رسیدن به آسمایی:  05.03.2011 ؛ نشر در آسمایی: 06.03.2011

 

رد  پای فرعون

 

نقش ایران در ترور احمدشاه مسعود

 

نویسنده : رزاق مأمون

 

 

بخش اول

مهمان سرکش

درسال های 1997- 2000 فشار اداره بل کلنتن و مقامات عربستان سعودی بر طالبان به منظور راندن و یا تحویل دهی اسامه بن لادن به امریکا، به حدی بود که سران طالبان را در باره این که بار اسامه را چه گونه از دوش خود بردارند، بر سر دو راهی دردناکی قرار داد. سلمان عمری سفیر عربستان سعودی در کابل در دیدار با ملاحسن وزیر خارجه طالبان با صراحت لهجه گفت:

شما باید روی این پیشهاد فکر کنید و سپس آن را عملی نمائید:

یک: اسامه را به حکومت عربستان تحویل دهید.

دو: او را از افغانستان برانید.

سه: او را بکشید.

چهار: و یا به امریکا تحویل بدهید.

ملاحسن در پاسخ به سفیر عربستان گفت:

ما هیچ یک ازپیشنهادات شما را نمی توانیم عملی کنیم.

سفیر سعودی ناگاه بر آشفته شد. درحالی که از در اتاق بیرون می رفت، به استماع دلایل ملاحسن  علاقه نشان نداد. ملا حسن درادامه سخنانش به سفیر سعودی گفت:

این که ما شما را محترم می شماریم، دلیلش این است که قبله مسلمانان در خاک شماست وگرنه مردانه گی شما برای ما معلوم است!

درحالی که عربستان از حامیان آشکار تحریک طالبان به شمار می رفت، پاسخ قاطع ملاحسن به سفیرسعودی، مقامات آن کشور را در نا امیدی فروبرد وسبب شد که سلمان عمری به زودی کابل را ترک کند.

مقارن همین حوادث، طالبان در تلاش برای اقناع امریکا وغرب برای کسب مشروعیت جهانی، به هر دری می کوبیدند؛ اما امریکا و عربستان از آنان می خواستند که اسامه را به آنان تحویل دهند؛ این چیزی بود که در آن سال ها از حیطۀ قدرت طالبان که خود با جنگ فرسایشی وبدون پیروزی با احمد شاه مسعود درگیر بودند، فراتر بود.

سازمان جاسوسی امریکا فاش کرده است که شهزاده ترکی مقام برجستۀ دولت سعودی، بعد از تسخیر کابل به دست طالبان، به رهبران آن گروه گفت که دولت سعودی به خاطر پناه دادن اسامه بن دلادن در افغانستان کدام اعتراضی ندارد. وی مدعی شده بود که طالبان به دربار سعودی پیام داده اند که آیا بن لادن را تحویل می گیرید، یا آن که در افغانستان باقی بماند؟

رهبری سعودی درجواب گفته بود: بهتر است درافغانستان بماند.

قبل از آن، وقتی بن لادن در ماه مه 1996 بار دیگر با گروهی از  جنگجویان عرب، محافظان و اعضای خانواده اش- از جمله سه همسر و 13 فرزندش- به وسیله هواپیمای کرایه شدۀ آریانا در جلال آباد فرود آمد، عربستان سعودی هیچ اعتراضی نکرد. وی تا زمان تسخیر کابل و جلال آباد توسط طالبان در سپتامبر 1996، در آنجا تحت محافظت شورای جلال آباد به سر می برد. او در 1996 اولین اعلامیۀ جهاد علیه امریکایی ها را انتشار داد که به گفته وی قصد داشتند عربستان سعودی را به اشغال خود در آورند. در اعلامیه آمده بود:

«دیوار های سرکوب و تحقیر جز با رگبار گلوله ها ویران نمی شود».

او در سال 1997 با بر قراری رابطۀ دوستانه با ملا عمر به سوی قندهار حرکت کرد و تحت حمایت طالبان در آمد.

مولوی محمدیونس خالص اولین رهبر جهادی بود که به بن لادن بیعت کرد. به زودی پیشروی های طالبان به سوی کابل آغاز شد و اسامه بن لادن درآستانۀ سقوط جلال آباد از سوی طالبان، سه میلیون دالر در اختیار آن گروه قرار داد و پناه گاه خود درجلال آباد را« سرزمین خراسان» نامیدکه اشاره ای به پیشینه امپراطوری اسلامی درین مناطق بود.

