05.02.2016

اسماعیل فروغی     

چرا بیشترینه رویا های ما تحقق نمی یابند ؟

من از زمانه های دور رویاهای زیادی برای خودم و برای مردمم  داشته ام  ــ رویا هایی ساده و قابل تحقق و رویاهایی بزرگ و شاید دشواربرای تحقق . بسیاری از آن رویا هایم یا تحقق نیافتند و یا آنقدر بی نور و کمرنگ تحقق یافتند که بهتر بود اصلن تحقق نمی یافتند .

به هر حال ، من هم میخواهم فقط چند رویای قابل تحققم را که تا هنوز تحقق نیافته اند ، به گونه ی بسیار فشرده ، صمیمانه اینجا فهرست نمایم :

- از بچه گی وقتی زیر نور چراغ تیلی درس میخواندم ، آرزو میکردم ایکاش تمام کلبه های تاریک ما با نور برق روشن میبود . وقتی بزرگ شدم دانستم که رویای داشتن خانه های پر از نور با چه رویا های بزرگ و با شکوهی پیوند خورده است ــ با رویاهایی که بیشترینه تا هنوز برای من همانند یک رویا و حتا رویاهای غیر قابل تحقق باقی مانده اند .

 به باورمن ، در اختیار داشتن چراغ معرفت ، یکی از بزرگترین و با ارزش ترین آرمانهای هر هموطن صاحبدل و با معرفت ماست که تا هنوز از تحقق آن فاصله داریم . دستیابی مردم به مشعل معرفت و بیداری ، یک اصل است ــ  مادر تمام آرمان هاست . تا مردم به این چراغ جادویی دست نیابند ؛ دستیابی به سایر آرمانهای بزرگ و ملی همواره با موانع و دشواریهای خاص و حتا مانندهم  روبرو خواهد شد .

حقایق تاریخی نشان میدهند که اکثریت مطلق مردم ما در طول زمانه ها با یک تحجر فکری وحشتناک و مرگباری دچار بوده اند که متأسفانه تا هنوزهم با همان تحجر فکری به سر میبرند . این تحجر فکری سبب شده است تا چراغ جادویی معرفت همواره از ما دور و دورترشده ، در نتیجه مردم همواره سرنوشت شان را به دست تقدیر سپرده ، از مستکبران ، متجاوزان ، غاصبان و دزدان به آسانی اطاعت ببرند و راه برون رفت از تاریکی و دشواری را به مشکل بیابند و حتا نیابند و مدام در میان تاریکی دست و پا بزنند  .

- رویای دیگر قابل تحققم ، دورشدن سایه ی تاریک دین باوری همراه با جهل ، تظاهر و ریاکاری از بالای سرماست . من به این آرزو هستم که همانند سایر کشورهای جهان ، در سرزمین من هم ، هر کنش و واکنش انسانی نه با ترازوی دین و مذهب، بل با معیارهای قبول شده ی قانون ، عدالت و حقوق بشری به سنجش گرفته شود .

- من از دیر باز است با این رویا نیز نفس میکشم که سرنوشت وطن ، مردم و قوانین مدنی کشور ما ، دیگر نه به دست جرگه ها و مجالس مملو از سالخورده گان قابل احترام و تاجران و اربابان قدرت و ثروت، بل توسط حقوقدانان متخصص ، سیاستمداران خدمتگزار و نماینده گان هوشمند ، صادق و جوان ما مشخص و معین گردد .

فشرده این که تا دین باوریٍ همراه با جهل ، ریاکاری و تظاهر و  تحجر فکری مرگبار بر روی ما سایه افگنده باشد ، و تا مردم سرنوشت خود و کشور شان را به دست تقدیر و به دست سالخورده گان و اربابان زر و زور سپرده باشند، چراغ معرفت به دست ما نخواهد آمد و آرمان ها و رویا های بزرگ و ملی ما همچنان تحقق نیافتنی باقی خواهد ماند.