رسیدن به آسمایی:  05.03.2011 ؛ نشر در آسمایی: 11.03.2011

 

رد  پای فرعون
 

 

نقش ایران در ترور احمدشاه مسعود

 

نویسنده : رزاق مأمون

 

بخش بیست ودوم

دشنه های برهنه

سازمان های اطلاعاتی ایران بعد ازشکست درمحور بامیان، باردیگر به ابزار جنگ مذهبی دست بردند و دسته های تازه دم معاصیان کبیرۀ جنگ مخفی به هدف ویرانی افغانستان را این بار دربستر ولایت هرات به روی صحنه کشانیدند. این ایامی بود که کانال های اطلاعاتی مسعود، تقریباً رد پای کلیه شبکه های ایرانی را حتی از داخل ایران به سوی مرز ها دنبال می کردند. چنانی که امروز می دانیم، مسعود دریک نبرد پیچیده وبی نظیر، به همکاری فرماندهان ارشد طالبان ازجمله شهید ملاخاکسار و ملا عبیدالله، بعد ازبازی تاریخی درمزارشریف وبامیان علیه ایران، عملاً توطئه تجزیۀ افغانستان را عقیم گذاشت. وی بعد از نبرد بامیان با تکیه بر موقعیت شدیداً متغییر سربازان گمنام مخفی، مهره های نسبتاً متعارف اطلاعاتی وحلقه های آسیب پذیر جاسوسی را تحت نام دی ایکس از ایران به داخل افغانستان فراخواند. اما کانال صادق هجرت همچنان به تماس های شان با آنان ادامه دادند.  مسئولان اطلاعاتی حالا افشا می کنند که مسعود درواقع شبکۀ دی ایکس را درهیأت شبکۀ صادق هجرت و"سازمان جوانان مسلمان" دارای مجوز رسمی درایران دو باره درآن جا درآرایش تازه ای مستقر کرده بود!

بنا برگزارش شبکۀ صادق هجرت، ( همان دی ایکس ابقا شده)  مسعود کماکان به این نظربود که ایرانی ها فرصت را برای استفاده ازوضع بحرانی وشکنندۀ افغانستان از دست نمی دهند و جبهۀ دیگری را می گشایند. اجنت های انفرادی درمرز ها پراکنده شده بودند و مراکز دی ایکس هم ازداخل ایران وهم ازطریق طالبان وضعیت را بررسی کرده واطلاعات می فرستاد.

 

مرحلۀ جدید جنگ مخفی علیه ایران

محل: ولایت هرات

تحت نظارت: و- ح و دکترنادرشاه احمدزی

شبکۀ رسمی: شرکت بازرگانی هفت ستارۀ آسیا وسازمان جوانان مسلمان درمشهد

شبکۀ اصلی: دی ایکس( شعبۀ ایران)

شبکۀ متعارف با شهرت جهادی: صادق هجرت

سازمان های اطلاعاتی ایران دربخش افغانستان دربازی جدید، ولایت هرات را آماج قراردادند. طالبان برهرات مسلط بودند ورشته های گمشدۀ اطلاعاتی مختلف پاکستان وجنبش مقاومت ضد طالبان درمیان آنان فعال بودند. طرح ایران به اشتعال جنگ مذهبی میان شیعه وسنی درهرات معطوف شده بود. بهانۀ دم دستی آنان به منظور تبدیل هرات به کورۀ آتش وخصومت، حضورمولوی موسی از علمای اهل تسنن ایران بود که از ترس شکنجه واهانت ایرانی ها درهرات اقامت گزیده بود.

دی ایکس به زودی دریافت که جاسوسان ایران فردی به نام ظاهرامام داد را مأموریت داده اند تا دراولین فرصت ممکن، مولوی موسی را از پا درآورد. [1]ظاهرامام داد دریک دورتلاش موفق به کشتن مولوی موسی نگشت وبه منابع ایرانی پیشنهاد داد که مناسب ترین فرد برای اجرای این مأموریت، مولوی عبدالصمد نورزی معاون قوماندان امنیۀ ولایت هرات بود. مولوی صمد با ظاهرامام داد رفت وآمد داشت واز لحاظ کرکترشخصی، پول دوست، زنبازولواطت کاربود. سازمان جاسوسی ایران فی البداهه به خریداری مولوی صمد رأی صادرکرد و شبانگاه مولوی صمد نورزی را بدون ویزا وپاسپورت به داخل خاک ایران انتقال دادند تا درجلسۀ سری با وی به توافق برسند. عوامل اطلاعات، پنجاه هزاردلارنقد دراختیار مولوی صمد گذاشتند و باردوم یک دستگاه تلفن ماهواره ای نوع "ثریا" دراختیار وی قرار دادند.

