رسیدن:  18.06.2013 ؛ نشر :  18.06.2013

گزارش از تمیم حمید

هزینه ی سنگینِ نفت، در جنگِ افغانستان- هر روز  بیش از ده میلیون دالر!
 

این تحقیق می رساند که نیروهای خارجی نفت هر یک از این تانکر ها را، با پرداخت چهل هزار و سه صد و بیست دالر به دست می آرند.
در حقیقت در یک روز، ده میلیون و هشتاد هزار دالر و هر سال، سه میلیارد و شش صد و هفتاد و نه میلیون و دو صد هزار دالر، برای خریداری نفت مورد نیاز نظامیان خارجی و افغان پرداخته می شود.
*

2014 دریافته که هر سال، بیش از سه میلیارد دالر، برای خرید نفت مورد نیاز نظامیان خارجی و افغان پرداخته می شود.
این تحقیق می رساند که نیروهای افغان، کم تر از یک سوم حصه ی این نفت را مصرف می کنند؛ اما ضایعات نفت در اردو و پولیس، در مقایسه با سربازان خارجی، بیشتر است!
تحقیق 2014

*

یکی از معروف ترین دشت های افغانستان، اکنون بزرگ ترین تأسیسات نظامیان خارجی را در این کشور، در خود جا داده است.
پایگاه "بسشن" در دشت شوراب در شمال هلمند، اکنون برای بیشتر افغانان شناخته شده است؛ به ویژه در هلمند، حتی کودکان هم می دانند که در این جا چه کسانی و برای چی مستقر شده اند.
در این میان، چیز هایی هم در باره ی این پایگاه گفته می شود که بیشتر به افسانه می ماند تا حقیقت!
"یک شار (شهر) ده زیر زمین د اینجه کنده ان؛ میگن که بسیار شار کلان اس؛ یک طرفش بری قومندان هاس و عسکرا حق ندارن اونجه برن و طرف دیگیش به زیر دستای شان."
بخشی از سخنان یک جوان هلمندی که برایم در باره ی پایگاه "بسشن" می گفت.
اما چه بیشتر باعث شده که در باره ی این پایگاه، چنین افسانه سازی شود؟
"اینه تو ایستاد شو و خودت به چشم سر ببی که هزارا موتر ده یک روز می درایه اینجه و کلش تیل می بره، ای تیل چی میشه؟ خو میگن که د همی شار زیر زمینی برده میشه که برقا و دیگه چیزای شه روشن کنن.""
چیزهای دیگری هم است که بر تصورات عجیب باشنده گان هلمند، در باره ی این پایگاه بزرگ، می افزاید؛ اما به نظر می رسد که رسیدن ده ها موتر مملو از نفت به "بسشن" – آن هم در یک روز – بیشتر از هر عاملی باعث شده که هلمندیان، به حضور نیروهای خارجی در ولایت شان، با دیدی دگر بنگرند!
وقتی این دیدگاه باشنده گان هلمند را، با یکی از مشاوران امریکایی در اردوگاه "بسشن" در میان گذاشتم؛ او سر تکان داد و برایم گفت:
"در حقیقت، هر کسی باشد همین را می گوید؛ مردمی که در باره ی این تاسیسات بزرگ ما چیزی نمی دانند، باید همین تصور را هم داشته باشند که این همه نفت، حتمن به زیر زمین می رود. آنان چی می دانند که برق این پایگاه بزرگ چگونه تأمین می شود، این پرواز های هواپیماها چقدر برای ما سنگین تمام می شود و مصرف نفت نیروهای افغان را کی می دهد؛ همینه که در باره ی ما فکر هایی می شود."
تنها یک راه اکمالاتی
دست کم تا دو ماه پیش، نفت مورد نیاز نیروهای خارجی و افغان، هم از بندر تورغندی و هم از حیرتان، وارد افغانستان می شد؛ اما ناامنی ها در شاهراه هرات – کابل باعث شد که آمدن نفت از تورغندی متوقف شود.
