نشر : 26.11.2012

سخن روز

 

... وقتی که نمک بگندد

در باره ی حادثه ی خونین در پوهنتون کابل

گرچی نتایج تحقیقات رسمی در مورد  زد و خورد روز شنبه (4 قوس / 24 نوامبر) میان گروهی از محصلان پوهنتون کابل که گویا به نام شیعه و سنی در رابطه به برگزاری مراسم عاشورا به جان هم افتادند،  هنوز اعلام نه شده است ، و اما به هر رو در این شکی نیست که این یک حادثه ی اندوهبار و قابل نگرانی جدی است.

بستن پوهنتونهای دولتی کابل برای ده روز و رخصت کردن محصلان، تنها یک اقدام موقتی برای خاموش کردن آتش پنداشته شده میتواند. و اما جلوگیری از مبدل شدن مراکز تعلیمی و تحصیلی به کانون های فعالیت و  مقابله میان فرقه گرایان تندرو مساله یی است که حکومت باید هر چی زودتر در مورد آن تدبیر به خرچ دهد و  اقدامات لازم و موثر را به اجرا بگذارد.

*

هدف پوهنتون ها پرورش متخصصان رشته های گوناگون علوم و کادرهای ملی  و ارتقای ظرفیت های علمی کشور است. پرورش قدرت تفکر مستقلانه ، خردورزانه و خلاق و فرهنگ معاصر گفت و شنود ، احترام به تنوع اندیشی، احترام به دگر اندیشی و دگراندیشان و بردباری در برابر آنان، باید بخشی از اهداف آموزشی و پرورشی در پوهنتون ها باشد. همچنان پوهنتون ها به حیث مرکز اکادمیک باید بیشتر با ابزار اکادمیک-پژوهش، تولید و نقد اندیشه- بر  عرصه های گوناگون زنده گی جامعه اثرگذار باشند- این چنین اثرگذاری به یقین سازنده و مثبت خواهد بود. و اما حوادثی مانند حادثه ی چهارم قوس، نه تنها اعتبار و حیثیت علمی و اکادمیک پوهنتون ها را جدن زیر پرسش میبرد، بل برای تمام جامعه میتواند جدن خطرناک باشد. بروز چنین حادثه یی در پوهنتون چیزی شبیه به گندیدن نمک است.

**

برگزاری مراسم دهم محرم و عاشورا در افغانستان روش و عنعنه ی خود را دارد- روش و عنعنه یی که هیچگاه سبب تشنج و منازعه ی فرقه یی نه میشد.

سال گذشته که برای  نخستین بار این مراسم عاشورا مورد حمله قرار گرفت، هیچ گروه شناخته شده یی مسوولیت این حمله ی انتحاری خونین ، را بر عهده نه گرفت. این عمل تروریستی از سوی همه جناح ها شدیدن تقبیح گردید. این نشان میدهد که همه گان میدانند مردم افغانستان از چنین فتنه انگیزی هایی نه تنها پشتیبانی نه میکنند ، بل از آن انزجار دارند.

روشن است که برخورداري از آزادي انديشه يي، عقيدتي، ديني و مذهبي ، حق مسلم هر انسان است. و اما هيچ حق و آزاديي نه بايد چنان استفاده شود که حريم حقوق و آزاديهاي ديگران و نظم و امن عامه را نقض کند. متاسفانه طوری که دیده میشود حتا در پایتخت کشور و حتا در سطح پوهنتون کابل در رابطه به این بدیهیات مشکلات جدی وجود دارد. با سکوت و یا انکار از وجود این مساله ، به هیچ وجه  نه میتوان آن را حل کرد.

***

ابراز نظرها و تبصره ها در شبکه های اجتماعی نشان میدهد که قاطبه ی کاربران و از جمله کاربران جوانتر در رابطه به  مسایل  مطروحه در بالا، خردورزانه و انتقادی برخورد نمودند.  از این میان میتوان از تبصره های  آقای سخیداد هاتف ،  آقای داوود ناجی و دیگران یاد کرد. مثلن آقای ناجی، در فیسبوک نوشته اند: «از این گونه که ما ییم- در دانشگاه مراسم عزاداری می گیریم و در مسجد و تکیه خانه علم می آموزیم. در اداره می خوابیم و در خانه کار می کنیم. از مردگان خود تمجید می کنیم و از زندگان خود بیزاریم. گذشته را جدی می گیریم، حال را فراموش می کنیم و به آینده اصلا نگاهی نداریم. راستی ما ملت کاملا استثنایی نیستیم؟»

بلی ما باید چنین پرسش هایی را در مورد خود ، ماحول ، جامعه و کشور خویش و گذشته و حال و آینده ی آن مطرح بکنیم و در جستجوی پاسخ های منطقی و خردورزانه برای این پرسش ها باشیم- بدون تفکرمستقل ، خرد ورزانه و انتقادی،  رهایی از حال نامطلوب و رفتن به سوی آینده ی بهتر ممکن نیست.

***

آرشیف سخن روز