رسیدن:  20.04.2013 ؛ نشر :  20.04.2013

شیما غفوری

بیداد


یارب دلم ترا به کجا جستجو کند

در خیمه یا به قصرکسان گفتگو کند

از آتش زمان وجهان چشمه دَر گرفت

با زهرآب حادثه هر یک وضو کند

امروز آنچه شیخ زمان عرضه میکند

کَی منکر خدای به خلقش چو او کند

کار حرام را به حلال فتوه میدهد

خون عزیز دل تهِ جام وسبو کند

قاموس*های رنگ بباید ز بهرآنک

مِداد وقت قِصص ما موبه مو کند

کاخ بلند ظلم از آیینه و چراغ

بر نعش آرزوی یتیمان نمو کند

گر تیشه را دسته به جاغور نباشدش

نخل ام ز پای خاک به افلاک رو کند

بس کن ز غیر شکوه که بیداد از خود است

هر کس گلیم خانۀ خود را رفو کند

گر عدل و رحم، کار و تواضع شود عیان

مرد است آنکه قبر مرا زیر و رو کند

شیما دلت زجور زمان داغ ها گرفت

این گنج تیره جلوۀ صد ماهرو کند

----
* دریای عظیم

ماربورگ 18.04.13