04.09.2019

 سرور دانش معاون رییس جمهور

صلح- آری اما نه به قیمت نفی جمهوریت!

در این روزها چندین نشست رسمی بین آقای خلیلزاد نماینده خاص ایالات متحده امریکا در امور صلح و رئیس جمهور افغانستان و سایر شخصیت های سیاسی دولتی و غیر دولتی برگزار شد و توضیحاتی از طرف ایشان در زمینه مسوده موافقتنامه صلح بین امریکا و طالبان ارائه گردید و سؤالاتی نیز مطرح شد که به برخی از آن ها پاسخ داده شد. حقیقت این است که برای تحقق صلح که از آرزوهای دیرینه مردم افغانستان است، از هیچ نوع تلاش و قربانی نباید دریغ کرد؛ اما در عین حال چند موضوع بنیادی است که هنوز قابل دقت است و با مردم باید شریک ساخته شود و نمی توان تحت عنوان صلح به آسانی از کنار آن ها گذشت و این حق مردم افغانستان است که در پایان باید پاسخ قناعت بخش بیابد.

در این رابطه چند موضوع ذیل قابل تأمل است:

۱. یاد کردن از طالبان به عنوان «امارت اسلامی» در موافقتنامه صلح بین امریکا و طالبان، تحت هر عنوان و به هر مقصد و انگیزه ای که صورت بگیرد، به طور غیر مستقیم به معنای حیثیت «دولت» بخشیدن به طالبان است و از این جهت غیر قابل قبول برای مردم افغانستان و یک نوع نقض قانون اساسی و حاکمیت ملی افغانستان است و هیچ کسی حق ندارد حاکمیت ملی ما را زیر سؤال ببرد. دولت جمهوری اسلامی افغانستان، از نگاه ملی و بین المللی یک دولت مشروع و قانونی و نماد نظام سیاسی تثبیت شده در افغانستان است. بسیار روشن است که «امارت» تنها یک نام برای یک جریان نظامی و سیاسی نیست، بلکه یک نوع «نظام سیاسی» است که گروه طالبان بنیانگذار و طرفدار آن است. بنا بر این استفاده از این عبارت به معنای مشروعیت دادن به یک نظام سیاسی دیگر، در مقابل نظام سیاسی کنونی کشور است.

۲. معنای این قضیه که گفته می شود: «نوع نظام سیاسی آینده و همچنین دستاوردهای 18 سال اخیر و از آن جمله: قانون اساسی، انتخابات، آزادی بیان، حقوق بشر و حقوق زنان و مانند آن از مسایلی است که باید در گفتگوهای بین الافغانی مورد بحث قرار گیرد و در باره آن ها تصمیم گرفته شود» دقیقا چیست؟ آیا بدین معنی نیست که گویا نظام فعلی و بنیادهای اساسی آن باید به کنار گذاشته شود و همه چیز به صفر برگردد و از نو در باره همه چیز بحث و توافق صورت گیرد؟

درست است که امروز برخی از اصول و ارزش های حقوقی، ارزش های مشترک جوامع غربی و شرقی است ولی بدین معنی نیست که قانون اساسی و همه آنچه در 18 سال داشته ایم، همگی ارزش های غربی و یا امریکایی است و ما آن ها را از غرب به عاریت گرفته ایم و یا این که همکاران بین المللی ما بگویند که این ارزش ها مربوط به ما است و نه افغان ها و ما ارزش های خود را بر افغان ها تحمیل نمی کنیم و گویا تنها «امارت» با ارزش های دینی و ملی افغانستان مطابقت دارد و نه «جمهوریت»!

نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات، آزادی بیان و ارزش های حقوق بشری، برخاسته از متن آموزه ها و ارزش های دینی و اسلامی است و مردم ما این نظام را آزادانه و آگاهانه و بر اساس یک تصمیم ملی و مطابق به ارزش های دینی و منافع ملی خود انتخاب کرده است. در مقابل، این نظام امارتی است که دقیقا با همین ارزش های اسلامی و خواست های مردم در تضاد است.

امروز «جمهوریت»، «نظام سیاسی مبتنی بر انتخابات» و «حقوق شهروندی» به عنوان خطوط اساسی مردم افغانستان با هیچ چیزی قابل معامله نیست و هر نوع طرح صلحی باید در چارچوب این اصول تعریف گردد. اگر این خطوط اساسی برای مردم افغانستان مطرح نمی بود، چرا در دهه هفتاد حاکمیت طالبان نپذیرفتند و چرا تا کنون این همه قربانی ها داده شده است؟ بنا بر این صلح برای ما بدون شک یک «اولویت» است اما این اولویت به معنای نادیده گرفتن و یا کنار گذاشتن همه ارزش های بنیادی دیگر ما و از آن جمله «انتخابات» نیست. یک نظام سیاسی بدون «انتخابات» از هر نوع مشروعیت تهی است.

۳. اگر دولت افغانستان برای امریکا یک هم پیمان استراتژیک و یک متحد سیاسی بوده و است، باید بین دو دولت یک نوع اعتماد متقابل استراتژیک نیز وجود داشته باشد و منافع ملی هر دو کشور در همه حالات در نظر گرفته شود و باید تمام محتوای مذاکرات و متن موافقتنامه با تمام جزئیات در اختیار دولت افغانستان قرار داده شود تا به تفصیل مورد ارزیابی قرار گیرد و از طرف دیگر بین دولت افغانستان و دولت امریکا قبلا موافقتنامه استراتژیک و پیمان امنیتی به امضا رسیده و اکنون سؤال این است که بین آن موافقتنامه ها و موافقتنامه با یک گروه دهشت افکن که هنوز در لیست سیاه قرار دارد و هنوز در افغانستان هر روز فاجعه خلق می کند و صدها تن از افراد ملکی را حتی در مراکز دینی و آموزشی و مراسم عروسی و عزاداری به قتل می رساند، چه نسبتی می تواند وجود داشته باشد؟

با توجه به این مسایل باید یکبار دیگر تأکید کرد بر این که: حکومت و مردم افغانستان بدون هیچ پیش شرطی طرفدار پروسه صلح و آغاز مذاکره است، ولی هر نوع موافقتنامه صلح در این رابطه نمی تواند بدون پیش شرط باشد.