درهمین زمان امریکا پیام سری فرستاد:

خواهان تماس با طالبان هستیم!

به نظر می رسید که خطر القاعده برای کاخ سفید به اندازه ای جدی نبود که امریکا به حذف فزیکی اسامه بن لادن راضی شود. یک مقام سیا در کاخ سفید اظهار داشت:

استفاده از قوه نظامی برضد بن لادن را زمانی مجاز می دانم که حمله بن لادن برضد امریکا یک امر حتمی باشد.

درآن زمان احمدشاه مسعود فرمانده اصلی جنگ برضد طالبان والقاعده که به سوی گردنه های هندوکش عقب نشسته بود، اعلام کرد:

بیست وهشت هزار افراطی عرب و پاکستانی برای حمله قطعی برای اشغال کل کشور وارد جبهات نبرد شده اند. بربنیاد اسناد سیا، مسعود به رهبران امریکا هشدار داد:

امریکا در نهایت به این نتیجه خواهد رسید که طالبان دشمن آن کشور اند.

مسعود در دیدار با هیأت سی آی ای و کارل اندرفورث مقام ارشد وزارت خارجه امریکا گفت:

 برنامه سیا بر علیه بن لادن محکوم به شکست است. زیرا امریکا تمام توجه خود را علیه بن لادن و چند تن از همکارانش معطوف داشته و عواملی را که باعث نیرومند شدن او شده، ازنظر انداخته است.

مسعود افزود:

اگر بن لادن بازداشت هم شود، امریکا با مشکلات بزرگی درافغانستان مواجه خواهد بود؛ زیراالقاعده بزرگ تر از بن لادن وظواهری است وصدها وهزاران پیرو بن لادن به کمک طالبان به حملات علیه امریکا و کشور های آسیای میانه دست خواهند زد.

با این حال پیش از آن، بانو رابن رافایل معاون وزارت خارجه امریکا درجلسه سری شورای امنیت سازمان ملل متحد گفته بود:

طالبان اکنون یک واقعیت بین المللی اند. به نفع افغانستان و هیچ کدام ما نخواهد بود که آنان را تجرید کنیم.

سازمان سیا افشا کرده است که درآن زمان، امریکا هنوز متقاعد نشده بود که مسعود می تواند یک«متحد مطمئن» باشد.

با روی کار آمدن مولوی عبدالوکیل متوکل به کرسی وزارت خارجه طالبان، فشار ها بر اسامه بن لادن افزایش یافت. متوکل هوشمند ترین چهره سیاسی طالبان، برخلاف بسیاری از سران آن گروه احساس کرده بود که اگر حکومت نوبنیاد طالبان، اسامه را از آغوش خویش به دور نیاندازد، به مشروعیت بین المللی دست نخواهند یافت. وی سعی داشت وضعی پیش بیاید که طالبان اراده خود را برای اخراج و یا تحویلی اسامه به امریکا مشخص کنند تا بقای حکومت طالبان دست کم در انظار غربی ها مسجل شود.

در زمان حضور آقای متوکل در وزارت خارجه، بحران رابطه میان وی  و اسامه وایمن الظواهری از پرده برون افتاد و تقریباً شکل علنی به خود گرفت. حتی در ایام عید، اسامه به دیدار متوکل نرفت و آقای متوکل نیز از رفتن به خانۀ اسامه که در جوار اقامت گاه ملاعمر واقع بود، احتراز جست. آقای متوکل با اشاره به حضور اسامه در افغانستان، گفت:

مهمان نباید خانه را خراب کند!

پیش از آن، به دستورمقامات طالبان، تجهیزات ارتباطی و تبلیغاتی اسامه بر ضد عربستان وامریکا ضبط شده بود و بن لادن در رهبری جنگجویان و اصدار دساتیر به شبکه های خویش به خارج از افغانستان، با دشواری های دست و پاگیری رو به رو شده بود. اسامه از مولوی متوکل عمیقا ناراض بود و از فشار های وی به ستوه آمده بود. او درجایی گفته بود:

ما دو دشمن داریم، یکی امریکا و دیگرش وزارت خارجه طالبان!

