رسیدن: 18.04.2011 ؛ نشر : 19.04.2011 

سارا" رضايي" از ولایت غور

زن بودن گناه نيست!

از ناتواني بايد هراس داشت


• واي! اين بدبخت دختر به دنيا آورده است!
• چيزي نه گو سياه سر است!
• زن احساساتي است!
• زن ظريف است!
• زن عاطفي است!
• زن ناقص العقل است!
• زن جنس دوم است و....


اين جملات كلشه یي و روز مره ، به گوش همه آشنا اند و من مي خواهم احساسم را با خواننده گان اين مطلب به ويژه زنان شريك سازم. مرداني كه نه مي توانند حضور زن را نسبت به خود شان قويي تر احساس كنند مجبورند به كليشه هايي تكيه كنند كه نه پايه علمي دارند و نه اساس قانوني! اين مهم است كه بهشت تمام فرزندان آدم-چی مرد و چی زن- زير قدم هاي مادر است و اين مادر همان زن است!

برخی زنانی که نه توانسته اند قدرت شگرف موجود در ذات زن را كشف كنند ، رفتار و حركات مردانه را در خود تقويت نموده ؛ به نمايش می گذارند؛ به امید این که به وی بگویند که مثل يك مرد است!
متأسفانه اين گفته ها احساس شادي كاذب را در دل چنين زناني كه از زن بودن خود احساس گناه مي كنند، به وجود مي آورند - در حالي كه زن توانمندي لازم را در خلقت خود دارد به شرط كه خود را بشناسد.
امروز در تمام دنيا از اصل شايسته سالاري بحث مي گردد. انسان بودن و شايسته بودن مهم است، نه اين كه جنس و جنسيت اهميت داشته باشد. طبق تحقيقات انجام يافته ماموران زن زندان "گوانتانامو" به صورت باور نه كردي جزاهايي را به زندانيان داده اند و شكنجه هايی را براي بار اول كشف نموده اند و بالايي زندانيان تطبييق کرده اند كه سابقه نه داشته اند. صد البته اين جاي افتخار نيست. اما در كليشه ها بحث مي گردد كه زن احساساتي است، زن ظريف است، زن عاطفي است. گرچی اين كليشه ها ظاهر محترمانه دارند ولي مي توان از دو نمونه از كليشه های تحقیر آمیز هم ياد كرد :  "زن ناقص العقل است " ؛ "زن جنس دوم است".
حقايق موجود علي الرغم اين گونه كليشه ها ، خلاف آن را در سراسر دنيا و تاريخ به اثبات رسانده است. پس چه ضرورت وجود دارد كه از زن بودن خود خجالت بكشيم و يا احساس گناه كنيم. چه كسي مقام ضعف و ضعيف را به زن داده است؟

در مورد مردان نيز كليشه هايي وجود دارند كه بي شك عادلانه نيستند. مثال:
• مردان خشن اند!
• مردان ظالم اند!
• مردان احساساتي نه مي شوند و ...
خير بين مردان نيز تفاوت هاي برجسته یي مشهود اند. اين به آن معنا نيست كه مردان بد اند و زنان خوب و يا بر عكس- چنین ادعاهایی هيچ كدام ريشه اصولي و منطقي نه دارند. زناني وجود دارند كه دور از كليشه هاي موجود شخصيت خود را تبارز داده اند- همانند زنان شكنجه گر زندانيان گوانتانامو . مردان گاهی هم قرباني هاي كليشه ها می شوند :مرد قهرمان و نه ترس است- از همين جاست كه شماری از مردان دل به دريا مي زنند و هر ريسك و خطري را مي پذيرند . گاهی هم چنین باورهایی  نتايج زیانبار و گاه فاجعه آمیزی برای بشریت به وجود آورده اند.
آن چی گفته آمدیم  نتيجه تحقيقات خانم  اعزازي است که در جامعه شناسی دکتورا دارد.

امروز  جوامع انساني به سوي شايسته سالاري پيش مي روند . در شایسته سالاری تفریقی میان  مرد ، زن و جنسيت  مطرح نيست- شایسته گی مطرح است .

مردان نو انديش، هيچ حساسيتي منفيي را در راستايي رشد زنان به خرج نه مي دهند.  چنين مرداني از توانمندي خود شان مطمين اند و روحيه انساني جز اعتقادات شان محسوب مي گردد. پس امروز كه عده ي زياد از مردان نيز با ما در شايسته سالاري هم نظر اند،  نه بايد اين فرصت را از دست داد . زنان تا جايي که ممكن است  باید تلاش و كوشش نمایند و از خود شايسته گي لازم را در ساحات  گوناگون اجتماعی تبارز دهند.
در جامعه  افغانی  امروز تا حدی زمينه كاري براي زنان  مهيا است. زنان باید فرصت به دست آمده را  براي حضور درعرصه هاي فرهنگي، علمي و تعليم و تربيه مغتنم شمارند. معارف، دانشگاه ها، كلينيك ها، شفاخانه ها، ادارات دولتي و ملكي و نظامي بر روي زنان باز اند.  اگر از اين فرصت هاي طلايي استفاده نه گردد خود به كليشه هاي یاد شده  عمر دوباره  خواهند داد.
باری  والي ولايت غور طي يكي از جلسات  خطاب به زنان حاضر در مجلس گفت: " چرا در ولايت كسي از زنان به حيث كارمند حضور نه دارد و كجاست خانمي كه اعلام كند كه من حاضرم با اين توانمندي فلان پستي و يا مقامي را كسب كنم كه من حمايتش نه كردم". او راست مي گفت: ما خود ما، خود را باور نه مي كنيم.

يادم است  باری به عنوان گلایه به سايت پر بار نجام غور» نوشتم كه من هم به حيث خواهر تان مي نويسم ؛ لطفأ نوشته هايم را در فهرست مطالب جام غور جا دهيد. جوابي را كه شنيدم ضعف را در خود احساس كردم نه در سايت «جام غور»- گرداننده گان اين سايت از نوشته هايم استقبال شان را اعلام داشتند. اما من در اسال نوشته هاي كاهلي نمودم و از آن تاريخ چيزي را به آن آدرس  ارسال نه كردم.
براي همه خواهران اهل تلاش خوب خواهد بود تا فرصت ها و زمينه هاي موجود نهايت استفاده را نمايند و از زن بودن خود احساس گناه نه كنند-  زن بودن گناه نيست ؛ از ناتواني بايد هراس داشت!