29.09.2019

سخن روز آسمایی

 نگاهی به روند انتخابات و وظایف بعدی ما

برنده گان و بازنده گان انتخابات

 انتخابات ریاست جمهوری دو برنده داشت:

۱-         جمهوریت و مردمسالاری

۲-   نیروهای امنیتی که امنیت انتخابات را تأمین کردند و اجازه ندادند تا طالبان انتخابات را به حمام خون مبدل بسازند.

انتخابات ریاست جمهوری دو بازندهٔ بیخی ‌روشن  داشت:

۱-   امارت طالبی

۲-    آنانی که میخواستند با نیرنگ تحمیل حکومت موقت و انتقالی زمینهٔ کودتای سیاسی علیه قانون اساسی و نظام برخاسته از قانون اساسی  را فراهم ساخته و   برخلاف منافع و مطالح علیای مردم افغانستان عمل کنند.

میزان مشارکت

البته که برخی عوامل سبب شدند تا در این انتخابات میزان مشارکت برابر با ‌انتخابات های قبلی  ‌نباشد ؛ واما این از نظر حقوقی و قانونی به هیچ وجه مشروعیت انتخابات و نتایج آن را زیر پرسش نمی برد.

برخی عواملی را که سبب تنزیل سطح مشارکت گردیدند،‌ میتوان  چنین برشمرد:

۱- تجارب تلخ جنجال هایی که در  پیرامون انتخابات قبلی ریاست جمهوری و انتخابات اخیر پارلمانی به راه افتاد؛

۲- سرد بودن ، محدود بودن گستره و کم مایه بودن کارزار های انتخاباتی بیشتر نامزدان؛

۳- تبلیغات منفی شمار بیشتر نامزدان پیرامون انتخابات که سبب شد تا به جای تشویق و بسیج مردم برای اشتراک در انتخابات،‌عملاً  سبب تلقین  احساس معکوس گردد؛

۴- کاستی ها در کار رسانه های بزرگ و به خصوص تلویزیون ها  از جمله زمینه دادن به نامزدان به طرح  ادعاهای بی پایه و عدم توجه به راستی آزمایی ادعای مطروحهٔ  آن؛

۵- دشواری های متعدد تخنیکی ؛ از جمله وجود کاستی در فهرست های رایدهنده گان: به این معنا که نام شماری از رأیدهنده گان  به رغم ثبت نام و داشتن ستیکر بر تذکره های شان، در فهرست ها درج نشده بود؛

۶- تزیید شرط عکس برداری از چهرهٔ‌ رای دهنده،‌ سبب شد تا شماری از زنان به خصوص در مناطق دور دست و حتا میان اقشار محافظه کار تر در مناطق شهری  نتوانند  در این انتخابات اشتراک ورزند؛

۷-  طالبان با اعلام  این که مراکز انتخاباتی را هدف حملات قرار خواهند داد،  دست به تهدید و ارعاب مردم زدند تا از اشتراک مردم در انتخابات  جلوگیری کنند.

گرچه  نیروهای امنیتی توانستند تا از این که طالبان بتوانند تهدیدات خود را عملی بسازند،  پیشگیری کنند و اما خواهی نخواهی تهدید طالبان سبب شد تا شمار قابل توجهی از رایدهنده گان از ترس جان از اشتراک در انتخابات خودداری ورزند.

آیا احتمال رفتن به دور دوم وجود دارد؟

شماری از ناظران بر این نظر اند که با توجه به تفاوت  چشمگیر رأی میان  دو  نامزد اول و دوم دارای بیشترین آرأ از یک سو و میزان ناچیز ارای نامزدان دیگر، برندهٔ ‌انتخابات در همین دور اول مشخص خواهد شد و نیازی برای رفتن به دور دوم باقی نخواهد ماند.

و اما، از نظر قانونی ‌ مراحل قانونی جمعآوری و شمارش آرأ‌ و رسیده گی به شکایات باید تکمیل گردید تا کمیسیون انتخابات بتواند نتایج نهایی را رسماً اعلام کند. تا طی شدن مراحل یاد شده  نمیتوان به صورت قطعی گفت که آیا  در همین دور نخست یکی از نامزدها اکثریت پنجاه فیصد جمع یک را برده و یا این که انتخابات به دور دوم خواهد رفت.

...شهامت اخلاقی اعتراف به شکست و...

میدانیم که قبول شکست به حیث بخشی از فرهنگ  مردمسالاری تا کنون در افغانستان تبارز نکرده است. واقعیت این است که هم قانون انتخابات مطابق به خواست اپوزسیون سیاسی تعدیل گردید و کمیشنرهای کمیسیون ها  با رأی خود نامزدان برگزیده شدند. به این ترتیب با آن که  تدابیر ممکنه برای جلوگیری از تقلب در نظر گرفته شده است، و اما از دیدگاه ها و  گفته های بیشتر نامزدان در جریان کارزار انتخاباتی و نخستین واکنش های آنان پس از پایان رایگیری، چنان بر نمی آید که بازنده گان بدون دعوا و جنجال شکست خود را بپذیرند و حاضر شوند تا برد را به برنده تبریک بگویند. به همین جهت بسیار مهم است تا با کار  موثر ذهنیت عامه برای داوری سالم و برخورد اصولی قانونی و دیموکراتیک با آنانی که  تلاش میورزند و یا بورزند تا  از تعهد برای التزام عملی در برابر قانون ، رعایت  اصول و موازین شناخته شدهٔ‌ مردمسالاری و ارادهٔ مردم شانه خالی کنند، آماده ساخته شود. نباید اجازه داد تا  هیچ کسی و به هیچ بهانه یی انتخابات و نتایج آن را با توسل به قانونگریزی ، زورگویی و دروغپردازی به گروگان بگیرد.

بدون شک و تردید هر کسی حق دارد تا با رجوع به عقل، ‌منطق و شم سیاسی خود در مورد این که به کی رأی میدهد و یا نمی دهد تصمیم اتخاذ کند و در برابر محکمه وجدان خود مسوولیت آن را بر گردن بگیرد.

و اما،‌ مهم این است تا همهٔ‌ما صرف نظر از این که به کدام نامزد رأی میدهیم و یا نمی دهیم، بر اساس منافع و مصالح همه گانی در مورد قاعدهٔ‌ بازی با هم توافق داشته باشیم :  هر کسی که رأی اکثریت را برد،‌ همو رییس جمهور ما خواهد بود؛ چه ما طرفدار او بوده باشیم و چه هم مخالفش،‌چه به او رأی داده باشیم و یا هم نداده باشیم. تنها در این صورت است که انتخابات  به مثابهٔ‌ راه مسالمت آمیز  حل مسأله قدرت معنا مییابد.

 

کارزارهای انتخاباتی طبعاً در جامعه استقطاب هایی را به میان می آورد. و اما،‌ جامعه باید بتواند پس از انتخابات و روشن شدن نتایج انتخابات بر این استقطاب ها فایق آید. در نظام های مردم سالار نامزدان بازنده با قبول باخت و اعتراف به آن و به رسمیت شناختن برنده، نقش مهمی در این راه ایفا میکنند. ذهنیت عامه نیز با روشن ساختن این که انحراف و تخطی از قواعد بازی را به هیچ کسی اجازه نمی دهد، نامزدهای بازنده را وادار میسازد تا قاعدهٔ‌بازی را رعایت کرده و ارجحیت منافع و مصالح همه گانی را بر منافع و مصالح شخصی را بپذیرند. به امید آن که به این سطح از درک و فرهنگ دیموکراسی رسیده  باشیم.