06.2014 .05

سخن روز

حلقه ی خبیثه را تا دیر نشده باید شکست

واقعیت این است که در دور اول نامزدان مطرح در سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و مناظره‌ها از نظر رعایت اخلاق و فرهنگ سیاسی  نمونه ی خوب و آموزنده یی را برای جامعه ارایه کردند و کوشیدند تا با احترام متقابل به نقد دیدگاه‌های  همدیگر بپردازند.

انتظار این بود تا مبارزات انتخاباتی دور دوم باز هم به آموزشگاهی خوبی  برای رشد تفکر ، اخلاق و فرهنگ سیاسی مبدل شود. همچنان با توجه به اظهارات تند ،‌ تحریک آمیز و غیرمسوولانه از سوی برخی مهره های  سیاسی و نیز فرقه گرایان تندرو،‌ انتظار این بود تا نامزدها  ستادهای خویش را مکلف بسازند و هم از هواداران خویش بخواهند تا در جریان مبارزات انتخاباتی اخلاق و فرهنگ دیموکراسی و منافع و مصالح همه گانی را در نظر بگیرند ،  التزام عملی نسبت به قوانین نافذه را رعایت کرده و از تندگویی و تندخویی امتناع بورزند.

و اما طوری که دیده میشود حرکت در مسیر خلاف به جریان افتاده و نگرانی های جدیی را به وجود آورده است- به حدی که تجارت و سرمایه گذاری  رو به رکود گذاشته و حتا کارهای  ساختمانی متوقف گشته  است .

اتهامات بی پایه ،‌ تمسخر ، ‌اهانت ،‌ تحقیر  و درشتگویی ،‌ زبان مبارزات انتخاباتی را به ابتذال کشانیده است .

چنان نیست که مبارزات انتخاباتی میدان تقسیم گل و شیرینی و تعارفات دوستانه میان نامزدان رقیب و  ستادها و پشتیبانان و هواداران شان باشد . در مبارزات انتخاباتی این حتا لازمی است تا دو طرف از  کاستی ها و نادرستی ها در برنامه ها ، ‌گفته ها ،‌ شعارها و عملکرد های همدیگر  انتقاد کنند ،‌ بر ناهمخوانی ها میان  ادعاها و حقایق انگشت بگذارند و  همدیگر را به چالش بکشند . و اما عقلانیت و مسوولیت پذیری سیاسی حکم میکند تا جریان رقابت در چهارچوب قواعد شناخته شده صورت بگیرد و به مخاصمت مبدل نگردد.  این چنین مبارزه یی را میتوان با زبان و ادبیات مناسب و شیوه ی متمدن انجام داد. در کارزار انتخاباتی عام فهم سخن گفتن  اگر صفت نباشد عیب هم نیست- و اما این نیز روشن است که عام فهم سخن گفتن  با عامیانه سخن گفتن تفاوت دارد. همچنان عامیانه سخن گفتن با زشتگویی و آلوده ساختن سخن با کلمات و اصطلاحات آنچنانی تفاوت دارد. همچنان قاطعیت با درشتگویی و تهدید یکی نیست. 

زبان و فرهنگ سیاسیی که نامزدان و تیم ها و ستادهای شان با آن کارزارهای انتخاباتی را پیش میبرند، بر زبان و فرهنگ سیاسی تمام جامعه میتواند اثرگذار باشد. به همین جهت هر کسی که از فرهنگ سیاسی سالم عدول کند ، ‌قابل انتقاد است.

استفاده از  ابزارها و شیوه های جنگ روانی در کارزارهای انتخاباتی  به گونه ی آشکار در تقابل با عقل سلیم  و منافع همه گانی قرار دارد؛‌ زیرا این جریان میتواند به وضعیت غیرقابل کنترول منتج گردد- وضعیتی که برای همه ی مردم افغانستان به صورت یک سان فاجعه آور باشد. این ابزارها و شیوه ها  از بسا جهات تخطی های قابل پیگرد قانونی نیز به شمار میروند .

با آن چه گفته آمد لازم است از آقایان عبدالله عبدالله و اشرف غنی با تاکید خواست- و با اصرار و ابرام آنان را واداشت- که با هم به مذاکره بنشینند و تا دیر نشده در مورد  مسایل پیش آمده در کارزارهای انتخاباتی و نیز همه مسایل اصولی دیگر  برای پیشگیری از بروز بحران های احتمالی  و تامین انتقال مسالمت آمیز قدرت در مطابقت با قانون، با هم به تفاهم و توافق برسند. آنان همچنان هر چه زودتر باید رسمن و علنن ستادها های خویش را مکلف بسازند و هم از هواداران خویش بخواهند تا در جریان مبارزات انتخاباتی فرهنگ دیموکراسی و منافع و مصالح همه گانی را در نظر بگیرند و التزام عملی نسبت به قوانین نافذه را رعایت کرده ، از تندگویی و تندخویی امتناع بورزند.  حلقه ی خبیثه کنش و واکنش منفی و مخرب - مشت در برابر انگشت و لگد در برابر مشت و ... - را همین اکنون و پیش از آن که دیر شود باید  خنثا نمود.

فشرده اگر بسازیم در برهه ی کنونی چهار نکته حایز اهمیت تعین کننده  اند: 

- برگشت به فرهنگ سالم مبارزات انتخاباتی؛

- تامین شفافیت و جلوگیری از تقلب در انتخابات از جمله در نتیجه ی تفاهم و تشریک مساعی گسترده ی هر دو نامزد و ستادهای آنان به سطحی که با روشن شدن نتایج رایگری بازنده بدون درنگ حاضر به قبول پیروزی طرف مقابل و شکست خود شود؛

- شناخت مسایل کلیدی برای حفظ و بقای مثمر نظام سیاسی و وارد ساختن اصلاحات و تحولات ضروری در آن در مسیر حل مسایل مبرم و اساسی ،‌ استقرار دیموکراسی و تامین بهروزی  جامعه  و کشور؛

- شناخت این که کدام یک از دو نامزد  بهتر میتواند این مسایل کلیدی را حل کند.

برای این که مردم با  برنامه ها و توانایی های نامزدان آشنا شوند  هیچ راهی بهتر از  مناظره های تلویزیونی و رادیویی میان آنان وجود ندارد- مناظره هایی که هر دو نامزد در جریان آن ها  به پرسش های مردم پاسخ گفته و با بحث رویاروی برتری های برنامه ها و طرح های خود و کاستی های برنامه ها و طرح های رقیب خود را روشن بسازند.

به هر رو ،‌ انتخابات وسیله است. نامزدان و ستادهای شان با ادعای تعهد خدمت به مردم و وطن و تامین بهروزی آنان به میدان انتخابات پا نهاده اند؛ اگر واقعن چنین است پس اینان باید بیشتر از دیگران در مورد اوضاع کنونی و بعد از انتخابات برخورد عقلانی و مسوولانه بنمایند . چه گونه گی برخورد نامزدان نسبت به این مسوولیت ،  روشنترین  معیار برای چه گونه گی رابطه ی  ادعا و عمل  شان در قبال سرنوشت جامعه  و کشور به شمار میرود.