در آن زمان، هر روز در حدود هشتاد موتر که هرکدام در حدود سی و شش تن نفت را حمل می کرد، از این بندر وارد خاک افغانستان می شد.
"هر روز موتر های ما در می گرفت و حمله می شد؛ از مفاد کرده بیشتر ضایعات داشتیم.""
گفته های مسوول یکی از شرکت هایی که پیشتر برای نیروهای خارجی از بندر تورغندی، نفت می آورد.
با اینهم، ظاهرن ناامنی ها بر روند اکمالاتی نظامیان خارجی در افغانستان، تأثیر زیادی نگذاشته است.
آنان اکنون از تورغندی رو گشتانده و بیشتر بر بندر حیرتان تمرکز کرده اند؛ مسیری که به باور این نیروها، با جنجال های برخاسته از خشونت های افغانستان، بیگانه است.
یک مقام نظامی خارجی در کابل، در این باره برایم گفت:
"این بهترین مسیر برای ماست! همه چیز به راحتی به ما می رسد و باعث نمی شود که از برنامه های ما عقب بیفتیم. باید از اول در فکر جاده ی شمالِ کابل می شدیم؛ اینجا جنگ و خشونت را خیلی وقته که پشت سر گذاشته و دیگر نمی شناسد."
ده میلیون دالر در روز
هر روز صد ها موتر، از بندر حیرتان به سوی پایگاه های نظامیان افغان و خارجی حرکت می کند و هرکدام از این موتر ها، نفتی را در خود جا داده که از کشور های آسیای میانه خریداری شده است.
یافته های 2014 نشان می دهد که نیروهای خارجی در خریداری این نفت، در مقایسه با تاجران افغان، پولی بیشتر می پردازند.
یک تن نفت با رسیدن به بندر حیرتان، در حدود هشت صد و هشتاد دالر هزینه بر می دارد و با پول انتقال آن به بخش های دیگر که چیزی در حدود یک صد و پنجاه دالر است؛ هر تن نفت برای تاجران، بیش از یک هزار دالر تمام می شود.
بعدن هر لیتر این نفت در بازارها، چیزی در حدود یک دالر و هر تن آن دوازده صد و شصت دالر، به فروش می رسد.
این درست برابر با همان پولی است که نیروهای خارجی در خریداری نفت از کشور های آسیای میانه و انتقال آن از بندر حیرتان تا پایگاه های شان می پردازند؛ زیرا پس از رسیدن این نفت به حیرتان که همان هشت صد و هشتاد دالر تمام می شود؛ انتقال هر تن نفت از این بندر تا پایگاه های نظامی، با هزینه ی سه صد و هشتاد دالر انجام می یابد.
چنانکه گفته شد در حال حاضر، حیرتان تنها بندری است که نیروهای خارجی می توانند از آن نفت مورد نیاز شان را به افغانستان وارد کنند؛ از همین رو، هر روز در حدود دوصدو پنجاه موتر که هر کدام سی و دو تن نفت دارد، از این بندر به سوی پایگاه های نیروهای خارجی حرکت می کند.
این تحقیق می رساند که نیروهای خارجی نفت هر یک از این تانکر ها را، با پرداخت چهل هزار و سه صد و بیست دالر به دست می آرند.
در حقیقت در یک روز، ده میلیون و هشتاد هزار دالر و هر سال، سه میلیارد و شش صد و هفتاد ونه میلیون و دو صد هزار دالر، برای خریداری نفت مورد نیاز نظامیان خارجی و افغان پرداخته می شود.
نظامیان افغان
پرواز های نظامی، عملیات ها و نیز رفت و آمد روزانه ی وسایط ملکی و نظامی سربازان افغان و خارجی، در افزایش هزینه های مواد سوخت مورد نیاز این نیروها، اثر گزار دانسته می شود.