جلسه های سری طی هفته های بعد درچندین نوبت درخاک ایران برگزارشد. مولوی صمد دستور داشت که پس ازآن، بدون تماس با ظاهرامام داد با مرکزاطلاعات درخاک ایران درارتباط باشد. شبکۀ دی ایکس تحرکات مشکوک و حتا بعضاً مشهود به هدف تولید آشوب وخشونت درهرات راقبلاً از آدرس های دست دوم و اجنت هایی که درکسوت فروشنده وخریدار دربازارچه های مرزی دررفت وآمد بودند، تحت نظرگرفته بودند. چنان که حالا متوجه می شویم، دی ایکس ازطریق شخص مولوی صمد نورزی درمجالس عیش وفحش رگه هایی ازین برنامه را دریافت کرده بود. سفارش رمزی احمدشاه مسعود ازطریق ستلایت به گیرندۀ دی ایکس فقط این بود:

پیش برو!

رمزبعدی ازپنجشیر: بدون تماس با رهبری مقاومت، چه هدفی را دنبال می کنند؟

درآن زمان عبدالمنان نیازی والی هرات بود که خود سروسری با عوامل اطلاعاتی ایران داشت. به صمد نورزی گفته شده بود: درهرات کودتا کن تا نظم وحاکمیت سقوط کند.

مولوی صمد درخواست اسلحه وامکانات می دهد. دی ایکس با استفاده از سیستم ارتباطی طالبان به پنجشیر رمز می دهد که طی یک هفته هزاران میل اسلحۀ کلاشینکوف، آر،پی، جی واسلحۀ پی کا،  شبانگاه از خاک ایران به داخل هرات منتقل گشته و پس از جا به جایی درساختمان های بزرگ مقابل فرماندهی قول اردو، قوماندانی امنیه و نقاطی درنزدیکی ریاست امنیت ولایت هرات، به اثرتلاش ظاهر امام داد به اهالی شیعه مذهب آن ولایت توزیع شده است.

خبر بعدی به مرکزگیرندۀ اطلاعات ویژه درپنجشیرتوضیح می داد که این برنامه خیلی وسیع وسنجیده شده است و این چنین انتقالات گستردۀ تسلیحاتی بدون تصویب "شورای امنیت ملی ایران" ناممکن است.

دکترنادرشاه احمدزی به اتفاق مسئول دی ایکس، درروز های بعدی اطلاع یافته بودند که شورای امنیت ملی ایران به آقای حسن روحانی دبیرشورای امنیت مأموریت می دهد که درمفاهمه با"سپاه پاسداران"،" ارتش"، نیروی انتظامی"، "وزارت اطلاعات" وفرماندهی کل نیروهای بسیج" راهی برای پیشرفت بعدی درهرات مشخص کنند.  بعد از انتقال وتوزیع بخشی از حدود هفت هزارمیل اسلحه به اهالی هرات درنشستی به این پرسش باید پاسخ مدلل ارائه می کردند که حرکت بعدی را ازکجا شروع کنند.


سران نظامی واطلاعاتی درجلسۀ خویش به این نتیجه می رسند که طالبان عوام گرا ومحلی اندو درمقابله با برنامه های منظم، شدیداً به شکل نا منظم به مقابله برمی خیزند. پس دوام حالت درصورت سقوط هرات آن چنانی که انتظارمی رود، نه تنها برای ایران ارزش ندارد؛ که درصورت ادامۀ وضع می تواند پای قدرت های ضد ایرانی را نیز به ماجرا داخل کند. تحلیل دی ایکس چنین بود که ایرانی ها نتیجه گرفته اند که بعد ازسقوط هرات قادر به حفظ آن به نفع خویش نخواهند بود. پس به خواسته های حداقلی خود شان را قانع کردند وقرارشد تدابیری روی دست گرفته شود که مولوی عبدالصمد نورزی "رشد" کند و درکنارآن، مواضع استاد محمد اکبری و صادق "مدبر" که ازقبل به طالبان پیوسته بودند تقویت شود. بناءً به تحلیل دی ایکس، اطلاعات  ایران درنظر داشت که همزمان با رشد مواضع صمد نورزی، محمداکبری وصادق مدبر، مخاصمت میان ساکنان شیعه مذهب واهل تسنن درسطح بالا (طوری) حفظ شود که درصورت بروزماجرا های بعدی، طالبان برای حل قضیه به این شخصیت ها احتیاج داشته باشند. آنان قانع شده بودند که اگراوضاع به این شیوه مدیریت شود، ریزرف های "ولایت فقیه" درمحورهرات به گونه ای فعال نگهداشته خواهندشد که هرگاه آشوب هایی از سوی حلقات جاسوسی درهرات بروزکند، ولایت فقیه، علی الظاهر به رسم حسن نیت وهمیاری "اسلامی!"؛ اما دراصل به مقتضای منافع ایران، با فتوایی معضله را بخواباند وبدین ترتیب نقش ونفوذ ولایت فقیه، هم دردولت طالبان وهم دردولت های بعدی برازنده باشد. ( مانند بازی برسرزندگی استادشهید عبدالعلی مزاری)

تحلیل اطلاعاتی درپنجشیر خطوط اصلی اهداف تعیین شده را قانع کننده خوانده بود؛ اما درحالی که انتظار زودرس حوادث درهرات همچنان جدی تلقی می شد، دی ایکس وحتی شبکه های ویژۀ مرتبط با شخص مسعود، مدتی درنوعی خلاء کشف اطلاعاتی فروغلتیده بودند.