به منظور رفع کدورت میان مولوی متوکل و بن لادن، تصمیم گرفته شد که ملا امیرخان متقی عضو شورای رهبری طالبان، با بن لادن ملاقات کند.

ترجمان افغان که صورت گفت وگو های بن لادن و متقی را به زبان پشتو و عربی برگردان کرده بود، چنین می گوید:[1]

 هنگام نزدیک شدن به خانه، بن لادن شخصاً در آستانه در ظاهر شد[2]

وما را به درون هدایت کرد. اسامه بلافاصله از موقعیت خویش ابرازنارضایی کرد و طالبان را مورد ملامتی قرار داد. وی گفت:

شما ( طالبان) وقت مرا ضایع کردید. درین گوشه، دستانم را بسته اید. (اسامه با حرکات دست خویش، حالت دسته بسته بودن خویش را تمثیل می کرد) و زبانم را نیز مهر کرده اید. (او دست خود را به سوی دهانش برد و بستن دهان را تمثیل کرد. ) مرا از فریضۀ جهاد مانع می شوید. این چه وضعی است؟ چه گونه ممکن است این وضع ادامه یابد؟ شما باید وضع وموقعیت جهان اسلام را در نظر داشته باشید که در فلسطین، کشمیر و چچین چه می گذرد؟

ملا امیرخان متقی در پاسخ اسامه گفت:

وقتی فرد مسلمان عقب امام اقتدا می کند، باید از وی متابعت کند.[3] اگر چنین نکند، نمازش اجابت نمی شود. ما از بابت حضور شما در افغانستان به شدت زیرفشار هستیم. حالا که افغانستان حداقل پناه گاه مسلمانان است، اگر این جا هم خراب شود، چطور خواهد شد؟ وقتی بر امامی اقتدا کردید، آیا در نصف نماز می توانید قطع نیت کنید؟ امارت اسلامی یک چیز می خواهد و شما چیز دیگر. ما زیر فشار جنگ و مشکل اقتصادی قرار داریم و در برابر مردم خویش نیز مسئولیت هایی داریم.

مترجم می افزاید:

متقی در توجیه اعمال فشار طالبان بالای اسامه، از مقاومت مسعود به حیث بزرگترین معضل داخلی یاد آوری کرد وفشار های عمومی جهانی برضد اداره طالبان را تشریح کرد.

بعد از صرف غذای چاشت، اسامه با کلماتی فشرده و احتیاط آمیز به طور سربسته به ملا متقی گفت:

من مشکل داخلی شما را حل می کنم!

سخن اسامه هرچند کوتاه و عاری از توضیح جزئیات بود، اشاره قاطعی به حل «مشکلات داخلی» بود. چون دیگران حضور داشتند، استعمال عبارت مؤجز از سوی اسامه، قابل درک بود؛ اما من متوجه شدم که ملامتقی پیام مهمی را از گفتار کوتاه اسامه در نیافته است و درین باره سوالی هم مطرح نکرد. فکر کردم که وی برای طالبان، امکانات مالی و تجهیزات جنگی ویا کمک های مالی بیشتر فراهم می کند؛ اما آینده نشان داد که اسامه، احمد شاه مسعود را به عنوان یکی از"مشکلات" کلیدی در سرنوشت خودش و طالبان، هدف گرفته بود.

-------

 


[1]  . نام وشهرت ترجمان بن لادن و متقی محفوظ است.

[2] . خانه اسامه مسما به دارالسلام بود که درجنوب شهر قندهار واقع بود. این خانه از خشت خام درست شده و دیوارهای کاه گلیش هنوز رنگ نشده بود. درمیان اتاق چند دوشک هموار بود و نقشه بزرگ کره زمین از دیوار آویخته بود. کشورهای اسلامی درین نقشه، با خط درشت سبز مشخص شده بودند.

[3] . اشاره به ملاعمر رهبر طالبان است که بر اثر یک شورای چند صد نفری به حیث امیرالمؤمنین اعلام شد که ظاهرا اسامه نیز نسبت به این گزینش بیعت کرده بود و درسایه حکومت طالبان زندگی می کرد.

پیوند های مرتبط با موضوع:

ورود به صفحه ویژه ی رزاق مامون در آسمایی