بر بنیاد این تحقیق، ارتش افغانستان در یک روز، نزدیک به یک میلیون و سه صد و هفتاد هزار دالر و در یک سال، بیش از پنج صد میلیون دالر را نفت مصرف می کند.
هرچند هزینه ی نفت مورد نیاز پولیس افغانستان، بیش از یک میلیون دالر در روز و نزدیک به چارصد میلیون دالر در سال، تخمین زده می شود.
در این میان، احتمال استفاده سوء از مواد سوختی که در اختیار نیروهای افغان قرار می گیرد، نیز به عنوان نگرانیی برجاست.
همان مشاور امریکایی که در پایگاه "بسشن" با من صحبت می کرد:
"ما برای شان نفت را می دهیم؛ اما خودتان هم می دانین که اینجا کشور و منطقه ی آنان است؛ طبعن همه ی شان فرشته نیستند که پاک باشند؛ امکان این می رود که نفت به بیرون از پایگاه انتقال یابد و یا از موتر هایی که بیرون می رود، نفت کشیده و کم شود؛ استفاده از موترهای نظامی برای اهداف شخصی شان که به جایش باقی است؛ آن کار هم باعث ضایع شدن نفت می گردد."
یک مقام نظامی افغان نیز به گونه یی، این گفته ها را تأیید می کند:
"خودت هم می دانی تمیم جان که نظارتی بر این وجود نداره؛ افغان ها که به جایش، خارجی ها هم شاید از این تیل بزنن یا شریک شون کتی عسکرای خودما و شما! یک موتر می ره حق تیل خوده می گیره از قرارگاه؛ باز مامورین یا مقام ها ره می رسانه و یا ایسو اوسو میره؛ خو همه ی اینا درست که د ماموریت اس؛ اما بعد از چار بجه که رسمیات خلاص میشه، کی میره می بینه که دریور چی شد یا موتره کی برد؟ کی می بینه که تا ساعت چار، چقه تیل مصرف شده و صبایش کی پرسان می کنه که تیل دیروز چی شده؛ بسیار گپ هاس که مچم کدام شه باید بگی؟"
هزینه ی کمر شکن!
اما مقام های افغان، چیزهای دگری هم برای گفتن دارند!
آنان بی توجهی مقام های خارجی را، در بستن قرارداد های خریداری تیل با کشور های آسیای میانه، از علت های اساسیی می دانند که افزایش هزینه های مواد سوخت مورد نیاز نظامیان افغان و خارجی را به بار آورده است.
جنرال ظاهر عظیمی سخنگوی وزارت دفاع ملی:
"اونا خود شان قرارداد دارن! بیشتر از آسیای میانه میایه ای تیلی که به افغانستان بری ما می رسه؛ اما ای که با کی قرار دارن، چگونه میایه، ما زیاد به جزئیات نیستیم، چون توسط خارجی هاست؛ اما آهسته آهسته در سال جاری (مسوولیت خریداری نفت) انتقال می خوره به جانب افغانی."
به باور آقای عظیمی، با بیرون شدن بخش بزرگی از نیروهای خارجی از افغانستان در سال دوهزارو چارده ی میلادی، در هزینه ی کمر شکنِ نفتِ موردِ نیاز نظامیان نیز، به گونه ی قابل ملاحظه یی، کاهش رونما خواهد شد:
"وقتی که تیل خریداری اش مربوط به ما بشه و ما خود ما خریداری کنیم؛ خوب طبیعی است که به اندازه ی مصارفی که داریم، خریداری می کنیم."
چهار اعشاریه یک میلیارد دالر پولی است که جهان پرداخت آن را، پس از سال دوهزار و چارده ی میلادی، برای تجهیز و آموزش سالانه ی نیروهای افغان در نظر گرفته است.
کابل هم گفته که هر سال پنج صد میلیون دالر را، از درآمد های خودش، بر این رقم خواهد افزود؛ درست برابر با همان پولی که اکنون تنها مصرف نفتِ مورد نیاز ارتش در یک سال می شود!