دکترنادرشاه احمدزی می گوید:

مولوی صمدنورزی ظاهراً از صحنه خارج ساخته شده بود. ولی ما می دانستیم که او برای اجرای پلان ایرانی ها که قبلاً ازسوی ما رد یابی شده بود، هنوزهم  بدیلی برای خودش نداشت. به دلیل آن که کلیۀ منابع ارتباطی دیگر، هم ازطریق استخبارات طالبان وهم ازطریق دی ایکس درتیررس ما قرار داشت. پس برای دریافت رشتۀ مفقوده، راهی جز، رفتن بر رد پای مولوی عبدالصمد نورزی وجود نداشت. این گره معما زمانی کشوده شد که یک عامل دی ایکس درمجالس عیاشی مولوی نورزی، مذاکره وتماس های مخابراتی میان عبدالصمد نورزی باحاجی آقای احمدی ( نام مستعارمسئول اطلاعات تربت جام ناحیه مرز) را کشف وگزارش کرد. پنجره ای که مدتی بسته مانده بود، با به کارگیری ریزرف های پراکندۀ مرزی دی ایکس درتربت جام ابتداء تا حدی مفتوح گردید  وسپس جزئیات اصلی به دست آمد.

گروه ویژۀ دی ایکس گزارش داد:

حاجی آقای احمدی ملاصمد را به هوتل "هما" درمشهد منتقل کرده ودربدل پرداخت صد هزاردلار، مسیرمأموریت جدیدی را برای او تعیین کرده است. درجلسۀ مشهد ازوی خواسته شده بود که ازهرطریق ممکن با ملاعمر دیدارکند وبرای او بگوید که جنبش مقاومت به کمک ایرانی ها یک مقداراسلحۀ ایرانی را درهرات جا به جا کرده وقصد دارند هرات را به آشوب بکشانند.

مولوی صمد می پرسد: هدف چیست؟

برایش توضیح می دهند که ما سعی داریم شرایطی فراهم شود که شما به جای قاری حمیدالله به حیث رئیس استخبارات قندهار انتخاب شوید یا آن که دردفترامارت اسلامی طالبان برای تان وظیفه ای درنظرگرفته شود.

مولوی صمد نورزی: چطورباید این کار را کرد؟

جانب ایرانی می گوید:

درگزارش برای ملاعمراز ظاهرامام داد به حیث جاسوس وعامل احمدشاه مسعود نام ببر که سعی دارد به کمک ایرانی ها امنیت هرات را خراب کرده وآن را سقوط دهد. هردستورصادره ازقندهار را برای ما مخابره کن!

مولوی عبدالصمد نورزی پس ازمدتی تلاش به ملاقات ملاعمر نایل می آید. وی برای تزریق اطلاع کاذب به ملاعمر، ضمن طرح مسأله توضیح می دهد که گزارش های من از داخل ایران است واهل تسنن ایران چنین اطلاعاتی را دراختیارمن گذاشته اند که ظاهرامام داد به کمک افراد مسعود هرات را سقوط می دهد!

ملاعمربا توجه به اهمیت قضیه، با نزدیکان خویش به مشورت می نشیند. درین جریان دی ایکس شعبۀ طالبان درهمیاری با فرماندهان ارشد ارتباطی طالبان طی 24 ساعت جریان معکوس ماجرا را دراختیار شبکه های اطلاعاتی طالبان واطرافیان ملاعمرپمپاژ می کند. دقیقاً همزمان با افشای برنامۀ مولوی صمد، شبکۀ سری ارتباطی ایران درجنبش مقاومت سریعاً به مرکزاطلاعاتی ایرانی ها اطلاع می دهند که پلان آنان برای رهبری طالبان افشا شده است![2]

ملاعمر درین گیرودار دریک مخمصه افتاده بود. دی ایکس اطلاع یافت که وی به قاری حمیدالله رئیس ادارۀ استخبارات قندهار دستور داد که برای بررسی ادعا های مولوی صمد نورزی، ظاهر امام داد به طور سریع، تثبیت، بازداشت و به قندهار منتقل شود. همزمان با دستورملاعمر، مولوی صمد ازسوی ایرانی ها به مشهد احضار می شود. هنوز ظاهرامام داد شناسایی وبازداشت نشده بود که دی ایکس شعبۀ ایران خبرفرستاد که اطلاعات ایران به هدف جلوگیری ازافشای اصل قضیه، به مولوی صمد وظیفه داده است که درنخستین ساعات برگشت به هرات، ظاهر امام داد را همراه با یک تعداد از شیعیان نزدیک وی درملاء عام اعدام کند.

