رسیدن:  07.06.2011 ؛ نشر : 08.06.2011 

محمد سرور

نگاهی به حوادث خونین لیبیا

عده یی از نیروهای سیاسی لیبیا به همیاری سیاسی-نظامی ناتو در صدد اند تا رژیم قذافی را از اریکه قدرت براندازند. در صورت تحقق این امر، لیبیا پس از قذافی به میدان رقابت های شدید میان نیروهای دموکرات و عناصر سرسخت طرفدار رژیم مبدل خواهد شد.پ سران قذافی که هر کدام دارای ملیشاهای خودی اند،به ساده گی از صحنه رقابت های سیاسی نظامی خارج نه خواهند شد.

قذافی پس از کودتای 1969 علیه شاه ادریس که بین سالهای1951_ 1969 زمام امور را به دست داشت، قدرت را به دست گرفت. در اوایل سالهای نود رژیم قذافی به تضعیف عمدی افسران پرداخت؛ زیرا افسران مذکور از به راه انداختن کودتاها علیه رژیم حاکم حمایت نمودند. کودتاها توسط قبایل المقارحه و الورفله  مورد حمایت قرار داشتند. در نتیجه این رویدادها قبیله القذاذفه که قذافی متعلق به انست قدرت بیشتر یافت. قذافی منابع مادی و اقتصادی زیادی را در اختیار قبیله خویش به زیان قبایل دیگر گذاشت.

کودتای قذافی ساختمان قبیله یی کشور را برهم زده و سیطره عنعنوی قبایل سواحل شرقی را به نفع قبایل ساکن در غرب و مرکز کشور تغیر داد. تضعیف قوای نظامی و منابع سرشار نفتی، خطر واقعی حکمروایی قبیله یی را در آینده لیبیا دامن میزند.

صوفیان، تجدد گرا ها و اخوان المسلمین که در سیطره قذافی تحت پیگرد و تهدید قرار داشتند،در آینده کشور به احتمال قوی نقشی را ایفا خواهند داشت.

تقسیم تاریخی اراضی فیمابین تریپولی و  برقه ( منطقه  شرق کشور با مرکز بنغازی که پایگاه سلطنت بود)، اختلافات عمیق فرهنگی و زبانی را در قبال داشته است. در پی انحلال سلطنت قذافی قدرت سیاسی و منابع اقتصادی را به تریپولی انتقال داد که منجر به تشدید اختلافات منطقه یی گردید.

در دوران پس از قذافی، برقه خواهد کوشید تفوق تاریخی خویش را دوباره احیا نماید. این منطقه سرشار از منابع نفتی دو مقاومت تاریخی یکی کمپاین شورش ضد ایتالوی تحت رهبری صوفی مشهور عمر المختار و مقاومت فعلی را که به انقلاب مختار مشهور است، در بطن خویش پرورش داد.

ناتو در طی یازده هفته گذشته حملات نظامی گسترده را جهت سرکوب رژیم قذافی به راه انداخته است. اما تا کنون ۳۶۴۰ حمله هوایی ناتو نه توانسته است نیروهای رژیم را از پا درآورند. در حال حاضر جنگ تقریباً به حا لت بن بست درآمده است. در طی دو روز اخیر ناتو با استفاده از هلیکوپترها -خاصتاً هلیکو پترهای نوع آپاچی امریکایی- در صدد است تا فشار را بر نظامیان رژیم تشدید بخشد.

قذافی، در پی تشدید حملات ناتو،در بیانیه تلویزیونی اخیرش چنین اذعان داشت: "معمر القذافی دارایی کدام پست رسمی مانند سایر روسای جمهور نه می باشد تا از آن استعفا نماید. قذافی ریس جمهور نیست. وی رهبر انقلاب است. انقلاب به مفهوم تداوم قربانی تا مرگ می باشد.

این کشور من کشور نیاکان ما و شما است. ما آن را با خون نیاکان خویش آبیاری نمودیم. من در مقایسه با این موش ها و اجیران برای لیبیا ارزش بیشتر دارم. این اجیران که از طرف استخبارات خارجی تمویل می گردند کیها اند؟ آنان به اطفال، فامیل ها و قبایل خویش ننگ را به ارمغان آوردند. غضب خدا بر آنان.

ما به امریکا و سایر دولتهای بزرگ اتمی جهان چلنج دادیم و پیروزمند بدر آمدیم. آنان در برابر ما سر تعظیم فرود آوردند. ایتالیا دست فرزند شهید مان یعنی شیخ عمر المختار را بوسید. این افتخار بزرگی است. باند اجیران خارجی که همچو پشک ها و موش ها از این سرک به آن سرک در تاریکی میجنبند، نه می توانند روند پیروزی ما را منع نمایند.

من شما را از خانه یی در تریپولی، جایگاه مقاومت، که مورد حمله ۱۷۰ طیاره دولتهای بزرگ اتمی چون امریکا، بریتانیه و ناتو قرار گرفت و ۴۰ طیاره نوع بوینگ این کمپاین را همیاری می نمود، خطاب مینمایم.

آنها از فراز تمام قصر ها و خانه ها عبور نمودند و در جستجوی منزل قذافی بودند. چرا ؟ زیرا وی را ریس جمهور کشور می پنداشتند. اگر وی ریس جمهور می بود پس با وی مانند سایر روسای جمهور معامله می نمودند. لیک ما در برابر قدرت اهریمنی امریکا، برتانیه و سایر قدرتهای اتمی مقاومت نمودیم. ما در مقابل قدرت ناتو ایستاده گی نموده و تسلیم نه شدیم."

این همه اظهارات عوامفریبانه نماینگر تلاشهای شخصی است که برای بیش از سه دهه لیبیا را به طور دیکتاتور مابانه رهبری نموده و مردم را از همه حقوق اساسی در ساحات سیاسی، بشری،اقتصادی و اجتماعی محروم داشته بود. موصوف عواید سرشار ناشی از منابع طبیعی نفت کشورش را در حساب فامیلش در بانکهای بین المللی ذخیره نموده و اکنون به خاطر ظاهر نه شدن در برابر محاکمه بین المللی عدالت به عوامفریبی متوصل می شود. به اساس ارقام موثق پول ذخیره شده قذافی در بانک های سویس به ۷۰ ملیارد دالر بالغ می گردد.

لیبیای نوین مستلزم پایه گذاری موسسات مشترک ، قانون اساسی و میکانیزمی جهت اشتراک مساعی همه اقشار مردم در امور کشور خواهد بود. این امر باید از رقابت تریپولی_ برقه، قدرت بی حد و حصر قبایل و تناقضات محلی جلوگیری نماید. در این راستا می بایست نظامیان و ارگان های امنیتی مبرا از وابسته گی های قومی و جغرافیایی عمل نمایند.