيري، ماهيت انتخابي دارد.

تبيين "نندي" در مورد "ماهيت انتخابِ ارزش ها"  نياز به بحث بيشتر دارد. هر جامعه يي  با توجه به نياز هاي مُبرم خود، ضرورت به انتخاب دارد. انتخاب در هر جامعه يي مبتنی بر درک آدمهاي آن جامعه به حيث  مجريان  فعال صورت گرفته و اين انتخاب از متن شؤنات اجتماعي مسلماً  در يک اشتراک جمعي به خاطر در يافت سود ( مادي و معنوي) صورت مي گيرد. هند و شايد هم بسياری از کشور هاي صنعتي همرديف آن، با همين مؤلفه هاي اشتراک جمعي، ارزشهاي شان را انتخاب کرده اند؛ از اينرو مُضاف  بر اين  که ارزش مي تواند يک در يافت فردي باشد،  در رويکردهاي عمل اجتماعي، به حيث يک مقولهء فرا گير جمعي( اجتماعي) نيز مطرح  است. ارزش ها  معمولاً در بر گيرندهء مفاهيم مادي و معنوي اند که در اين نبشته، با طرح چند پرسش  وپاسخ به بر رسي عوامل اين بحران مي پردازيم:

بحران ارزش زدايي کدام است؟:سرازير شدنِ سر مايه، صنعتي شدن تمام امور و ماشنيزه کردن جوامع، عامل نخست برای پيدا يي بحران ارزش ها در جوامع  است" (افزون بر اينکه از يک سوی ديگر، کمبود سرمايه، عدم صنعتي بودن و نبودن فن آوری،  مسبب  اصلي  عتدم پيشرفت جوامع پنداشته مي شود).

با توجه به اين که مشکل بحران ارزشها از غرب آغاز شده و ريشهء اصلي  آن در کشور هاي زير سيطرهء تمدن  ماشيني وجود دارد؛ ولي کشور صنعتي مثل هند و کشور هاي جهان سوم نيز با اين مشکل به صورت جدي مواجه  اند. جنون دستيابي به تمدن و تکنالوژي وزير پاگذاشتن  داشته هاي بومي، يکي  از عوامل  مهم در بُروز بُحران  ارزشها محسوب مي گردد. صنعتي ساختن همه يي امور،  براي رسيدن به اصل خود کفايي، به خاطر حصول در آمد در هند؛ مشکلي بود که در آغاز از عدم درک سياست صنعتي ساختن "مهاتما گاندي" سر چشمه گرفت و بعد به عنوان يک رويکرد منفي، تأثيرش  را بر همه ی شؤن حيات وارد کرد. بسياري از آگاهان ازجملهء "شري واستاگوپتا" (2) اين سياست  گاندي را با دريافت معکوس از آنچه که گاندي گفته بود، درک کرده بودند؛ در حالي که پنداشت "مهاتما"، ناديده انگاشتن ارزشهاي مسلط در جامعهء هند نبود.

"گاندي" سياست صنعتي ساختن امور را به منظور دستيابي به اصل خود کفايي، توصيه و عملي کرد، و اين سياست نوعي بر گشت به ارزشهاي ملي پنهان شده در هند بود. اولين رويکرد سياست "گاندي" در هند، زير نام "برنامهء منفعت ملي" و بيرون کشيدن ارزشهاي مشترک پنهان(ارزشهاي ملي متعلق به همه يي مردم) در هند بود. سياست "باز گشت به خود" ،سياست تقابل با تمدن و ارزشهاي فرهنگ  غربي  نبود. باز گشت به خود، پاسخ معقولي در برابر سيطرهء  استبداد بود و از جانب  ديگر، ترغيب مردم بود به اصالت هاي ملي که به تعبير "گاندي"، منفعت ملي" در آن نهفته بود.

جامعهء هند- اکنون- بابر داشت وارونه و دقيقاً  معکوس از مفکورهء گاندي عمل مي کند. همه چيز در تهاجم کالا های وارداتي، مفهوم و اصالت واقعي  خود را به حيث ارزش دست مي دهد. اعتماد، به نفس، اخلاق، سنتها، دين، سياست، فرهنگ، اجتماع و در مجموع  تمام مؤلفه  هاي اثر گذار ارزشی، در مقابله با  صنعت و ماشين، ماهيت خود را مي بازد و بحران ارزش ها دست و پاگير مي شود و گذشته از اين که اين بحران در کشور هاي غربي، بيشتر از کشور هاي جهان سوم،  به مشکل فراگيرو روز مره در زنده گي آدمها بدل شده است؛ ولي اين چيزيست که خطر آن، بيشتر کشور هاي رو به توسعه يي مانند هند را تهديد مي کند.

عامل مهم اين خطر (بحران  ارزشها) مفهوم زدايي از ماهيت ارزش هاي جمعي  است. مسامحه  و سهل انگاري در برابر ارزشهاي داده شدهء  خودي و به گونه يي  جدي  نگرفتن ارز ش هاي ملي ، با عث پيدايي و بعد  گسترش اين بحران  گردیده است.

چگونه مي توان بحران ارزش زدايي را از ميان برداشت؟

"راج ورماتيجوري" (3) در کتاب مشهور " گاندي" و سياست  ملي در هند مي نويسد: " ارزش ها زماني با بحران  مواجه   مي شوند که بپذيريم صنعت و ماشين، هنوز هم می توانند بر سر نوشت  انسان چيره باشند. "با اين  که در اين اشارهء کوتاه، "تيجوري"  عامل اصل بجران ارزش زدايي  را در چيره شدن صنعت و ماشين بر سرنوشت آدمها مي داند؛ اما چيزي که اولتر از همه در جامعه، انسان را محتوم  به پذيرش اين بجران مي سازد، درک نا درست از وضعيت ارزشها در جامعه است. جنون " هرچه پذيري" و " همه پذيري" در برابر داده هاي وارداتي از بيرون (بدون پژوهش ژرف)  مؤلفهء ديگر براي زير ساخت هاي بنيادي اين بحران است.

ما بايد در برابر واردات بيروني، محتاط  باشيم؛ البته  مفهوم اين احتياط در برابر واردات بيروني، اکتفاء و باز گشت بومي به نوعي " ناسيوناليسم" و شؤونيسم  افراطی نيست. آگاهي  از ظرفيت هاي دستياب شده در هند، و بعد رده بندي آن ها زير نام "ارزشهاي ملي"، عامل مهميست که مي تواند از بحران  ارزش زدايي جلو گيري  کنند، "آگاهي" و " انتخاب" دومولفهء ديگر براي کاهش از گسترش اين بحران است.

1- " اشيش نندي" نويسندهء  وسياستمدار اصلاح طلب.

2- "شري واستا گوپتا" يکي از فعالان قبلي" کانگرس، که به دليل مفکورهء افراطيش در مورد بحث صنعتي  ساختن هند،مورد انتقاد فعالان کانگرس بود

3-راج  ورما تيجوري، مولف کتاب گاندي و سياست ملي در هند" و يکي از آگاهان مشهور هندي.

***