ملاصمد می گوید:

این ها که شیعیان خود شما هستند. بهترنیست که آن ها را نزد شما به ایران بیاورم؟

آقای احمدی مسئول تربت جام وآقای مرتضوی مسئول حفاظت سپاه پاسداران مشهد ( قرارگاه انصار) می گویند:

با مصرف این صدهزاردلار، برای ما منافع جمهوری اسلامی ایران مهم است نه شیعه ویاسنی افغانستان!

شبکۀ دی ایکس ظهر همان روز  خبر داد:

ملاصمد به کمک اطلاعاتی های مشهد، شبانگاه با سرعت از خاک ایران به سوی مرز افغانستان حرکت کرد وطبق برنامه، بعد ازادای نماز صبح، ظاهرامام داد را همراه با تعدادی از شیعیان هرات درمهمانخانۀ خاص شهر نو هرات خفه کرده و اجساد شان را دریکی ازچهارراهی های شهرآویخته است. بلافاصله خبرتکان دهندۀ حادثه صدها تن از شهریان هرات را به سوی چهارراهی شهر کشانید. مولوی عبدالصمد نورزی روی بلندی ایستاده بود وبا اشاره به اجساد آویخته، خطاب به جماعت مردم چنین گفت:

 این خاینان، به مسعود و ایران کمک می کردند تا زندگی شما را تباه کنند. می خواستند کودتا کنند تا مال وناموس تان زیرپا شود. به سلاح های ایرانی نگاه کنید! علامت ونوشته های سلاح ها را ببینید که این ها می خواستند چه مصیبتی را بالای شما و شهر شما بیاورند. به فضل خدا افشا شدند و جزای خاینان مرگ است!

از جمع هفت هزار میل اسلحه ومهمات ایرانی که به وسیلۀ شخص امام داد از ایران به هرات منتقل گشته بود، چهارهزارقبضۀ آن به شکل مخفی بالای مجاهدین کشمیر به فروش رفت ودوسه هزارمیل آن به سوی دیپوهای قندهار حرکت داده شد.

این سومین شکست اطلاعاتی ایران بود که با صحنه های خوفناکی به نمایش گذاشته شد. اما دی ایکس یک روز بعد گزارش داد که تمام بازار طلافروشی، دکه های مبادلۀ پول وفروشگاه های بزازی که اکثراً به شیعیان غریب کار وصلح جو تعلق داشتند، بعد از نمایش صحنه های وحشت از سوی مولوی عبدالصمد، مسدود شده و اکثرآنان به منطقۀ مرزی تربت حیدریه گریختند.

بدین ترتیب، اگراطلاعات ایران دربرآوردن هدف اصلی شکست خورد، اما دست شان خالی نماند وبخشی ازسرمایۀ مردمی هرات که به میلیون ها دلار می رسید، به آن سوی مرز منتقل گشت.

دی ایکس درآخرین خبرنوشت:

مولوی عبدالصمد چند روزی به دستور ملاعمر زندانی شد اما به اثرنفوذ قوم نورزی ازحبس رها شده وبه شهر مشهد اقامت گزیده است. اطلاعات تازه حاکی است که وی باردیگربرضد منافع افغانستان وضربه زدن به جامعۀ جهانی درخاک افغانستان فعالیت های گسترده اش را از سرگرفته است.



[1] . ظاهرامام داد عضوحرکت اسلامی وازجمع شیعیان شهرک انجیل ولایت هرات بود که اززمان جهاد با منابع جاسوسی ایران همکاری داشت. او تا زمانی که زنده بود، خدمات فراوانی به نفع استخبارات ایران درافغانستان انجام داد.

[2]. دکترنادرشاه احمدزی وکادرهای دی ایکس می گویند که مسعود ازهستۀ مظنون اطلاعاتی ایران درقلمروخویش آگاه بود اما آن ها را نادیده می گرفت.  ظاهراً  مسعود به این باور بود که آنان درحدی نیستند که "به خطرجدی تبدیل شوند." اما تحلیل دی ایکس آن است که مسعود اساساً هستۀ مظنون را کاملاً ازمنظرامواج ارتباطی و آدم های عادی درمحاصره خود داشت و آن ها را دروضعیتی قرارداده بود که بیشتر اطلاعات خارجی را درامواج "کشف رادیویی" وارد می کردند! 


پیوند های مرتبط با موضوع:

ورود به صفحه ویژه ی رزاق مامون در آسمایی